printlogo


کد خبر: 238779تاریخ: 1400/7/11 00:00
ممنوعیت واردات لوازم خانگی چگونه می‌تواند باعث ارتقای کیفی و کمی این صنعت در ایران شود
وقت تولید
پاسخ به شبهاتی درباره ایجاد انحصار و کاهش کیفیت محصولات داخلی پس از ممنوعیت واردات لوازم خانگی

گروه اقتصادی:‌ همزمان با تاکید مجدد بر ممنوعیت واردات لوازم خانگی به کشورمان، گمانه‌هایی درباره از بین رفتن رقابت،‌ ایجاد انحصار، ضایع شدن حقوق مصرف‌کننده و ممانعت از جذب سرمایه‌گذاری خارجی توسط برخی کارشناسان و مصرف‌کنندگان مطرح شد؛ شاهد اصلی این منتقدان برای ممنوعیت واردات، شرایط کنونی بازار خودرو است. فارغ از اینکه اساسا ممنوعیت واردات لوازم خانگی ریشه‌ای تاریخی دارد و مربوط به روزهای کنونی نیست، بررسی‌ها نشان می‌دهد صنعت لوازم خانگی هیچ قرابتی با صنعت خودرو ندارد و نقدهای انجام شده به ممنوعیت واردات بیشتر ناظر به بی‌اطلاعی طرح‌کنندگان آن است. 
به گزارش «وطن‌امروز»، از سال ۹۷ واردات هر گونه لوازم خانگی به کشورمان توسط شورای سران قوا ممنوع اعلام شد؛ تصمیمی که با یک فاصله چند ماهه از خروج برندهای کره‌جنوبی از کشورمان گرفته شد؛ شرکت‌هایی که 70 درصد بازار لوازم خانگی ایران را در اختیار داشتند. 
دلیل خروج کره‌ای‌ها از کشورمان تحریم‌های ایالات متحده و دلیل ممنوعیت واردات صرفه‌جویی ارزی بود. 
پس از خروج برندهای کره‌جنوبی و ممنوعیت واردات، رفته‌رفته تولید‌کنندگان داخلی کشورمان خواسته یا نخواسته تبدیل به تامین‌کننده اصلی بازار ایران شدند. 
بررسی آمارهای تولید لوازم خانگی در کشورمان حاکی از آن است که تولید‌کنندگان ایرانی که بخشی از آنها هم تا پیش از سال 97 صرفا مونتاژکار محصولات کره‌ای بودند، در مدت زمان مذکور ناخواسته تبدیل به تنها تامین‌کننده این بازار در کشور شدند. همچنین تولید‌کنندگان توانستند کشورمان را در صنعت لوازم خانگی به خودکفایی برسانند. 
 
 
این یعنی با وجود اینکه رفتن کره‌ای‌ها باعث افت تولید کشورمان در سال‌های ۹۷ و ۹۸ شد اما در نهایت تقویت تولید‌کنندگان کشورمان را در پی داشت.
موضوعی که توسط مهدی صادقی‌نیارکی، معاون وزیر صمت هم طرح شده است. 
در این بین، برخی منتقدان بر این باورند ممنوعیت واردات لوازم خانگی که حداقل از نظر کمی باعث پیشرفت صنعت کشورمان شده، در بلندمدت آسیب‌هایی دارد و می‌تواند صنعت لوازم خانگی را به آینده خودروسازی دچار کند. 
بررسی آمار و ارقام این ۲ صنعت نشان از آن دارد که چنین تحلیلی از پایه اشتباه است. 
در حال حاضر طبق گزارش «وضعیت زنجیره صنعت لوازم خانگی وزارت صمت» در سال 99 قریب به 500 شرکت تولید‌کننده بزرگ و متوسط در زمینه لوازم خانگی فعالیت می‌کنند، این در حالی است که 90 درصد تولید خودروی کشور تنها در اختیار 2 شرکت است. 
به عبارت دیگر با وجود اینکه شرکت‌های خارجی اجازه حضور در بازار لوازم خانگی کشورمان را ندارند اما تولید‌کنندگان داخلی خود مانع از ایجاد انحصار می‌شوند. 
به زبان ساده‌تر صرف حضور «ال‌جی» در بازار لوازم خانگی ایران یا «بنز» در صنعت خودروی عراق، کشور صاحب بنگاه‌ها یا صنایعی رقابت‌پذیر و توانمند نخواهد شد، برای مثال هم‌اکنون 33 بنگاه یخچال و فریزر، 36 بنگاه بزرگ کولر آبی و بیش از 90 بنگاه در زمینه تولید لوازم گازسوز فعالیت می‌کنند.
 
