زهره فلاحزاده: تیم استقلال در مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا، با شکست مقابل الهلال عربستان از صعود به جمع ۸ تیم نهایی بازماند.
درباره چرایی باخت استقلال، پیش از هر چیز باید به این نکته توجه کرد که لیگ بیستم ایران بر خلاف تمام لیگهای مهم آسیایی و اروپایی بسیار دیر تمام شد تا جایی که لیگ جدید کشورهای دیگر شروع شده و حتی چند هفته را هم سپری کرده اما مسابقات لیگ و جام حذفی کشور همین یک ماه پیش به اتمام رسید. در واقع تا استقلال بخواهد بازیکن جدید به خدمت بگیرد و دوران بدنسازیاش را بگذراند، تیمهایی مثل الهلال در کوران مسابقات لیگ عربستان قرار گرفته و به این بازی مهم رسیده بودند. البته پرسپولیس و تراکتور، دیگر نمایندههای ما هم همین وضعیت را داشتند و شاید حریف آسانتر قرمزهای پایتخت چندان این نکته را پررنگ جلوه نداد.
اینکه با وجود تجربه فصل گذشته ما در شرایط کرونایی شدن کشور، لیگمان دیرتر برگزار و به اتمام میرسد، جای سوال است اما به هر حال هر طور بود، همگان میدانستند تیمهای ایرانی در چه تاریخی باید در لیگ قهرمانان آسیا حاضر شوند.
فرهاد مجیدی که به دنبال نتیجه گرفتن بود، از مدیران درخواست اردوی ۸ روزه در کمپ باشگاه الوصل امارات را داد و مدیران با وجود هزینه ۲۵۰ هزار دلاری با این درخواست موافقت کردند تا تیم هم با آرامش خاطر و داشتن امکانات مناسب به شرایط بازی به الهلال برسد و هم اردوی پیشفصل را در یک کشور دیگر برپا کند.
البته بازیهای تیم ملی هم برای استقلال کمی دردسرساز شد و ۴ ملیپوش این تیم دیرتر به اردوی تیم ملحق شدند اما به هر حال استقلال ۱۰ میلیون دلاری باید به مصاف الهلال ۶۰ میلیون دلاری میرفت. شرایط به گونهای بود که ارزش یک ستاره تیم عربستانی ۱۵ میلیون دلار یعنی بیش از ارزش کل باشگاه استقلال بود.
با شروع بازی مشخص بود بازیکنان استقلال از الهلال عربستان غولی ساختهاند که در تصوراتشان هم برد مقابل آن میسر نبود. البته مهاجمان استقلال وقتی به دروازه حریف رسیدند، رفتهرفته بر ترسشان غلبه کردند و اینگونه بود که چراغ امیدشان روشن شد اما لغزش دفاع همیشه پراشتباه تیم مجیدی کافی بود تا توپ جلوی پای گومیس، مهاجم الهلال بیفتد و او کار را در نیمه اول یکسره کند. مدافع استقلال که ترجیح داده بود با پرواز اول تیمش را برای رسیدن به خاک امارات همراهی نکند، کارما سراغش آمد و جواب قهر کردن و بدعهدی را درون زمین و مقابل همگان پس داد. البته این اتفاق برای بار اول نیست که در تیم آبیها رخ میدهد. آنها پس از برد در داربی جام حذفی، اعتصاب کرده و تمرین را رها کردند، در نتیجه با ناآمادگی به نیمهنهایی و فینال این رقابتها رسیدند و قهرمانی را از دست دادند. البته استقلال در ادامه بازی مقابل الهلال فراتر از حد انتظار ظاهر شد. شاید یکی از دلایلش هم این بود که آنقدر هم که الهلال را بزرگ کرده بودند، پرقدرت نبود؛ تیمی که تنها از فرصتهایش استفاده کرد و هیچ برتریای نسبت به نماینده ایران نداشت. البته حضور ستارههای خارجی الهلال که نیاز به هماهنگی بیشتر برای جا افتادن در این تیم دارند، مزید بر علت شد که غولی که هواداران و کارشناسان از آن ساخته بودند، دیده نشود.
استقلالیها اگر کمی باهوشتر عمل و در خلق و استفاده از موقعیتها تلاش بیشتری میکردند، میتوانستند با همین تیم تازه شکل گرفته، دروازه الهلال را باز کنند.
در حالی که تیم مجیدی درون زمین هر لحظه هوادار را امیدوار به گلزنی میکرد، این الهلال بود که با غفلت مدافعان، بار دیگر دروازه حسینی را باز کرد تا آب سردی بر پیکره استقلال ریخته شود. گل دوم عربستانیها زنگ خطر را برای آبیها به صدا درآورد؛ زنگی که به مجیدی گوشزد میکند دفاع تیمیات همچنان ایراد دارد و باید به فکر ترمیم آن در روزهای آینده باشی. هر چند زود است درباره تیمی که تازه بسته شده نظر داد اما هر اشتباه حاوی نکاتی است که اگر از آن درس نگیری، میتواند به یک عادت تبدیل شود.
بار دیگر استقلال نتوانست به مراحل بالاتر لیگ قهرمانان آسیا صعود کند و باید توانش را برای فصل بعد این رقابتها به کار گیرد. البته اگر تا آن زمان باز هم تغییرات زیادی در تیم ایجاد نشود و از گذشته درس گرفته شود.
