گفتوگوی«وطن امروز» با سجاد ریاحی، کارگردان مستند «امتحان» که برای نخستینبار روی آنتن رفت
عباس اسماعیلگل: چهلویکمین قسمت برنامه تلویزیونی «به اضافه مستند» با پخش و بررسی مستند «امتحان» به کارگردانی سجاد ریاحی روی آنتن شبکه مستند رفت. مستند «امتحان» روایتی تاریخی از 2 اتفاق مهم سیاسی در دهه 1360 همزمان با دوران ریاستجمهوری آیتالله خامنهای است. نخستین اتفاق مربوط به سال 1364 و ماجرای انتخاب نخستوزیر از سوی ایشان است و دیگری سال 1366 و مربوط به خطبه مشهور آیتالله خامنهای در نماز جمعه است که بازتابهای مختلفی را از سوی رسانهها و مطبوعات به همراه داشت. نام این فیلم مستند برگرفته از این جمله است که «رهبر انقلاب در امتحانات الهی چگونه عمل میکنند؟ پاسخ این سؤال را میتوان در ماجرای پیچیده اختلاف نظر آیتالله خامنهای، رئیسجمهور وقت با نخستوزیر جستوجو کرد». مستند 63 دقیقهای «امتحان» تولید شده در سازمان هنری- رسانهای اوج برای نخستینبار در تلویزیون پخش شده و در برنامه «به اضافه مستند» رونمایی شد. تکرار این مستند جمعه 5 شهریور روی آنتن شبکه مستند میرود. در ادامه و در گفتوگو با سجاد ریاحی، کارگردان مستند «امتحان» به زوایای مختلف این اثر پرداختیم.
***
* ابتدا از کارنامه کاری خود در حوزه مستند بگویید.
بنده چند سال کارهای تدوین مستند و طراحی گرافیک انجام میدادم ولی ورود به کار تولید مستند به صورت حرفهای از سال 1393 آغاز شد. در آن زمان ما یک کار پژوهشی جدی و عمیق درباره تولید مستند با موضوع رهبر معظم انقلاب انجام دادیم. علت این کار هم این بود که تا آن تاریخ مستند جدی و قویای درباره ایشان تولید نشده بود و خلأ آن به صورت جدی احساس میشد. نتیجه پژوهش این شد که ما رسیدم به حدود 30 موضوع که میتوانستند تبدیل بشوند به مستند. در نهایت از این 30 موضوع 5 مورد انتخاب شد برای تولید. نخستین موضوعی که تولید شد مستند «هدایتالله» بود که روایتی است از چگونگی نگارش کتاب شرح. دومین موضوعی که قرار شد تولید شود مستندی بود به نام «امتحان».
* چه شد به سمت تولید این مستند رفتید؟
ما در پژوهشی که درباره تولید مستند با موضوع رهبر معظم انقلاب انجام دادیم به ۲ اتفاق مهم و چالشی برخورد کردیم که یکی ماجرای سال 1364 بود و میپرداخت به انتخاب نخستوزیر وقت توسط حضرت آیتالله خامنهای که در آن زمان رئیسجمهور بودند. اتفاق دوم ماجرای خطبه نماز جمعه آیتالله خامنهای در دیماه سال 1366 بود. این ۲ اتفاق یک نقطه مشترک داشتند و آن این بود که به گفته یکی از علمای بزرگوار و به گواهی تاریخ، آیتالله خامنهای در برابر امتحانی بزرگ و سخت قرار میگیرند و از آن سربلند بیرون میآیند. این موضوع برای ما بسیار جالب و مهم بود و میتوانست یکی از وجوه شخصیتی حضرت آیتالله خامنهای را به نمایش بگذارد. این مساله موجب شد که ما برویم سمت تولید این مستند و موضوع را با دوستان خانه مستند و آقای مهدی مطهر مطرح کردیم و آنها هم پذیرفتند که این کار تولید شود.
* در مرحله پیشتولید، بویژه در قسمت پژوهش چه مدت کار طول کشید؟ همچنین از چالشهایی که در مدت پژوهش مستند با آن روبهرو بودید، بگویید.
