printlogo


کد خبر: 237581تاریخ: 1400/6/15 00:00
بازخوانی انتقادی کتاب خاطرات محمدجواد ظریف درباره‌‌ مذاکرات هسته‌ای/ بخش چهارم
برجام، خطرنا‌کتر از قطعنامه‌های تحریم

مهدی خانعلی‌زاده- علیرضا حجتی: در میان مجموعه دلایلی که توافقنامه‌‌ برجام را به شکست کشاند و آن را تبدیل به یک ابزار جدی علیه منافع ملی ایران کرد که از سوی طرف غربی- بویژه ایالات‌متحده آمریکا- مورد سوءاستفاده‌‌ گسترده قرار گرفت، نگاه غیرمنطقی تیم مذاکره‌کننده‌‌ ایرانی و شخص دکتر محمدجواد ظریف به مساله‌‌ حقوق بین‌الملل بود. وزیر وقت امور خارجه کشورمان در سخنرانی‌های متعدد تاکید کرد آمریکا به دلیل اینکه برجام تبدیل به یک قطعنامه‌‌ شورای امنیت سازمان ملل متحد شده، باید به مقررات و قوانین جهانی و بین‌المللی پایبند باشد و به همین دلیل، واشنگتن امکان برهم زدن توافق و زیر پا گذاشتن تعهدات برجامی خود را ندارد. 
دکتر ظریف و همراهانش حتی از این مساله هم فراتر رفتند و مدعی شدند بنا بر حقوق بین‌الملل، حتی اگر طرف آمریکایی اقدام به برهم زدن توافق کند و از اجرای عملیاتی برجام خودداری کند، با شماتت و مقابله‌‌ سایر طرف‌های توافق هسته‌ای و قدرت‌های بزرگ جهانی روبه‌رو می‌شود؛ همان ادعایی که محمدجواد ظریف در نشست معروف خود در شورای راهبردی سیاست خارجی کشورمان مطرح و تاکید کرد حتی در صورت خروج رئیس‌جمهور بعدی آمریکا از توافق هسته‌ای، کسی در نظام بین‌الملل آن را نخواهد پذیرفت و بر اساس قواعد و قانون جهانی، این اقدام کاخ سفید بی‌تاثیر خواهد بود. 
و این، همان خطای راهبردی دولت روحانی و دستگاه دیپلماسی به ریاست ظریف بود که با اطمینان‌خاطر و اعتماد به طرف غربی همراه شد که مسیر «امضای کری تضمین است» را طراحی و منافع ملی کشورمان را در برجام از بین برد، چرا که «مسؤولیت بین‌المللی» اصلی است که ارکان نظام بین‌الملل را تشکیل می‌دهد؛ به ‌گونه‌ای که بی‌اعتنایی به آن موجب تضعیف حقوق بین‌الملل و ایجاد تزلزل و بی‌ثباتی در روابط بین‌الملل می‌شود و به لحاظ زمانی در نظام روابط بین‌الملل، اصل مسؤولیت به ‌اندازه اصل برابری کشورها قدمت تاریخی دارد. مهم‌ترین کارایی این اصل، در معاهدات و توافقات میان بازیگران نظام بین‌الملل است که با توجه به سابقه‌‌ تاریک واشنگتن در این زمینه، مشخص بود نباید به چنین بنیاد سستی اتکا کرد و منافع ملی را به آن گره زد. اساسا برجام یک توافق سیاسی- امنیتی بود که به منظور تحدید قدرت ایران در حوزه‌‌ بازدارندگی طراحی شد و با اتکای خوش‌خیالانه‌‌ طرف ایرانی، منجر به اعمال سنگین‌ترین رژیم بازرسی و نظارت علیه تاسیسات هسته‌ای کشورمان- با نظارت و اعمال نظر کامل آمریکا- شد. 
