مصطفی پورکیانی: فیلم سینمایی «مدیترانه» به کارگردانی هادی حاجتمند، نویسندگی صابر اللهدادیان و تهیهکنندگی رشید حاجتمند که در سیوهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر در بخش «شاخههای زیتون؛ پنجرهای به تحولات روز جهان اسلام» به نمایش درآمد بتازگی اکران خود را در سینماها شروع کرده است. این فیلم جایزه بخش تجلی اراده ملی در جشنواره ملی فیلم فجر را از آن خود کرد. در خلاصه داستان فیلم سینمایی مدیترانه آمده است: «واقعا میشه از تو دل یه حادثه یه نفر زنده بیرون بیاد و قصهاش رو تعریف کنه؟» مهراوه شریفینیا، پوریا پورسرخ، بهرنگ علوی، قاسم زارع و علیرضا اسحاقی از جمله بازیگران این فیلم هستند. این فیلم با نگاهی به معضلات روز جامعه، نبرد مدافعان حرم را به تصویر میکشد و در ایران و سوریه جلوی دوربین رفته است. هادی حاجتمند فارغالتحصیل دوره عالی سینما از دانشگاه هنر است. وی کارش را سال 78 با ساخت فیلم کوتاه آغاز کرد. وی را با فیلم سینمایی «اشنوگل»، اثری درباره شهدای غواص شناختند و «مدیترانه» تجربهای متفاوت از هادی حاجتمند است. به همین بهانه با وی به گفتوگو نشستیم.
***
* 3 سال از تولید فیلم شما میگذرد و به نظر میرسد برای یک کارگردان خیلی سخت است که فیلمش در نوبت اکران بماند چون به طور طبیعی نمیتواند بازخوردی از فیلمش داشته باشد. این سالها برای شما چگونه گذشت؟ بازخوردی از اکرانهای محدود فیلم قبل از اکران عمومی داشتید؟
بله! بالاخره هر فیلمی که ساخته میشود نیاز به اکران دارد و اساسا با اکران است که فیلمی به نتیجه میرسد و مردم دیدن آن فیلم برایشان جذاب خواهد بود. همان طور که فیلم هم مانند سایر محصولات فرهنگی یک دوره زمانی برای اکران دارد و ممکن است حرف و ایده فیلم ماندگار شود، قطعا تازگی و نو بودن حرف فیلم بویژه برای فیلمهایی که فقط قرار نیست سرگرمکننده باشند، مهم است که متاسفانه بعد از گذشت 3 سال از تولید مدیترانه قطعا گرد این سالها بر فیلم ما هم نشسته است. پخشکنندهها بر اساس یک قرار نانوشته تصور میکنند فقط و فقط فیلمهای کمدی با سوپراستارهای محدود در گیشه فروش دارند و مورد استقبال قرار میگیرند و حاضر نیستند روی فیلمهای دیگر اصطلاحا ریسک کنند. نه تنها این کار را نمیکنند، بلکه مدام تخطئه هم میکنند. حالا یکسری نهادها هم هستند که وظیفه دارند برخی فیلمهایی که محتوای آرمانی کشور و انقلاب را به تصویر میکشند، توزیع و پخش کنند که آنها هم متاسفانه گرفتار روزمرگیها و گرفتاریهای خودشان بودند که در مجموع باعث شد این 3 سال بدین گونه طی شود. البته یک سال و نیم هم کل کشور درگیر کرونا شده است و داستان محدودیتهای اکران را هم باید به آن اضافه کنیم. اکرانهای محدودی که داشتیم بسیار متفاوت و خوب بودند؛ از اکران اولمان در جشنواره فجر تا اکرانی که در جشنواره جهانی فجر داشتیم و خدا را شکر اتفاقات خوبی برای فیلم افتاد.
* دغدغههای متفاوتی در مدیترانه داشتید- از این منظر میگویم متفاوت چون فضای عمومی سینمای ایران با این دغدغهها همشکل نیست- چگونه مسائل ذهنی خود را با سینمای درام مرتبط میکنید؟ چون گزارهای که درباره فیلمهای اینچنینی میگویند این است که این فیلمها مضمونمحورند و با این گزاره، قصهاش را نادیده میگیرند. برای شما مضمون مهم بوده یا قصه؟
داستان اینکه اصلا مضمون مهم است یا قصه، باید بگویم اساسا سینما برای ما مهم است. سینما بویژه سینمای درام و قصهگو ابزاری است که ما باید محتوای خود را در قالب فرم و قصه بگوییم، یعنی اینکه هر دو همشکل و همرنگ شوند و اینطور نبوده که برای من یکی از آنها مهم و دیگری مهم نباشد و ترجیح من این بوده که مضمون و قصه کاملا منطبق بر هم باشد و مخاطب گرفتار این باشد که قصه را بشنود و وقتی قصه را شنید، بخشی از محتوا با فرم و لایههای فنی فیلمنامه به مخاطب منتقل شود و بخشی از آن در حس و روان مخاطب شکل بگیرد.
