عماد هلالات: بیداری اسلامی که از تونس آغاز شد، باعث شد نظام دیکتاتوری ۲۴ ساله بنعلی سرنگون شود و یک نظام دموکراتیک با حضور همه احزاب و گروهها در تونس تشکیل شود. اسلامگرایان هم در قالب حزب «النهضه» بخشی از پارلمان را در اختیار گرفتند و در انتخابات پارلمانی اخیر، اخوانالمسلمین (النهضه) توانست اکثریت پارلمان و رهبری آن را در اختیار بگیرد. اسلامگرایان تونس آخرین حلقه اسلام سیاسی سنی در کشورهای عربی بودند و حالا با شبهکودتای سیاسی قیس بن سعید، رئیسجمهور فعلی تونس و با حمایت کشورهای امارات، عربستان و فرانسه، نظام دموکراتیک در این کشور هم به آخر خط رسیده است. در این تحولات، گروههای سیاسی مختلف حامی و منتقد و مبارز تشکیل شده است که میتوان به مهمترین آنها یعنی حشدالشعبی تونس اشاره کرد که موافق تحولات اخیر بویژه کنار گذاشتن النهضه است.
* تحولات اخیر تونس و نقش اسلامگرایان
تونس از معدود کشورهای جهان عرب بود که بعد از تحولات بیداری اسلامی، توانست برای یک دهه، یک نظام دموکراتیک نیمهغربی تشکیل دهد؛ نظامی که به ۲ دسته تقسیم شده بود که در یک طرف آن اسلامگرایان اخوانی به رهبری راشد الغنوشی بودند که بعد از چند دهه مبارزه و متحمل شدن تبعید، توانستند بخشی از بدنه نظام جدید را به دست بگیرند. اخوانالمسلمین تونس برخلاف اخوانالمسلمین در کشورهای مختلف بویژه در مصر و اخوانالمسلمین مادر، خود را وارد بنیادگرایی و افراطگرایی نکردند. اخوانالمسلمین تونس و رهبر آن راشد الغنوشی در اجتماع بزرگ اخوان در سال 2014 که به میزبانی ترکیه تشکیل شده بود شرکت نکرد و تونس را مهمتر از اعتقاد و ایدئولوژی دانست. حزب النهضه رفتهرفته در انتخابات پارلمانی بخشی از پارلمان را تصاحب کرد و در نهایت در انتخابات پارلمانی سال 2019 توانست اکثریت پارلمان را به دست آورد و راشد الغنوشی به عنوان رئیس پارلمان این کشور انتخاب شد.
در این میان سال 2019 قیس سعید به عنوان یک شخصیت مستقل و سکولار توانست در انتخابات ریاست جمهوری این کشور برنده انتخابات شود و از همان آغاز با اسلامگرایان اخوانی دچار مشکلات فراوانی شد به گونهای که در ۲ سال گذشته تونس شاهد چند تظاهرات ۲ طرف علیه یکدیگر شد و بارها و بارها دفاتر حزب النهضه در تونس طعمه حریق شد. سرانجام بعد از اختلافات شدید بین ۲ طرف، قیس سعید مردادماه سال جاری، پارلمان این کشور را تعطیل و نخستوزیر را از سمت خود عزل کرد. از نکات جالب توجه درباره اقدامات قیس سعید، رئیسجمهور تونس، همراهی کامل ارتش تونس با این اقدامات است.
ارتش تونس در یک اعلامیه، از اقدامات رئیسجمهور این کشور حمایت کرده و با حضور در پارلمان این کشور مانع بازگشایی آن شد. اسلامگرایان اخوانی در تونس به رغم عدم ورود به مساله بنیادگرایی همچون اخوانالمسلمین سوریه، مصر و یمن اما بشدت مورد حمایت ترکیه و قطر بودند و این ۲ کشور از النهضه تونس حمایت میکردند. از نکات قابل توجه درباره ارتش تونس، بستن دفاتر شبکه الجزیره در پایتخت تونس و سایر شهرها بود؛ امری که با واکنش دولتهای قطر و ترکیه همراه بوده است. اکنون تونس در دوران گذار خود بعد از تحولات سال 2011 به سر میبرد و به نظر میرسد کار اسلامگرایان سنی در نظام تونس به پایان رسیده یا حداقل اکثریت خود را در پارلمان و نظام اداری این کشور از دست خواهند داد.
* تشکیل حشدالشعبی تونس در نتیجه انشعابات گروهها و احزاب سیاسی
با توجه به انسداد سیاسی و فضای خفقان که در دوران بن علی، قبل از بیداری اسلامی در کشور تونس جاری بود، بعد از تحولات سال 2011، یک فضای نسبتا باز سیاسی در این کشور شکل گرفت و بسیاری از احزاب و جریانها توانستند برای خود تشکیلاتی به راه بیندازند و وارد کارزار سیاسی در این کشور شوند. این احزاب و گروههای سیاسی افکار و عقاید مختلف از اسلامگرایی تا لائیک را شامل میشوند. در این بین، بویژه بعد از تحولات اخیر این کشور و روی کار آمدن قیس سعید، به عنوان رئیسجمهور این کشور، تشکلهای صنفی و مردمی زیادی تشکیل شده است که خود را وابسته به هیچ حزب و جریانی نمیدانند و خود را به دور از فضای سیاسی کشور تعریف میکنند.
