روحالله اژدری: آغاز بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، جلوه دیگری از رویاروییهای جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی بوده و تشدید واگراییها و مناقشات را در سطوح سیاسی و دیپلماتیک به دنبال داشته است. تحولات یمن، بحرین، لبنان، سوریه و عراق مبین عمق تمایزات سیاسی و حاکی از افتراقهای ایدئولوژیک بین جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی است. ایران در صدد ایجاد تغییرات در ساختارهای موجود در منطقه از طریق حمایتهای مادی و معنوی از جنبشهای اسلامی و تحرکات ضدآمریکایی و ضدصهیونیستی است. سعودی هم به روشهای گوناگون در پی بقای رژیمهای نزدیک به خود یا حفظ نظم مطلوب و احیانا حذف جریانهای مخالف است (خضری، صفوی، پرهیزکار ۱۳۹۴:۱۸۱).
ائتلاف با آمریکا و افزایش قدرت نظامی عربستان زمینههای لازم برای تهاجمی شدن سیاست امنیتی آن کشور را به وجود آورده است. افزایش قدرت نظامی عربستان و الگوی کنش سیاسی آن کشور به تهاجمی شدن سیاست منطقهای عربستان در مقابله با ایران منجر شده است. همچنین افزایش قدرت نظامی و هویتی عربستان به افزایش جدال منطقهای با ایران انجامیده است. عربستان از سازوکارهای متنوعی برای محدودسازی قدرت ایران و رویارویی ژئوپلیتیک با ایران بهره میگیرد. تغییر در معادله نظامی عربستان، عامل اصلی رویارویی نظامی و امنیتی آن کشور با ایران محسوب میشود. خریدهای نظامی عربستان به گونهای مرحلهای افزایش یافته و عربستان را به غول منطقهای تبدیل کرده است. بسیاری از کشورهایی که دارای رویکرد تهاجمی هستند، قابلیت نظامی خود را در مقابله با سایر بازیگران منطقهای ارتقا میدهند. روند نظامیگری عراق در حمله به ایران و کویت مربوط به شرایطی بود که ریختشناسی نظامی عراق افزایش یافته بود. عربستان تلاش کرده قدرت نظامی و قابلیتهای هویتی خود را به گونهای ارتقا دهد که خلأ قدرت عراق در محیط منطقهای را ترمیم کند. ضرورتهای مقابله با ایران عامل اصلی افزایش قدرت نظامی عربستان در سالهای قرن بیستویکم شده است. بر اساس گزارش مرکز مطالعات و تحقیقات پنتاگون، هزینههای نظامی عربستان طی سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار بوده است. خرید نظامی عربستان از آمریکا در ژوئن ۲۰۱۷ موازنه منطقهای و راهبردی جدید را اجتنابناپذیر میسازد. دومین ویژگی در فرآیند سیاستگذاری راهبردی ایفای نقش رهبری منطقهای، ائتلافسازی در سطوح منطقهای و بینالمللی است. عربستان از ویژگیهای ایدئولوژیک، ژئوپلیتیک و اقتصادی لازم برای سازماندهی چنین نقشی برخوردار است. به طور کلی نقشههای سیاسی و امنیتی کشورها تابعی از قابلیت اقتصادی و راهبردی آنان محسوب میشود. زیرساختهای ایدئولوژیک، ژئوپلیتیک و اقتصادی عربستان زمینهساز ایجاد چنین نقشی در منطقه خواهد بود. اگرچه تاکنون بازیگران اصلی نظام منطقهای، تمایل چندانی برای رویارویی ساختاری نداشتهاند اما میتوان بر این موضوع تاکید داشت که مؤلفههای جنگ نیابتی و همچنین جنگ نامتقارن کمشدت در سیاست بینالملل شکل گرفته است. در این فرآیند عربستان برای ایفای نقش منطقهای به منظور مقابله با ایران از روش ائتلافسازی، افزایش قدرت و رویارویی راهبردی با ایران بهره گرفته است. هر یک از ۳ نشانه یادشده را میتوان بخشی از قدرت و الگوی رفتار راهبردی عربستان در محیط منطقهای غرب آسیا دانست.
یکی از اصلیترین شاخصهای سیاستگذاری راهبردی نقش منطقهای را باید ائتلافسازی دانست. ائتلاف علیه ایران، محور اصلی سیاست امنیتی و راهبردی عربستان تلقی میشود. هر ائتلافی آثار خود را روی منازعات منطقهای منعکس میکند. سازماندهی گروههای جنگ نیابتی عربستان در سوریه را میتوان محور اصلی منازعات منطقهای دانست که زمینهساز ارتقای نقش و قابلیت منطقهای عربستان سعودی در جهان عرب است. سازماندهی کشورهای شورای همکاری خلیجفارس، اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی را - که اجلاسیه سیزدهم آن آوریل ۲۰۱۶ در استانبول برگزار شد - میتوان نشانههایی از رویارویی عربستان با ایران در فضای منطقهای دانست. در این فرآیند عربستان سعودی از سازوکارهای رادیکالیزه کردن فضای امنیتی بهره گرفته است. خشونت و جنگ منطقهای بویژه در عراق و سوریه و ترورهای ایدئولوژیک را باید نشانه رادیکالیزه شدن امنیت در محیط منطقهای غرب آسیا دانست.
نقشیابی عربستان در روند بحران سوریه نمادی از رویارویی ژئوپلیتیک و هویتی با جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. فعالیت داعش در سوریه به تراژدی گسترده انسانی منجر شده است. گروههای سلفی جهادی در سوریه، بحران و منازعه را تشدید کردند. انجام عملیات انتحاری و بمبگذاریهای گسترده علیه اهداف انسانی و اجتماعی در سوریه، عراق و افغانستان به منزله جنایت علیه بشریت محسوب میشود؛ اقداماتی که توسط عربستان سازماندهی شده و از سوی کارگزاران امنیتی آن یعنی نیروهای القاعده و داعش به مرحله اجرا میرسد. چنین هزینههایی به گونهای اجتنابناپذیر عامل اصلی گسترش نقش منطقهای عربستان سعودی بوده و برای موازنه منطقهای انجام گرفته است. بسیاری از مفاهیم و ادبیات سیاسی را که کارگزاران سیاست خارجی دفاعی و امنیتی عربستان پس از قطع روابط دیپلماتیک با ایران بیان داشتهاند، میتوان بر اساس محدودسازی قدرت راهبردی ایران در سوریه و عراق دانست
(مصلی نژادصمدی ۱۳۹۷:187).