پیروزی تیم ملی فوتبال ایران مقابل سوریه در نخستین بازی گروه به لطف هنرنمایی علیرضا جهانبخش
علی کلهری: بازی تیمهای ملی فوتبال ایران و سوریه با نتیجه یک بر صفر به سود ملیپوشان ایران به پایان رسید تا تیم ملی در هفته اول مسابقات دور دوم انتخابی جامجهانی نخستین ۳ امتیاز خود را به دست آورد. تیم ملی ایران در این دیدار سرمربی خود دراگان اسکوچیچ را به دلیل ابتلا به ویروس کرونا در اختیار نداشت و وحید هاشمیان نیز به همین دلیل روی نیمکت حضور نداشت تا دیگر دستیار اسکوچیچ تیم را از کنار زمین هدایت کند. همانطور که پیشبینی میشد تیم ملی با سیستم ۱-۳-۲-۴ وارد میدان شد تا بار دیگر شاهد علاقه اسکوچیچ به استفاده از این سیستم باشیم، البته در نیمه دوم تیم ملی با جلو رفتن امیری با سیستم ۱-۴-۱-۴ بازی کرد.
میلاد سرلک و احمد نوراللهی در این بازی به عنوان ترکیب شماره ۶ و ۸، 2 هافبک دفاعی تیم ملی را تشکیل دادند. اسکوچیچ در شروع کارش برای چند بازی از زوج نوراللهی و حاجصفی که هیچ کدامشان دارای خصوصیات یک شماره ۶ تمامعیار نبودند استفاده کرد و به رغم نتایج خوبی هم که تیم ملی در آن بازیها گرفت اما خلأ یک مهره تخریبی برای پوشش منطقه 14 زمین بشدت حس میشد حالا با توجه به اینکه حاجصفی مصدوم است، بالاخره تصمیم گرفت یک بازیکن پست ۶ به ترکیب خط میانیاش اضافه کند. البته تیم اسکوچیچ در بازیهای دور اول مقدماتی تیم ملی در چند بازی در مقاطع زمانی خاصی با همین فرمول بازی میکرد و این برای نخستینبار نبود که این اتفاق رخ میداد. تیم ملی در نیمه اول تا زماتی که سرلک در زمین حضور داشت، روی چندین صحنه از لحاظ ساختار دفاعی دچار مشکل شد و حتی چیزی هم نمانده بود که دروازه تیم ملی باز شود اما پس از ورود سعید عزتاللهی خط هافبک تیم ملی دارای استحکام بهتری شد و علاوه بر این سعید با ارسال پاسهای موثر و بلند خوبش تیم ملی را در موقعیت خوبی قرار میداد.
* استراتژی اصلی
یکی از استراتژیهای اصلی تیم ملی که روی همان هم به گل رسید، پیش بردن توپ از جناحین و ایجاد برتری عددی در آن منطقه با اضافه شدن فولبکهای تیم به وینگرها بود؛ زوجسازیای که اسکوچیچ در بازیهای قبلی نشان داده علاقه خاصی به آن دارد و در استراتژیهای هجومی اسکوچیچ این قضیه همواره دیده میشود. اگر توجه کنید تیم ملی در این دیدار ابتدا از وحید امیری و جعفر سلمانی استفاده کرد؛ ۲ بازیکنی که ذاتا مهرههای هجومی هستند و در همان نیمه اول نیز ما شاهد صحنههایی بودیم که تیم ملی با همکاری این بازیکنان به همراه وینگرهای سمت خودشان یعنی جهانبخش و قلیزاده مدافعان حریف را به دردسر انداخت. البته جعفر سلمانی در این دیدار نمایش چندان درخشانی نداشت و مجموعا سمت چپ ایران بهتر از سمت راستش کار کرد ولی پس از ورود صالح حردانی به زمین جناح راست تیم ملی به نوعی به کار افتاد و موقعیتهای خوبی روی دروازه سوریه ایجاد کرد. صالح حردانی که در نیمه دوم به جای سلمانی وارد زمین شد، روی صحنه گل حتی جلوتر از قلیزاده حضور داشت و همانطور هم که اشاره کردیم با همکاری حردانی و قلیزاده به عنوان وینگر و فولبک تیم توپ به طارمی رسید و طارمی هم توپ را به جهانبخش سپرد تا ایران به یک گل ۳ امتیازی برسد.