پژوهش، سختترین و مهمترین بخش کار بود به همین دلیل حدود یک سال و نیم طول کشید. ما به اسناد خیلی خاص دسترسی نداشتیم و همه منابع پژوهشی ما از منابع آشکار بود که در دسترس همه بود. ما باید از دل این اطلاعاتی که کموبیش مخاطب آشنایی با آنها دارد، یک قصهای را روایت میکردیم که متفاوت، جدید و دارای یک ارزش افزوده باشد و مخاطب مشتاق دیدن فیلم بشود، به همین دلیل رفتیم سراغ ساختار فیلمنامه داستانی. سعی کردیم اتفاقات واقعی تاریخ را در قالب یک قصهای که دارای گرهافکنی، تعلیق، کشش، نقاط عطف و در نهایت گرهگشایی باشد، روایت کنیم. به نظرم با توجه به بازخوردهایی که داشتیم، این مساله توانست مخاطب را با فیلم همراه کند.
* مهمترین چالشها و سختیهایی که در مسیر تولید مستند با آن مواجه بودید چه بود؟
یکی از مهمترین چالشها این بود که ما ابتدا قرار بود فیلم را با مصاحبه با افراد مطلع از این ماجرایهای تاریخی بیان کنیم، با افراد مختلفی هم مساله را مطرح کردم اما متاسفانه به غیر از ۳ نفر که البته جزو نفرات اصلی هم نبودند، کس دیگری حاضر به مصاحبه نشد، البته شاید هم حق داشتند چون موضع بسیار حساس و مهمی بود و نتیجه و خروجی کار هم برای آنها خیلی قابل پیشبینی نبود.
* در تولید مستندهایی که به تاریخ معاصر میپردازند، دسترسی بدون دردسر به منابع و تصاویر آرشیوی ناب در ارتقای سطح کیفی مستند تأثیرگذار است؛ آیا شما در مسیر این دسترسیها با چالش مواجه شدید؟
همانطور که ما در منابع پژوهشی دسترسی به منابع ناب و خیلی خاص نداشتیم، در منابع تصویری و آرشیو هم تقریبا همین شرایط را داشتیم. در تهیه آرشیو هم خانه مستند و خود آقای مهدی مطهر خیلی به ما کمک کردند. البته تنها یک خطبه نماز جمعه از حضرت آیتالله خامنهای در سال 1366 بود که ما توانستیم آن را تهیه کنیم؛ برای نخستینبار بود که این فیلم منتشر میشد. در زمینه استفاده از تصاویر روزنامه هم از منابعی استفاده کردیم که بسیاری از آنها تا به حال منتشر نشده بودند و این هم یکی از سختیها کار بود که زمان بسیار زیادی از ما گرفت.
* مستندهایی از این دست معمولاً با اتهام سفارشی بودن از سوی برخی مخاطبان مواجه میشوند؛ شما برای تولید این مستند چه راهکارهایی اندیشیدید که خروجی کار از این مسأله فاصله بگیرد.
من قبل از اینکه به سوال شما پاسخ بدهم توضیحی عرض میکنم. به نظرم من در تعریف واژه کار سفارشی گرفتار یک اشتباه تاریخی شدهایم، بالاخره هر کاری یک سفارشدهنده دارد و یک مجری. به نظرم مساله به نوع نگاه هنرمند برمیگردد، به موضوعی که میخواهد درباره آن فیلم تولید کند. کار سفارشی هم میتواند بسیار خوب و قوی باشد و هم میتواند بسیار ضعیف باشد. شما به عنوان یک هنرمند یک دغدغهای دارید برای تولید یکسری کارها، مدیران و مسؤولان هم یک دغدغههایی دارند برای تولید محصولاتشان. اگر نگاه این هنرمند با نگاه آن مسؤول یا مدیر فرهنگی متخصص و متعهد هماهنگ باشد و یک دغدغه مشترک داشته باشند، چه پیشنهاد تولید فیلم از طرف هنرمند به مدیر ارائه شود، چه از طرف مدیر به هنرمند سفارش داده شود، نتیجه کار قطعا خوب و قابل قبول خواهد شد. اگر نگاه و دغدغه هنرمند و مدیر فرهنگی با هم هماهنگ نباشد و به هر دلیلی همکاری صورت بگیرد به نظر بنده احتمال اینکه که کار ضعیف و غیرقابل قبول باشد بسیار زیاد است. حالا اگر این کار از طرف مدیر فرهنگی به هنرمند هم ارائه شده باشد، برچسب سفارشی بودن روی آن میخورد. سفارشی بودن هم که در فرهنگ امروز ما مساوی است با کار ضعیف! اما درباره سوال شما من از اینکه بگویند کار شما سفارشی است هیچ ترسی ندارم، چون کار سفارشی را به همان دلایلی که عرض کردم مساوی با کار ضعیف نمیدانم. بنده دارم در جهت اهداف و ارزشهای انقلاب فعالیت میکنم و فیلم میسازم، حالا این در شرایطی است که خود بنده ایده و دغدغههایی دارم و ارائه میدهم و در شرایطی هم ممکن است یک مدیر فرهنگی متخصص دغدغهمند، طرحی را پیشنهاد و سفارش بدهد برای تولید. بنده در هر در صورت سعی میکنم یک کار قوی و قابل قبول ارائه بدهم.