حشدالشعبی تونس از همین جنس تشکیلات است. حشدالشعبی نام یک تشکل مردمی است که در تحولات اخیر این کشور تشکیل شده است؛ تشکلی که خود را وابسته به هیچ جریان سیاسی نمیداند و صرفا به دنبال پشتوانه مردمی تشکیل شده است. حشدالشعبی تونس در اعلامیهای که توسط منصف الوشیشی، سخنگوی این جنبش منتشر شده است، انقلاب سال 2011 را نتیجه طراحی صهیونیستها و برخی کشورهای غربی میداند که به دنبال ایجاد بحران در این کشور هستند. وی که در انتخابات سال 2019 ریاستجمهوری به عنوان نامزد انتخاباتی شرکت کرده بود، خود را یک تونسی مردمی و وابسته به مردم معرفی کرده است.
این گروه در اعلامیه خود ضمن حمایت از اقدامات قیس سعید، رئیسجمهور این کشور، خود را ملیگرا معرفی کردهاند و اینکه تونس فراتر از یک ایدئولوژی است. تشکیل حشدالشعبی در تونس واکنشهای بسیاری را در این کشور و همچنین کشورهای عربی و بینالمللی در پی داشته است. بسیاری از خبرگزاریها و کانالهای خبری جهان عرب، این تشکل را یک تشکل کاملا ایرانی میدانند که در راستای پروژه ایران برای تسخیر منطقه و شمال آفریقا است و وجه نامگذاری آن، بویژه شباهت آن با تشکیلات مردمی حشدالشعبی در عراق را دلیل این امر میدانند. این در حالی است که «انیس فغدان» رئیس این تشکیلات وابستگی خود را به هر گونه کشور یا جریان سیاسی رد کرده است. انیس فغدان اعلام کرده است بشدت با اسلام بنیادگرا مخالف است و طرفدار مبارزان در تمام کشورهای سوریه، عراق و لیبی که علیه تروریسم میجنگند، است.
انیس فغدان تشکیلات حشدالشعبی تونس را یک تشکیلات کاملا غیرنظامی میداند که به دنبال نظامیگری نیستند و تنها وجه شباهت اسمی با حشدالشعبی عراق دارند؛ هر چند تشکیلات حشدالشعبی تونس از اقدامات مبارزان حشد عراقی علیه تروریسم حمایت میکنند. در تونس واکنشهای مختلفی به تشکیلات حشدالشعبی شکل گرفته است. بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان تونسی و غیرتونسی این تشکیلات را به دلیل عدم روشن ساختن ساختار خود و تازهکار بودن، به صورت یک تشکیلات منسجم نمیدانند، این در حالی است که تشکیلات حشدالشعبی در تونس طرفداران زیادی برای خود جلب کرده است.
شیوه کار حشدالشعبی تونس برخلاف گروههای سیاسی دیگر در قالب مؤسسات خیریه و سازمانهای مردمنهاد است و از این طریق عضوگیری میکنند. سرمایهگذاری این تشکل مردمی بیشتر روی جوانان است و با ارائه برنامههای خود به جوانان این کشور، آنها را جذب میکند. گزارشی که شبکه فرانس 24 درباره تشکیلات این گروه مردمی اعلام کرده است، این تشکیلات را یک تشکیلات بسیار پیچیده اعلام کرده است که با سرمایهگذاری روی قشر جوان در تونس به دنبال رسیدن به اهداف خود است. از نکات جالب توجه، پرداختن به تشکیلات این گروه توسط رسانههای صهیونیستی است. رسانههای صهیونیستی این تشکیلات را سازماندهی شده توسط حزبالله لبنان میدانند که فعالیت بسیار گستردهای در شمال آفریقا دارد.
رسانههای اسرائیلی شبکه فعال حزبالله را در شمال آفریقا بسیار منسجم میدانند که جبهه پولیساریو را علیه دولت مراکش فعال نگه داشته و با پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران به فعالیت خود ادامه میدهد. با وجود اینکه حشدالشعبی تونس خود را غیرسیاسی و غیرنظامی معرفی کرده است اما از دید این رسانهها مساله بسیار فراتر از یک تشکیلات مردمی است. این گروه در ابتدای کار به دنبال جذب نیرو با پشتیبانی سپاه قدس و حزبالله هستند و سپس با انجام عملیات و وارد شدن در جریان سیاسی این کشور به دنبال سهم هستند؛ امری که با توجه به رویههای سابق تشکیلات مردمی در کشورهای خاورمیانه، بعید به نظر میرسد در حد یک تشکیلات کاملا صنفی باقی بماند.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که کشور تونس با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکش و بافت جمعیتیای که دارد، بویژه قشر جوان و تحصیلکرده از کشورهای مهم و تأثیرگذار جهان عرب است. بعد از انقلابهای سال 2011 که از تونس آغاز شد، این کشور توانست از فروپاشی نظام دولت- ملت در این کشور جلوگیری کند. حال با گذشت بیش از یک دهه از انقلاب سال 2011 و سقوط بن علی، تونس وارد کارزار جدیدی از حیات سیاسی خود شده است. تحولات اخیر این کشور در صورتی که روند درست خود را طی نکند میتواند بحران دیگری در کنار بحرانهای دیگر برای این کشور به ارمغان آورد.
در بین تحولات اخیر که در کشور تونس به وقوع پیوست، تشکیل بسیج مردمی به نام حشدالشعبی، مورد توجه بسیاری از تحلیلگران و ناظران بینالمللی در این کشور قرار گرفته است. با توجه به بیانیه اعلام موجودیت این تشکیلات مردمی، به نظر میرسد کشور تونس شاهد تحولات بسیار مهمی در آینده نهچندان دور خواهد بود. در این شرایط با توجه به مواضعی که دولت تونس در طول سالهای گذشته نسبت به محور مقاومت داشته است، مطلوب است توجه بیشتری به کشورهای شمال آفریقا در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، بویژه کشور تونس شود.