* محرومیت سردار چه چیزی را از ایران میگیرد؟
محرومیت سردار آزمون در این دیدار باعث شده بود مهدی طارمی به عنوان تکمهاجم تیم ملی ایران در این بازی به میدان برود و همین قضیه هم سبب شد ما شاهد درخشش همیشگی این بازیکن نباشیم. به نوعی در این دیدار مهدی طارمی با از دست دادن زوج اصلی خود در خط حمله تیم ملی از لحاظ قرار گرفتن در موقعیت دچار مشکل شده بود، چراکه زمانهایی که سردار آزمون در ترکیب حضور داشت، مهدی طارمی از کانون توجه مدافعان حریف خارج میشد و به نوعی با فضاسازی و حرکات سردار آزمون که باعث به اشتباه انداختن لاین دفاعی حریف میشد، مهدی طارمی بخوبی در فضای خالی قرار میگرفت و صاحب موقعیت میشد اما ما در این دیدار به این دلیل که تمام مهرههای هجومی تیم پشت طارمی حضور داشتند، شاهد این قضیه نبودیم.
سامان قدوس که در بازیهای دور اول مقدماتی جامجهانی در پست هافبک دفاعی برای تیم به میدان میرفت، در این بازی به عنوان مهره پشت مهاجم برای تیم بازی کرد، البته صحنههای زیادی هم وجود داشتند که قدوس به عقب میآمد و با تشکیل زوج یا مثلث با ۲ هافبک میانی دیگر تیم ملی سعی در پیش بردن توپ به سمت دروازه سوریه داشت. علی قلیزاده و علیرضا جهانبخش نیز به عنوان وینگرهای تیم ملی ایران در این دیدار به میدان رفته بودند و این ۲ بازیکن وظیفه داشتند با زوجسازی با فولبکهای تیم موقعیت ایجاد کنند.
* تکلیفی که همچنان مشخص نیست
در مجموع ما در این دیدار شاهد رقابت جذابی از لحاظ تاکتیکی نبودیم و تیم ملی ایران به قول سردار آزمون نتوانست انتظارات را برآورده کند و بازی خوبی را ارائه بدهد. شاید اگر تمرینات تیم ملی زیر نظر مستقیم اسکوچیچ برگزار میشد یا این سرمربی کنار زمین حضور داشت، اتفاقات بهتری برای تیم ملی میافتاد اما این تیم برای صعود و رسیدن به موفقیتهای دیگر نیاز به هماهنگی بیشتری دارد. البته همچنان در جامعه فوتبال ایران بسیاری مخالف حضور اسکوچیچ روی نیمکت تیم ملی هستند و به همین دلیل منتظر یک لغزش یا یک باخت از تیم ملی ایران هستند تا بلافاصله به دنبال تخریب اسکوچیچ باشند. اسکوچیچ چه مربی خوبی باشد و چه نباشد هماکنون هدایت تیم ملی ایران را بر عهده دارد و توانسته تا اینجای کار در تمام دیدارهای خود به پیروزی برسد. یکی از مشکلات اصلی تیم ملی ایران در این روزها بلاتکلیفی است. انگار خود مسؤولان هم خیلی روی حضور اسکوچیچ در تیم ملی اجماع نظر ندارند و همین قضیه باعث میشود با نخستین لغزش، تیم ملی وارد بحران بزرگی شود. در واقع شاید پیروزی مقابل سوریه یک بحران را به عقب انداخت و شاید هم آغاز سلطه جدید فوتبال ایران بر آسیا باشد، در هر صورت باید امیدوار باشیم این بحران حداقل تا پایان مرحله مقدماتی رخ ندهد. البته این امری بعید است که تیم ملی بیدردسر راهی جامجهانی شود و به همین دلیل باید منتظر روزهای سختتری برای تیم ملی ایران باشیم، چرا که همیشه خوششانس نیستیم و در این بین تنها چیزی که میتواند برنده را از بازنده جدا کند، دانش فنی، ایمان به کادر فنی و کیفیت بازیکنان است.