جالب است که دکتر ظریف در کتاب خاطرات خود، همین مساله‌‌ نگاه حقوقی به متون و قطعنامه‌های سازمان ملل را بشدت خطرناک و منجر به تضییع منافع ملی معرفی می‌کند که حتما با سوءاستفاده‌‌ واشنگتن علیه کشورمان همراه خواهد شد. ظریف برای حمله به دولت و تیم مذاکره‌کننده‌‌ سابق، قطعنامه‌‌ 1929 شورای امنیت علیه کشورمان را یک سند حقوقی تنظیم‌شده توسط آمریکا می‌خواند که می‌تواند بسیار خطرناک باشد و مورد استفاده‌‌ کاخ سفید علیه ایران قرار بگیرد. در بخشی از کتاب «راز سر به مهر» در این زمینه آمده است: «دکتر ظریف با تجربه‌‌ بیش از 25 سال تعامل با سازمان ملل متحد و به عنوان سفیر و نماینده‌‌ دائم پیشین جمهوری اسلامی ایران در آن سازمان، در برآورد خود خاطرنشان ساخت برخلاف قطعنامه‌های قبلی که عموما توسط اروپایی‎‌ها تدوین می‌شد، این قطعنامه به رهبری آمریکا و با لحن کاملا حقوقی تدوین شده و از بعد سیاسی، باید عامل مهم تدوین قطعنامه توسط آمریکا را در این نکته جست که در زمان دولت بوش، آمریکا مجبور بود ابتکار عمل را به اروپایی‌ها واگذار کند تا مشروعیت بیشتری کسب نماید اما به دلیل موجه‌تر بودن سیاست‌های اوباما در صحنه‌‌ بین‌المللی، اکنون آمریکا رسما ابتکار عمل را به دست گرفته است که تنها یکی از تبعات این سیاست‌گذاری، لحن پیچیده و قابل سوءاستفاده‌های قریب‌الوقوع در انشای این قطعنامه است. روش حقوقی آمریکا، راه را برای استفاده‌های غیرقابل پیش‌بینی باز گذاشته که از این لحاظ، قطعنامه 1929 شباهت قابل ملاحظه‌ای با قطعنامه‌‌ 687 علیه عراق و تبعات آن دارد».
این نکته که بدرستی در کتاب خاطرات دکتر ظریف به آن اشاره شده، دقیقا سنگ‌بنای بسیاری از انتقادات به توافق هسته‌ای یا همان برجام است، چرا که برجام یک متن حقوقی پیچیده و تعهدآور است که از سوی آمریکایی‌ها نگاشته شده و به همین دلیل و البته عدم توجه تیم مذاکره‌کننده‌‌ کشورمان به ظرافت‌های حقوقی آن، بارها و بارها مورد سوءاستفاده‌‌ طرف آمریکایی قرار گرفت. در واقع، آمریکا با روش پیچیده‌‌ حقوقی و پنهان شدن در جزئیات، حفره‌هایی را در متن برجام گذاشت که نفع ایران را بسیار حداقلی کرد. به عنوان مثال، کلمه‌‌ New در بخش مربوط به تحریم‌های آمریکا علیه ایران، عطف بماسبق نمی‌شود و قوانین تحریمی می‌توانند به‌روزرسانی شوند اما همین کلمه‌‌ New به معنای جدید، درباره‌‌ تاسیسات هسته‌ای ایران به هرگونه ساخت‌و‌سازی در تاسیسات سابق و قدیمی نیز اطلاق شده است. 
اما در این مساله، یک نکته‌‌ مهم وجود دارد که محمدجواد ظریف تلاش کرده بدون اشاره به آن، تیم مذاکره‌‌کننده‌‌ سابق را ضعیف و ناکارآمد جلوه دهد. در قطعنامه‌‌ تحریمی 1929 که به صورت غیرقانونی علیه کشورمان تصویب شد، ایران بارها تاکید کرد آن را به رسمیت نمی‌شناسد و تمام اقدامات لازم برای بی‌اثر کردن آن را در دستور کار قرار خواهد داد اما در ماجرای برجام، ایران متن توافق را امضا کرد و خود را متعهد به اجرای بندهای مختلف آن طبق قطعنامه‌‌ 2231 معرفی کرد؛ یعنی یک متن پیچیده‌‌ حقوقی که توسط آمریکایی‌ها تنظیم شده، حالا به صورت رسمی از سوی تهران نیز پذیرفته شده است... و این همان تفاوت اساسی میان برجام و قطعنامه‌‌ 1929 شورای امنیت سازمان ملل است. 

Page Generated in 0/0058 sec