printlogo


کد خبر: 237415تاریخ: 1400/6/11 00:00
مسابقه وزیران

مجری: سلام خوش اومدین به مسابقه وزیران، در خدمتتون هستیم با بچه‌های عزیز پاستور، یکی از شهر‌های خونگرم و مهربون و خندون استان وزرا. خب شما خودتو معرفی کن.
بچه: به نام خدا، صالحـ...
مجری( میکروفن را سریع می‌کشد): صالحی چند سالته؟
بچه: 10 سال
مجری: آفرین اینجا کجاست؟
بچه: شهر پاستوره
مجری: صالحی یکم از شهرتون بگو.
(بچه ساکت است)
مجری: آفرین! دیگه؟
(بچه میخندد)
مجری: باریکلا اینم هست، خسته شدیا، اینقدر خوشم میاد از بچه‌هایی که اینجوری با تعصب از شهرشون حرف میزنن. خیله‌خب صالحی جان، چه شیرین کاری‌ای بلدی؟
بچه: می‌تونم هندونه بذارم زیربغل دوستام.
مجری: جدی؟ این تن بمیره؟ دوستت این بغل دستیته؟
بچه: بله
مجری: اسمت چیه؟
بچه دوم: ظریف...
مجری (میکروفن را سریع از جلویش می‌کشد): خب صالحی آماده‌ای؟ برو.
(بچه هندوانه‌ها را برداشته زیر بغل دوستش می‌گذارد). 
بچه‌های دیگر: یک و یک و یک، دو و دو دو، سه و سه و سه، مسابقه وزیران....
مجری: وایسا ببینم، واووووو واقعا تونست.
(رو به بچه دوم می‌گوید): توام شیرین کاری بلدی، به جز نگه‌داشتن هندونه؟
بچه دوم: بله میتونم قهرمان بشم.
مجری: واقعا؟ انجام بده ببینیم.
بچه دوم رو به دوربین لبخند می‌زند.
بچه‌های دیگر: یک و یک و یک، دو و دو و دو، سه و سه و سه، مسابقه وزیران. 
مجری: باریکلا به بچه‌های هنرمند پاستور، یه دست براش بزنین. اینجا استان قهرمان‌پرورِ وزراست، تا شهری دیگه و مسابقه وزیرانِ دیگه خدانگهدارتون.
یک و یک و....

Page Generated in 0/0053 sec