نوید مؤمن: حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار رئیسجمهور و اعضای دولت جدید کشورمان با اشاره به اوضاع بشدت متأثرکننده افغانستان فرمودند: «ما طرفدار ملت افغانستان هستیم، چرا که دولتها همچون گذشته میآیند و میروند اما ملت افغانستان است که باقی میماند. جمهوری اسلامی در همه احوال طرفدار ملت مظلوم و مسلمان افغانستان است و روابط ما با دولتها، به روابط و رفتار آنها با ایران بستگی دارد. این مشکلات و سختیها کار آمریکاییها است که 20 سال کشور [افغانستان] را اشغال و انواع ظلم را به مردم آن تحمیل کردند».
اشغالگری 20 ساله آمریکا و ناتو در افغانستان، مصدر بحرانهای کنونی و آتی در این کشور است. اگرچه رسانههای غربی در روزهای اخیر به سانسور مصدر بحران (اشغالگری ناتو) و برجستهسازی مؤلفههای درجه دوم و سوم مانند منازعه دولت وابسته اشرف غنی و طالبان میپردازند اما این حقیقت قابل کتمان نیست. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در شرایطی که سیاستمداران و رسانههای غربی در صدد مخابره نشانههای هدفمند و گمراهکننده درباره بحران اخیر افغانستان هستند، روی ۲ گزاره مهم تاکید ویژهای فرمودهاند؛ یکی «خواستههای ملت افغانستان» و دیگر «هزینههای 20 سال اشغالگری آمریکا». در صورتی که این ۲ مؤلفه با یکدیگر تجمیع شود، تصویر روشنی از وضعیت امروز افغانستان حاصل میشود.
واشنگتن سال 2001 میلادی پس از وقوع حادثه خودساخته 11 سپتامبر و انهدام برجهای دوقلو، لشکرکشی به افغانستان را آغاز کرد. مبارزه با تروریسم و ملتسازی، ۲ هدف اعلامی دولت جورج واکر بوش و نومحافظهکاران کاخ سفید درباره اشغال افغانستان بود. سوال اصلی این است: امروز ملت افغانستان پس از 20 سال اشغالگری ناتو در چه وضعیتی قرار دارد؟ واقعیت امر این است که آنچه آمریکا و اتحادیه اروپایی از آن به عنوان ملتسازی در افغانستان یاد میکردند، مترادف با هدایت مستقیم و غیرمستقیم مردم این کشور به سوی هنجارشکنی، گذار از فرهنگ اصیل بومی و اسلامی، وابستگی مطلق به غرب و هضم اشغالگری و تجاوز بود. قرار بود محصول و خروجی نهایی این پروسه، تحمیل دموکراسی خونین و بحرانساز آمریکایی به شهروندان افغان باشد. اکنون در سال 2021 میلادی، دموکراسی آمریکایی تبدیل به یک ضدارزش مطلق در میان شهروندان افغان شده است. افزایش مهاجرت جوانان افغان، تشدید بحرانهای امنیتی، نهادینه شدن بحرانهای اجتماعی و هویتی و خرید و فروش گسترده مواد مخدر، محصول این دموکراسی دروغین بوده است. پیامآوران این دموکراسی شرمآور، حتی به شبکه محلی خود در افغانستان نیز وفادار نماندند و پایگاه بگرام و فرودگاه کابل را در میان صدای شیون و زاری مهرههای خود در کابل ترک کردند! جمهوری اسلامی ایران نهتنها ملتسازی در افغانستان و تحمیل ارزشهای دروغین غرب به کالبد آن و هر جامعه و کشور دیگری را مورد انتقاد قرار میدهد، بلکه معتقد است ملت افغانستان متغیری وابسته به مطامع و بازیهای آمریکا و اعضای ناتو نیست. اصالت و عزت مردم افغانستان به گونهای است که واشنگتن و متحدانش نمیتوانند آن را قربانی بازیهای نهان و آشکار سیاسی و منطقهای خود کنند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات اخیرشان، این عزت و اصالت را به شهروندان افغان یادآور شدند؛ اصالت عزتی که آمریکا 20 سال سعی کرد به عناوین مختلف آن را تحقیر یا تحدید کند! متاسفانه برخی سیاستمداران وابسته به غرب در دولت افغانستان و ولسی جرگه (پارلمان افغانستان) نیز به این روند دامن زدند اما در نهایت قربانی بازی حامیان خود در کاخ سفید شدند!
مطابق تعاریف رایج در جامعهشناسی و علوم سیاسی، ملتسازی فرآیند ساختن یک هویت ملی با استفاده از قدرت حکومت است. هدف از این فرآیند، نزدیکسازی مردم در ذیل یک حکومت است تا از نظر سیاسی در بلندمدت پایدار و قابل دوام بماند. برای ملتسازی ممکن است از مؤلفههای گوناگون از جمله توسعه گسترده زیرساختی در حوزههای اجتماعی و اقتصادی استفاده شود. سران 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا و متحدان آنها در ناتو، در تحمیل ملتسازی مدنظر خود به جامعه افغانستان، امنیت و اصالت و غرور ملی افغانها را بر باد داده و این کشور را به آزمایشگاهی خطرناک برای تزریق دموکراسی بیپایه و اساس خود تبدیل کردند. بدیهی است ما امروز با ملت اصیل و رنجکشیدهای در افغانستان مواجه هستیم که سهمگینترین ضربات ممکن را در طول ۲ دهه اشغالگری آمریکا و ناتو دریافت کرده است. در آن سوی آتلانتیک، ما با قاتلان روح و کالبد ملت افغانستان روبهرو هستیم. امروز زمان پاسخگویی مقامات آمریکایی و اروپایی در قبال 20 سال جنایت، ترور، خشونت و انهدام زیرساختهای امنیتی، اجتماعی و فرهنگی افغانستان فرارسیده است. کیفرخواست اعضای ناتو در افغانستان به اندازهای سنگین است که شاید تدوین آن به تنهایی ماهها به طول انجامد. آری! اکنون زمان پاسخگویی غرب است.