زهره فلاحزاده: وقتی در ریو در ۲۱ سالگی توانست طلای ناب را برای ایران به ارمغان بیاورد، این نوید را به مردم کشورش داد که میتواند همچون جهانپهلوان تختی در دورههای بعد المپیک خوش بدرخشد و مدالهای خودش و کاروان ایران را افزایش دهد. المپیک ریو آن هم پس از درخشش ایران در دوره قبلش (۲۰۱۲ لندن) با رتبه پانزدهم، آنقدر ناامیدکننده بود که طلای او مرهمی بود بر زخم دل مردم ناامید کشورش. پادشاه کشتی آزاد که با شجاعت و قهرمانیهای جهانیاش پیر و جوان، مرد و زن، کشتی بلد و نابلد را مجذوب هنرنمایی خودش کرده بود، به توکیو آمد تا بتواند قهرمانی خودش را تکرار کند. او به قدری به تکرار خاطره ریو فکر میکرد که برخلاف خیلی از المپینهایمان با یک پست از اینستاگرام و فضای مجازی تا پس از گرفتن مدال خداحافظی کرد. در توکیو هم هیچ مصاحبهای نکرد و به خبرنگاران اعلام کرد پس از طلای المپیک حرفهایش را خواهد زد. چه کسی میداند در دل او پیش از شروع مسابقات چه گذشت؟ اصلا چه تصویری را مدام در ذهنش مرور میکرد؟
پادشاه کشتی آزاد کشتیهایش را با درخشش و صلابت همیشگیاش یکی پس از دیگری جلو برد. از او جز رسیدن به فینال هم انتظاری نمیرفت و مقتدرانه هم به این مهم رسید. او رسید به همان رویایی که قرار بود تکرار شود.
انسان زمانی که هدفی را آرزو میکند، اگر توانایی را در خود ببیند، بدون شک خیلی زود میتواند آن را برآورده کند. حسن دلاور ایران هم در جوانی و در عین کمتجربگی به آرزویش رسیده بود اما تکرار یک آرزوی محققشده سختتر از رسیدن به آن است. حسن یزدانی این بار باید با یک جادوگر شکستناپذیر روبهرو میشد. از جادوگری او همین بس که ۵۳ دیدار قبلیاش را بدون باخت سپری کرده و با اقتدار به فینال المپیک ۲۰۲۰ توکیو رسیده بود.
فینال وزن ۸۶ کیلوگرم و رقابت بین حسن یزدانی و دیوید تیلور آمریکایی را به رقابت بین کریستیانو رونالدو و لیونل مسی ۲ ستاره فوتبال جهان تشبیه کرده بودند؛ 2 فوق ستاره کشتی آزاد که دارای عناوین مهم جهانی بودند. نگاه ایران به دوبنده قرمزی بود که میدانست کار آسانی پیش رویش نیست اما به سومین طلای خود و دومین طلای ورزشکارش امید بسته بود؛ امیدی که میتوانست برای لحظاتی همه اخبار تلخ را به دست فراموشی بسپارد و لبخند عمیق روی صورتش شکل بگیرد اما یزدانی با وجود جلو افتادن از رقیبش در ۱۶ ثانیه مانده به پایان کشتی و درست در جایی که مردم تا مرز پریدن به هوا و جیغ و شور و شعف پیش میرفتند، توسط حریفش خاک شد. با آنکه این بار یزدانی تنها با یک امتیاز اختلاف (3-4) نتیجه را به تیلور واگذار کرد و با وجود اینکه نقره را از آن خود کرد اما معادلات آنطور که باید، حل نشد. مزه طلا زیر دندان او و ایرانیها مانده بود و نمیشد آنها را با طعم جدید عادت داد.
تلاش یزدانی تا ثانیههای پایانی برای کسب مدال طلا ستودنی بود اما نمیتوان از پادشاه انتظار جادوگری داشت. «همیشه تا بوده این چنین بوده که پادشاهان مقابل جادوگران نتوانستهاند قدرتنمایی کنند. در پس هر قدرتی یک سحر وجود دارد».