روحالله اژدری: یکی از شعارهای مهم جناب آقای رئیسی که هم در طول تبلیغات انتخاباتی و هم در مراسم تنفیذ بدان اشاره کردند و مورد تایید مقام معظم رهبری هم قرار گرفت، دولت مردمی است. دولت برای اینکه در عمل و نظر با مردمی که بر آنها حکمرانی میکند، نزدیک باشد، نیازمند ویژگیهایی است که بدون آنها تحقق یک دولت مردمی امکانپذیر نخواهد بود. اینکه رئیسجمهور با سادگی و تواضع در میان مردم حضور پیدا کند، یک امر کاملا مثبت و انقلابی است. همین که مردم حس کنند رئیسجمهور در سبک و سلوک و مشی شخصی و مدیریتی، خود را به آنان نزدیک میکند و از حال و روز آنها باخبر است، یک نیرو و انرژی مثبت به جامعه تزریق میکند اما این کل ویژگیهای دولت مردمی نمیتواند باشد. این ابتداییترین خصیصه یک دولت انقلابی و مردمی است. اگر رئیسجمهور در میان مردم حاضر شود ولی صداقت لازم را نداشته باشد یا عدالت را مبنای عملکرد خود قرار ندهد یا عقلانیت برنامهریزی به نفع مردم را نداشته باشد یا اخلاق، معیار او برای سلوک با مردم نباشد، این حضور سمبلیک، جز نوعی عوامفریبی و رفتار پوپولیستی فریبکارانه چیز دیگری نیست. دولت مردمی باید علاوه بر سلوک متواضعانه، صادقانه با مردم تکلم کند و برای تحقق حقوق عامه مردم در راستای استقرار عدالت، برنامهریزی عاقلانه داشته باشد و معیار رفتار و سلوکش در حکمرانی رعایت اخلاق اسلامی باشد. آنچه دولت روحانی را از محبوبیت انداخت، نبود همین ویژگیها بود. دولت روحانی به رغم اتهام بیصداقتی به دولت قبل، خودش در عمل بر مسیر صدق رفتار نکرد. عدالت را مبنای برنامه و عمل خود قرار نداد. عقلانیت دولت روحانی وقتی با بیاخلاقی لیبرالی چه در رقابتهای انتخاباتی و چه در برخورد با منتقدان آمیخته شد، او را به ورطه سقوط در انظار مردم انداخت. اگر چه عملکرد سیاست خارجی دولت روحانی شاید مهمترین تجربه عبرتآموز آن باشد اما برای عبرتگیری از این دولت، باید نوع سلوک و عقلانیت و اهداف آن را هم مورد کنکاش قرار داد. البته گاهی نقطهضعفهای شخصیتی یک رئیسجمهور هم میتواند عقلانیت حاکم بر آن دولت را ضایع کند. تجربه چنین رفتارهایی را نهتنها در دولت روحانی که در سایر رؤسایجمهور ایران نیز میتوان یافت. عدم صداقت، لجاجت، خودمحوری، تکبر و خودبزرگبینی از جمله مواردی بوده که به محل آسیب گفتمان و عقلانیت حاکم بر دولتها تبدیل شده است.