* آیا استقبال از نخستین پخش تلویزیونی این مستند موجب شده ترغیب شوید درباره سایر حوادث تاریخ معاصر نیز فیلم مستند بسازید؟
بله! ما حتی قبل از پخش مستند هم به دنبال کارهایی از این جنس بودیم. تقریبا بعد از اتمام تولید مستند امتحان، تولید یک مجموعه مستندی را برای شبکه مستند آغاز کردیم به تهیهکنندگی دوست عزیزم امیرحسین نوروزی، که موضوعاتی مرتبط با رهبر معظم انقلاب دارد؛ برخی از قسمتهای این مجموعه مربوط به حوادث تاریخ معاصر است.
* در مجموع از خروجی نهایی مستند رضایت دارید و اگر به عقب بازگردید، چه مواردی را به کار اضافه یا کم میکنید؟
از لحاظ محتوایی، سیر روایت و فیلمنامه کار تقریبا رضایت دارم ولی از لحاظ مسائل فنی به دلیل اینکه بودجه ما برای این کار محدود بود و با تورم شدید اقتصادی هم مواجه شدیم نتوانستم از لحاظ گرافیک کار و جذابیتهای بصری، آن چیزی را که در ذهنم بود اجرا کنم و حتما سعی میکنم در کارهای آینده این موارد را هم در کارهایم رعایت کنم.
* در پایان اگر موضوعی ناگفته مانده میشنویم.
میخواستم یک مطلبی را از دوست عزیز و بزرگوارم آقای مصطفی فارویی که درباره مستند «امتحان» عنوان کردهاند عینا خدمتتان عرض کنم:
امتحان در اصل به معنی ذوب کردن طلا و گرفتن ناخالصی آن است.
أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لا یُفْتَنُون
رهبر و رئیسجمهور در قانون اساسی ایران، جایگاه و اختیارات قانونی معینی دارند و در محدودههای اعمال نفوذ و تصمیم راهبردی، بویژه در سطح قوه مجریه که عمده امکانات در آن قرار دارد، بسیار نزدیک به یکدیگر هستند. قبل از دهه 70 با وجود سمت نخستوزیری، عملا رئیسجمهور نقش رهبری دولت را برعهده داشت. به همین جهت شاید بتوان گفت ریاستجمهوری در آن سالها، آیتالله سیدعلی خامنهای را برای زعامت شیعه و پذیرش ولایت مومنین پس از امام خمینی رحمتاللهعلیه آماده کرد. در آن سالها به دلیل نبود تجربه کشورداری و تلفیق نظامهای پارلمانی (انتخاب نخستوزیر به وسیله مجلس) و ریاستی (انتخاب رئیس دولت به صورت مستقیم) و جایگاه حقوقی جدیدالتأسیس رهبری و ولایتفقیه، ایران بستر مناسبی برای بروز و ظهور اختلافات سیاسی در عالیترین سطوح بود. مستند «امتحان» به بررسی چند مورد از زمینههای بروز اختلاف و عملکرد نخبگان سیاسی در آن دوران میپردازد. شاید برای درک عظمت کنشهای سیاسی رئیسجمهور وقت، مقایسه آن با اتفاقات به مراتب نازلتر در سالهای پیش و پس از آن مناسب باشد.