به هر حال آسیا برای استقلال به پایان رسید. تیم مجیدی حالا باید به فکر لیگ داخلی باشد تا بتواند هوادارانش را به قهرمانی امیدوار کند. البته این تیم نیاز به ترمیم دارد و باید جای بازیکنان جداشده با گزینههای مناسبتری پر شود. استقلال هنوز مشکلاتی دارد و برای رسیدن به قهرمانی باید به دنبال ستاره گشت.
***
امان از خودزنی
حجت شفیعی: با شروع بازی استقلال - الهلال و تکیه گزارشگر بر تفاوت دستمزدها و ارقام پرداختی ۲ تیم، کاملا سناریوی بعد از شکست قابل تصور بود. از هر جهت به بازی استقلال و الهلال نگاه کنیم به ردی از خودزنی میرسیم. در واقع الهلال، استقلال را نبرد، بلکه این استقلال بود که به الهلال باخت. جدال استقلال و الهلال اگرچه با باختی که از قبل بسیاری از استقلالیها به استقبال آن رفته بودند پایان یافت اما جریان بازی نشان داد آبیها زمان زیادی از بازی را به خاطر نداشتن جسارت و آمادگی روانی لازم برای رویارویی با الهلال از دست دادند. استقلال مشخصا با اتفاقاتی که در جریان نقل و انتقالات این فصل افتاد، بازنده پا به زمین گذاشت و در نهایت بازی را به یکی دو بازیکن حریف باخت، نه همه تیم الهلال. ساختن غول از الهلال باعث شد بازیکنان معمولی و بومی این تیم که چه بسا ضعیفتر از همین بازیکنان استقلال بودند، کماشتباه ظاهر شوند و در مقابل بازیکنان استقلال که سابقه دعوت شدن به تیم ملی را دارند، با اشتباهات خود برد را به الهلال هدیه دادند. مشکلات مدیریتی استقلال در سالهای اخیر عیانتر از آن بوده که بتوان آن را کتمان کرد اما گلایه از این مشکلات در نهایت چه نتیجهای به بار آورده است؟ عیانترین نتیجه آن همین ترس و عدم اعتماد به نفس بازیکنانی بود که بازی را بیشتر از نظر روانی به الهلال واگذار کردند تا فنی. جالب اینکه در کارشناسی شتابزده پایان مسابقه هم باز صحبت از بازیکنانی مثل قائدی و ریگی و اسماعیلی و... بود که با وجود ارزشی که دارند، موفقیت راضیکنندهای با استقلال به دست نیاوردند که بخواهیم جداییشان را عامل اصلی باخت در مسابقهای بدانیم که با کمی خوششانسی، تیم ارزانتر میتوانست برندهاش باشد. وقتی گلایهها دائمی شود و تبدیل به مهمترین دلیل برای نتیجه نگرفتن، ناخودآگاه هوادار و مربی و بازیکن استقلال خودزنی میکند، بیآنکه خود متوجه آن باشد. وقتی مسؤول اول تاکتیکی تیم چندبار عدم رضایت خود از کیفیت نقل و انتقالات را اعلام میکند، حواسش نیست اعتماد به نفس را از همین بازیکنانی که دارد، میگیرد. اگر امروز بازیکن و مربی استقلال بابت باخت به الهلال بیرحمانه نقد نشوند، دوباره همین آش است و همین کاسه. اگر از بازیکن نخواهید به اندازه چند میلیارد پولی که میگیرد تلاش کند و از مربی نخواهید پای انتخابهایش بایستد و بابت تصمیمات تاکتیکیاش توضیح دهد، آن جسارت، انگیزه و حتی فشار روانی که برای قهرمانی لازم است به روح و ساق بازیکن تزریق نمیشود. استقلال نشان داد با کمی درایت تاکتیکی بیشتر و از آن مهمتر با کمی تمرکز ذهنی و جسارت بیشتر راحت الهلال را میتوانست حذف کند اما نام ۲ ستاره خارجی آنقدر نزد آبیها بزرگ جلوه داده شد که فراموش کردند بازیکن عربستانی الهلال هم در زمین است و میشود به اشتباه وادارش کرد اما همه آن گلایهها، کار خودش را درست جایی کرد که نباید! جایی که این ناخودآگاه بازیکن استقلال بود که موجب باخت به الهلال شد؛ ناخودآگاهی که در چند هفته اخیر پر شده بود از بهانه برای عدم موفقیت!
استقلال برای پیدا کردن شخصیت قهرمانی نیاز به بازپروری روحی دارد. نیاز به احیای اعتماد به نفس دارد. وقتی دائم از این گفته شود که بازیکنان مناسب جذب نشدهاند، در واقع روح جنگندگی بازیکن را از او میگیری. داری اعتماد به نفس همینهایی که داری را له میکنی. آنچه مهم است اینکه باید بهانه را از کادر فنی و بازیکن گرفت. میتوان همه چیز را گردن آنها انداخت و دوباره بازیکن چند میلیاردی را معمولی خطاب کرد و سقف آرزوهایشان را کوتاه کرد!