دولت آقای رئیسی نیازمند یک آسیبشناسی از دولتهای گذشته است تا بتواند در مسیر تحقق دولت مردمی بر آنها تاکید ایجابی یا سلبی کند. دولتهای گذشته و رؤسایجمهور نقاط مثبتی هم داشتهاند که نباید از کنار آنها گذشت و از منظر جریانی و حزبی به سلب آن عمل یا برنامه مثبت رای داد. دولت مردمی بر حفظ و تداوم برنامهای که نفع مردم در آن است، اگر چه از دولتی باشد که تا دیروز منتقد آن بوده است، تاکید میکند. مخالفت و سلب مسؤولیت دولت پیش از اجرای برنامه مسکن مهر یا حذف کارت سوخت در دولت روحانی از جمله رفتارهای ضدمردمی دولت روحانی بود که خسارت زیادی را بر جامعه تحمیل کرد که ریشه آن را باید در لجاجتها و خودبرتربینیهای مدیر متولدشدهها دانست. در مراسم تنفیذ ریاستجمهوری جناب آقای رئیسی، مقام معظم رهبری نیز بر مردمی بودن دولت و رئیسجمهور تاکید کردند که از دید ایشان میتوان چند ویژگی را برای دولت مردمی برشمرد. نگاه دولت باید به مردم عام باشد. یعنی نگاه طبقاتی، منطقهای، جناحی، حزبی، گروهی، مذهبی و قومی نباید در برنامهریزی و عمل دولت موثر باشد. سلوک و منش مردمی نباید دولت را از توجه به نخبگان جامعه محروم کند. دولت به نخبگان مردم، برای برنامهریزی، عدالتورزی، تامین رفاه، تامین امنیت عامه مردم و در نهایت برای تدوین یک گفتمان و عقلانیت که مسیر حرکت دولت را ریلگذاری میکند، نیازمند است. دولت مردمی باید در مسیر وفاق ملی با گفتاری صادقانه با مردم حرکت کند. دولت مردمی باید دستاندازهای مسیر زندگی مردم را مورد توجه جدی قرار دهد. تورم، گرانی، فساد، تبعیض، فقر، موانع تولید، انحصارات، فعالیتهای ناسالم سوداگرانه مثل قاچاق و... از جمله دستاندازهای مسیر زندگی روزمره مردم هستند که باید دولت بر رفع و مبارزه با آنها تاکید و در این مسیر همت فراوان کند. قطعا رئیسجمهور جدید اگر میخواهد با مدیریت اسلامی برای تحقق دولت مردمی حرکت کند، باید بداند این مسیر چندان هم آسان و بدون سنگلاخ نخواهد بود. مدیریت، علم و هنر هماهنگ کردن، رهبری و کنترل برای نیل به هدفهای مطلوب است؛ فن بسیج کردن و بهتر سامان دادن و کنترل نیروی انسانی است، لذا با پشت میزنشینی و مدیریت دوربینی، امکان بسیج کردن و سامان دادن و کنترل فراهم نمیشود. باید از فضای بسته اتاقها و از پشت میزهای مجلل اشرافی به پا خاست. باید در میدان مدیریت کرد. باید برای مدیریت، مردان میدان را برای وزارت برگزید. باید از تجملگراییها و تشریفات مجلل پرهیز کرد. ریاست اشرافی هدر دادن ثروت و اموال عمومی است. ریاست اشرافی موجب ترک فعل و ترک انجام تکلیف نسبت به کسانی است که با هزاران مشکلات، آرزو و امید به تغییر وضع موجود رای دادهاند. امروز اموال ملی، ارزشهای ملی، سرمایههای ملی و سرمایه اجتماعی با این همه تحریم ناجوانمردانه، با این حجم از دشمنیها، با این حجم از مشکلات اقتصادی و با این حجم از فشار بر زندگی مردم تحمل ضرر و زیان ندارد؛ پس بهتر است کمتر حرف بزنیم و بیشتر عمل پاکیزه کنیم.
باید از استکبار فردی که برخی به واسطه رای مردم، توجه مردم و چاپلوسی و تملق برخی بدان دچار میشوند، پرهیز کرد. تکبر و خودبزرگبینی آسیب قدرت است. تکبر باعث رویگردانی از مردم است. خداوند در سوره لقمان آیه ۱۸ میفرماید: «با بیاعتنایی از مردم روی نگردان و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبر مغروری را دوست ندارد». از متملقان چاپلوس باید پرهیز کرد. چاپلوسان همچون مگسان دور شیرینی قدرت و ریاست هستند؛ برخی را سردار سازندگی و امیرکبیر میکنند، برخی را سردار اصلاحات کرده و برای عبای شکلاتیاش شعر میسرایند و برخی را معجزه هزاره سوم معرفی میکنند. تملق و چاپلوسی از آفات زیانبار مدیریت است که ریشه در رذایلی همچون ریاستطلبی، ضعف ایمان دارد.