* آیا برای اکران مشکلی با پخشکنندهها داشتید؟ چون عموما شرکتهای پخشکننده اقبال بیشتری به فیلمهای کمدی دارند.
مشکل ما با پخشکنندهها یک مشکل فلسفی است، یعنی اینها یک دور تسلسل باطلی را ایجاد کردهاند. به این صورت که بخشی از فیلمهای خاص را حمایت و اکران میکنند و بالطبع آن فضای عمومی جامعه را با خود همراه میکنند. البته در روزهای معمولی نه در شرایط خاص کرونایی که همه را درگیر کرده، قطعا این جنس از توزیع و حمایت، مردم را تحت تاثیر قرار میدهد، ذائقه مخاطب را میسازد و وقتی این ذائقه به سمت این نوع فیلمها رفت، در نتیجه به مرور این جنس فیلمها تولید میشوند و باقی فیلمها محکوم میشوند به عدم اکران، دیده نشدن و فروش نرفتن، لذا من فکر میکنم قبل از اینکه ما بخواهیم درباره معلولی به نام پخشکنندهها حرف بزنیم، باید درباره عاملی به نام مدیریت فرهنگی با استراتژی فرهنگی کشور حرف بزنیم. وقتی این استراتژی روشن و منسجم نیست، قطعا چنین اتفاقاتی میافتد و به جای اینکه یک مجموعه اتاق فکری در کشور به این نتیجه برسند که فرهنگ کشور باید به چه سمتی حرکت کند، یک پخشکنندهای که فقط پول دارد براحتی میتواند برای فرهنگ مردم تصمیمگیری کند.
* احتمالاً در سینما با توجه به شرایط کرونا، اکران قابل توجهی نداشته باشید که البته امیدوارم اینگونه نباشد و این فیلم دیده شود. آیا برنامهای برای اکران آنلاین دارید؟
انشاءالله که اتفاق خوبی در اکران بیفتد ولی متاسفانه در شرایط بدی قرار داریم و بعضی از فیلمهای در حال اکران، با سوپراستارهایشان نیز توفیق چندانی در اکران ندارند البته به جز دینامیت که حداقل در حوزه فروش موفق بوده و البته خود این فیلم هم در شرایط عادی و نبود کرونا، قطعا با ارقام بالایی میفروخت. با این توصیفات، فیلم ما نیز اکران نسبتا خوبی تا این لحظه داشته و در اکرانهای عمومی سعی کردم حضور پیدا کنم و با مردم فیلم را ببینم. برای اکران آنلاین مدیترانه هم این تصمیم گرفته شده و دوستان تولید و پخش با هم مذاکراتی داشتند، نتایج خوبی هم گرفته شده و قطعا در پلتفرمهای موجود اکران خواهد شد.
* بازخوردهایتان از جشنواره جهانی چگونه بود؟ گویا منتقدان نظر مثبت به فیلم داشتند؟
یکی از ویژگیهای جشنواره فیلم فجر این بود که بخشی از دوستان و رفقای ما که در بدنه جریان سینمای انقلاب هستند، تحت تاثیر برخی منتقدان باسواد کشور هستند و جنس فیلم دیدن و نقد کردنشان به سبک همین دوستان منتقد موجود است؛ روایتهای کلی، بحثهای کلی و استفاده از واژههایی نظیر «فیلم درنیامده»، فکر میکنند که هر چه فیلم را بیشتر تخطئه کنند، عالمانهتر نقد کردهاند ولی سیستم جشنواره جهانی فیلم فجر، چون با حضور منتقدان غیرایرانی بود و خودشان به صورت آزاد و بدون پیشداوری فیلم را میدیدند و حوزه محتوا و استراتژی خیلی برایشان مهم بود، بازخوردهای متفاوت و خوبی نسبت به فیلم داشتند. یک منتقد خانم ایتالیایی به نام لوچانو بورسانی که علاوه بر سینما، تحلیلهای جامعهشناسی نیز دارد، بسیار از فیلم خوشش آمده و فیلم را پسندیده بود. در کل اتفاقات خوبی در این جشنواره برای مدیترانه افتاد که امیدوارم در اکرانهای بینالمللی هم موفق باشیم.