محمد محمدی: از زمان آغاز شیوع ویروس کرونا در کشور، تئاتر در بلاتکلیفی محض و مطلق قرار گرفته است؛ از یکسو برخی سالنها با مجوز رسمی مرکز هنرهای نمایشی مشغول فعالیتند و برخی دیگر بنا به دستور همان مرکز تعطیل هستند و از سوی دیگر مشخص نیست حتی اگر همه سالنها مجدد بازگشایی شوند تا چند روز و چند هفته اجازه فعالیت دارند و چه زمانی با بروز پیکهای جدید دستور تعطیلی صادر میشود. اینها تنها یک گوشه و از سردرگمی عجیبی است که تئاتر و اهالی این هنر زنده و پویا با آنها دستبهگریبان شدهاند و بیتردید یکی از دلایل مهم به وجود آمدن چنین وضعیت ناپایدار و مبهمی، عدم تدبیر و درایت مدیران و مسؤولان نهاد و دستگاه متولی تئاتر یعنی مرکز هنرهای نمایشی است. متأسفانه باید اذعان کرد سیاست و اولویت مرکزنشینان تئاتر کشور در دوران شیوع ویروس کرونا از همان روزهای آغازین آن معطوف به پیکها و موجها شد و بر اساس این رویه تصمیمگیریها انجام شد که البته بنا به بیتجربگی و عدم دانش و شناخت کافی در آن ایام نسبت به این پاندمی چندان جای گله ندارد اما این روزها و باتجربه چند ماهه در مواجهه با این ویروس، باید این پرسش مطرح شود که اکنون چرا همچنان با همان دستفرمان و برداشت غلط در حال تصمیمگیری و سیاستگذاری هستند؟ اینکه همچنان ملاک عمل فرازوفرود موجها و پیکهای پیدرپی باشد یا اهتمام آقایان به کم کردن میزان درصد و ظرفیت مخاطبان در سالنها باشد و بدتر از همه رایزنیهای بیهوده و مداوم در طرح مضحک گروهبندی مشاغل، سیاستی است که نتیجه و خروجیاش وضعیت فعلی و اسفبار تئاتر را رقم زده است. آنطور که از شواهد و قرائن پیداست مدیرکل فعلی نیز همچنان با همین رویه قرار است تئاتر کشور را اداره کند و بعضا به نحوی توپ را به زمین وزارت ارشاد بیندازد و خود را مبرا از هر خطایی نشان دهد؛ رویهای که متأسفانه در تمام ارکان دولت سابق نیز وجود داشته و تنها منوط به تئاتر نمیشده است. اما نباید فراموش کرد که دوران دولت پیر و فرتوت بهاصطلاح ژنرالها چند وقتی است به اتمام رسیده و موسم جدیدی از خدمتگزاری، آن هم نه در حرف که در عمل آغاز شده است. بیشک همانطور که بیان شد، اصرار بر ملاک عمل قرار گرفتن فرازوفرود موجها و پیکها و اهتمام مرکزنشینان بر حضور یکسوم و دوسوم مخاطبان یا تغییر گروهبندی مشاغل نتیجهاش بلاتکلیفی محضی شده که اوضاع تئاتر را در بدترین شرایط ممکن طی سالیان اخیر قرار داده است؛ سیاستی که ثابت کرده است این مدیران نه شناختی از مقوله ویروس دارند و نه کرونا را حتی در حد معمول میشناسند. به نظر میرسد به جای پرداختن به مواردی که اشاره شد درباره پاندمی که به گواه متخصصان به این زودیها پایانی بر آن نباید متصور بود باید به موضوع ایمنسازی چه در موضوع سالنها و مراکز تئاتری و چه در مقوله هنرمندان و فعالان حوزه تئاتر تأکید شود؛ سیاستی که اگر از همان ابتدا نیز اعمال میشد بدون تردید وضعیت تئاتر کشور امروز در شرایط بسیار بهتر و روشنتری از وضعیت تأسفبار و سیاه کنونی قرار میگرفت.
اساسا ایمنسازی را باید گام نخست عادیسازی در حوزه تئاتر برشمرد. وقتی فرآیند ایمنسازی آغاز شود، میتوان در مدتزمانی کوتاه مراکز و مجامع تئاتری را بدل به یکی از امنترین مکانها کرد. در این بین همراهی و به یاری طلبیدن سایر دستگاهها که در این مدت ثابت کردهاند توانایی چنین اقدامی را دارند امری ضروری است، زیرا سازوکار اداری مرکز هنرهای نمایشی هرگز جوابگوی چنین سیاستی نبوده و نخواهد بود. از طرفی افزایش واردات واکسن در کشور مقدمات واکسیناسیون تمام هنرمندان و فعالان تئاتری را میتواند تسهیل و تسریع کند تا با ایمنسازی سالنها و اتمام فرآیند واکسیناسیون فعالان تئاتری، فارغ از فرازوفرود پیکها و موجها، با طیب خاطر و تضمین قطعی شاهد عادیسازی در حوزه تئاتر فارغ از هر شرایطی باشیم.
