کد خبر: 237591تاریخ: 1400/6/15 00:00
بازی مالک باشگاه تراکتور با احساسات هواداران
این حق تراکتور نیست
باشگاه تراکتور در اقدامی که شاید دیگر در ساختار فعلی این باشگاه عجیب نیست، فعالیتهای خود را تعلیق کرد؛ اقدامی که بازی با احساسات هواداران به شمار میرود. تراکتور که جزو محبوبترینهای لیگ بود و پس از استقلال و پرسپولیس از تیم باقدمتی چون سپاهان اصفهان هم پیشی گرفته بود، فارغ از نظرسنجیهای تلویزیونی، حتی در حضور هوادارانش در ورزشگاهها به سرخابیهای پایتخت تنه میزد اما اوضاع این تیم تغییر کرد. تراکتور محبوب در سراسر ایران، کمکم در حال رفتن به حاشیه بود. شاید میتوان گفت بزرگترین ضربه به تراکتور نایبقهرمانی عجیب لیگ چهاردهم بود که پس از آن حاشیهها نیز بیشتر شد تا روزها سپری شود و تاریخ به خرداد 97 رسید تا مالکیت این باشگاه مردمی به محمدرضا زنوزیمطلق، مالک باشگاه گسترشفولاد تبریز برسد. بسیاری امیدوار بودند با خصوصی شدن یکی از باشگاههای بزرگ ایران، اوضاع بر وفق مراد باشد اما بسیاری هم تصور استیلآذین شدن تراکتور را داشتند. مالک جدید با خرید ۳ کاپیتان تیم ملی، آوردن مربیان بزرگی چون مصطفی دنیزلی، جان توشاک و ژرژ لیکنز بلژیکی سعی در بینالمللی کردن باشگاهش داشت اما زمان چندانی نگذشت تا مشخص شود اوضاع بر وفق مراد نیست. عمر کوتاه حضور مدیران و مربیان مختلف در تراکتورسازی که نامش بعدها و با حضور زنوزی به تراکتور تغییر کرد، نشان میداد شکلگیری ساختار حرفهای در این باشگاه سرابی بیش نیست و او فقط در حال بازی دادن مدیران و مربیان مختلف است. حالا اوضاع بدتر از هر زمان دیگری شده و مالک باشگاه با احساسات هواداران نیز بازی میکند. تراکتور در آستانه دیدار حساس با النصر عربستان در مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا قرار دارد اما تصمیمات اخیر نابود کردن این باشگاه را نشان میرود که چیزی جز بازی با احساسات هواداران نیست. یک روز مدیریت باشگاه تمرین را تعطیل میکند و روز دیگر صدای ضبط شده اکبر ایمانی در جلسه با مدیرعامل باشگاه و سرمربی تیم به بیرون درز میکند. فارغ از درخواستهایی که اکبر ایمانی در این جلسه داشته و در نهایت حق را هم باید به باشگاه بدهیم، پرسش این است: چرا چنین اتفاقاتی در تراکتور رقم میخورد؟ چرا هیچکس پاسخگوی این اتفاقات، انتشار فایل صوتی و بازی با احساسات هواداران پر تعداد این تیم نیست؟ اینکه مسؤولان باشگاه هر سال وعده بستن تیمی خوب را میدهند و در پایان فصل تیم آنطور که باید نتیجه نمیگیرد و در نهایت با اعتراض و هیاهوی 150 هوادار یا افراد ناشناس فعالیتهای باشگاه تعلیق میشود، دور از منطق و حرفهایگری است. آن هم در شرایطی که یکی از مهمترین بازیهای تراکتور پیشرو است و آنها باید مقابل النصری قرار بگیرند که خود را تا بندندان مسلح کرده و مسلما در کنار نتیجه این تیم برای هوادارانش، حیثیت و اعتبار فوتبال ایران نیز در میان است. ضرباتی که مالک تراکتور به این تیم زده را مخالفان و دشمنان هم به تراکتور نزدهاند؛ از تغییرات پیاپی افراد در همه ارکان باشگاه تا تصمیمات لحظهای و احساسی و به بار آوردن بدهیهای میلیاردی به واسطه شکایات متعدد بازیکنان به فیفا و دادگاه CAS. شاید بهتر است افرادی که میخواهند وارد فوتبال شوند یک دوره مدیریت را پشت سر بگذارند تا بدانند باشگاهداری، بچهبازی نیست که هر وقت دلشان خواست کاری را انجام دهند و هر وقت «عشقشان» کشید، بروند. اتفاقات تراکتور یادآور روزهایی است که ماشینسازی نیز طی ۳ فصل اخیر تجربه کرد؛ باشگاهی که مالکیت آن را هم زنوزی به عهده داشت اما هر بار از آن طفره میرفت. یک روز از واگذاری مالکیت باشگاه خبر میآمد و روز دیگر بخش رسانهای باشگاه ماشینسازی از دستور زنوزی برای واگذاری خبر میداد، در حالی که پیش از آن مدعی واگذاری امتیاز باشگاه بودند! ماشینسازی هم در نهایت با همین تصمیمات و مالکیت دم دمی و دلبخواهی که یک روز واگذار میشد و یک روز تعطیل، در نهایت به لیگ دسته اول سقوط کرد اما شرایط در تراکتور ابعاد گستردهتری دارد. در شرایطی که حالا این تیم باید برای بازی مهم با النصر عربستان و فصل آینده لیگ برتر آماده شود، اسیر تصمیماتی احساسی شده که امیدواریم سرانجام خوشی برای تراکتور و پرشورها داشته باشد.