اما اگر بخواهیم از منظر دیگری به شرایط تئاتر در چند سال اخیر نگاه کنیم بدون شک باید حدفاصل سالهای 92 تا 1400 را دوران افول تئاتر نامید و آنچه در این ۲ دولت گذشته انجام شد، نازلترین و بدترین روزگار را برای تئاتر رقم زد. دولت تدبیر و امید در حالی به اتمام رسید که سالنهای تئاتری تعطیل شدند و هنرمندانش در رنج شدید اقتصادی قرار گرفتند. دولت قبل غیرفرهنگیترین و بیربطترین مدیران را در رأس نهاد اجرایی مربوط با این رشته قرار داد و نتیجه و خروجیاش نیز امروز در اعتراضات اهالی تئاتر کاملا واضح و مشخص است. از سویی مدیران تئاتر دولت تدبیر و امید این هنر را به قهقرا بردند و اصطلاح تئاتر لاکچری محصول این دولت است؛ تئاترهایی که با بلیتهای 100 و 200 هزار تومانی تنها میزبان مخاطبانی شد که جزو قشر مرفه جامعه بودند. روزی نمایشی در مجللترین هتل کشور روی صحنه رفت و روز دیگر نمایشی با مبلغ 200 هزار تومان در تالار وحدت اجرا شد و همگی بلاشک آثاری بودند که نهتنها هیچ سنخیتی با فرهنگ عامه مردم نداشتند، بلکه در اغلب موارد نیز علیه سیاستهای کلی کشور ساختهوپرداخته میشدند و صدالبته نیز با مجوزهای رسمی از وزارت ارشاد رنگ صحنه به خود میدیدند. در 8 سال گذشته هنرهای نمایشی کشور بدون تکمیل و تکامل زیرساختهای لازم و تنها برای آمارها و بیلانهای مدیریتی به چنان سیر صعودی رسانده شد که صدای مدیرانش را نیز درآورد. تنها کافی است بدانیم در شهر تهران با 140 نمایش کمتر از 10 نفر نیروی نظارتی وجود دارد و بودجهاش نیز بهرغم ادعای دولتمردان و بازی با ارقامی چون 78، 84 و 120 میلیارد چیزی کمتر از 20 میلیارد بود. تئاتر در دولت یازدهم و دوازدهم بهرغم ادعای شفافیت هرگز شفاف نبود و نشد و هیچوقت بهصورت رسمی و مستمر آماری مبنی بر میزان مخاطب یا تعداد فروش اعلام نشد و هر چه بود اهتمام برخی سالنها بود که به هیچ عنوان رسمیت نداشت. حال و بعد از چنین سرگذشت اسفباری، دولت جدید تئاتر را در حالی تحویل گرفته است که بیشتر به یک زمینه سوخته میماند و سر پا کردنش عملا سالها زمان خواهد برد. این محصول مدیریت دولت ژنرالهایی است که همواره در حوزه فرهنگ و هنر مدعی بوده و هستند. امروز تئاتر کشور به اذعان بسیاری از هنرمندان و کارشناسان همچون جسدی بیجان است که باید روح مسیحایی به آن دمیده شود تا بلکه جانی تازه بگیرد. سیاستهای غلط و اشتباه باید جبران شود، اعتماد ازدسترفته باید مجدد احیا شود، مطالبات و معوقات باید پرداخت شود و نسلسازی و کادرسازی باید در رأس امور قرار گیرد تا شاید شاهد اندک جان گرفتن و سرپا شدن این هنر باشیم.
***
فعلا تغییری در «تئاتر فجر» نداریم
دبیر چهلمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر اعلام کرد در حال حاضر بر اساس فراخوان منتشر شده جشنواره، برنامهریزیها انجام شده ولی در آینده آمادگی تغییر برنامهریزیها با توجه به شرایط وجود دارد. حسین مسافرآستانه، دبیر چهلمین جشنواره بینالمللی درباره وضعیت برنامهریزی برگزاری این دوره از جشنواره در شرایط کرونایی فعلی و احتمال تغییر در برنامهریزیهای انجام شده برای جشنواره چهلم با توجه به موجهای شیوع ویروس کرونا گفت: در حال حاضر نمیتوانیم هیچ تغییری را در برنامههای مدنظر جشنواره اعلام کنیم اما آمادگی این را داریم که کل فراخوان و شرایط حضور در چهلمین جشنواره تئاتر فجر را مبتنی بر تمهیداتی که در زمان خواهیم داشت تغییر دهیم و اعلام کنیم. وی یادآور شد: چیزی که الان در فراخوان اعلام کردهایم بر اساس شرایط مطلوب بود و در حال حاضر شرایط مطلوب حاصل نمیشود. باید ببینیم شرایط موجود چه تغییری خواهد کرد و ما بر اساس آن آمادگی هر گونه تغییر شرایط حضور در جشنواره برای گروهها را خواهیم داشت. مسافرآستانه در ادامه سخنان خود تأکید کرد: الان شرایط حضور و ثبتنام بر اساس شرایط مطلوب برنامهریزی شده و ما با توجه به آن چیزی که در آینده پیش خواهد آمد، شرایط را به گونهای برنامهریزی خواهیم کرد تا حضور گروههایی که تمرین کرده و کارشان را آماده کردهاند در جشنواره آسانتر شود.