* تولید رانتی
از سوی دیگر برعکس صنعت خودرو، در صنعت لوازم خانگی تمام بازیگران از کوچک تا بزرگ، همگی ریشه در بخش خصوصی دارند. این یعنی نمی‌توانند از رانت‌ها و تسهیلات دولتی بهره‌مند شوند.
از اصلی‌ترین دلایل شکست صنعت خودروسازی دولتی بودن آن است اتفاقی که هیچ‌گاه در صنعت لوازم خانگی رخ نداده است.
 
* جذب سرمایه خارجی
در ادبیات اقتصادی بارها بر این مهم تاکید شده که جذب سرمایه خارجی یکی از موضوعات بسیار مهم در راستای تسریع مسیر رشد و توسعه اقتصادی هر کشور است. در حال حاضر در ادبیات اقتصاد سیاسی جذب سرمایه خارجی از ۲ بعد مهم تامین مالی و انتقال تکنولوژی مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد و بیان می‌شود جذب سرمایه خارجی یا باید منجر به انتقال دانش فنی شود یا مانع خروج ارز از کشور شود یا اینکه مستقیما منجر به ارزآوری شود. در حالی که اگر جذب سرمایه خارجی در قالب مونتاژکاری شکل بگیرد، در عمل گسترش صنعت مورد هدف تنها منجر به افزایش تقاضای مواد اولیه و قطعاتی است که از خارج کشور باید وارد شوند. در نتیجه این مدل از جذب سرمایه خارجی نه تنها منجر به ارزآوری نخواهد شد، بلکه باعث خروج ارز از کشور خواهد شد. این در شرایطی است که اگر جذب سرمایه خارجی در صنایع پایین‌دستی همچون قطعه‌سازی و تولید مواد اولیه انجام شود، هرچه نیاز بازار نیز بالاتر رود، نیازی به واردات آن نبوده و با افزایش عمق ساخت داخل، مانع از خروج ارز خواهد شد. 
از سوی دیگر جذب سرمایه خارجی در بخش مونتاژکاری لوازم خانگی به بهانه صادرات محصول نهایی که منجر به ارزآوری شود نیز سخنی نادرست است، چرا که در اغلب کشورهای حوزه صادراتی ایران صنایع مونتاژ لوازم خانگی دایر شده و اصولا این کشورها اجازه واردات محصول کامل از ایران را نمی‌دهند یا با تعرفه‌های سنگین قدرت رقابت‌پذیری آن را کاهش می‌دهند. در حالی که بسیاری از کشورها نیازمند قطعه و مواد اولیه هستند و اگر صنعت قطعه‌سازی در ایران با حضور سرمایه‌گذاران خارجی تقویت شود، به دلیل مزیت‌های نسبی در ایران همچون پایین بودن دستمزد و قیمت انرژی، لجستیک و... می‌تواند تبدیل به یک قطب صادراتی برای تامین نیاز بازار منطقه شود و هدف ارزآوری را که یکی از ابعاد مهم در جذب سرمایه خارجی است، محقق کند. 
همچنین در بعد انتقال دانش فنی که یکی از مهم‌ترین ارکان جذب سرمایه خارجی است، ماهیت صنعت قطعه‌سازی به نحوی است که برای حضور سرمایه‌گذار خارجی در این صنعت نیاز به انتقال دانش فنی و به ‌کارگیری نیروهای متخصص است. این در حالی است که در صنعت مونتاژ به دلیل ماهیت آن نیاز به انتقال دانش فنی نبوده و اگر سرمایه‌گذار خارجی اذعان به انتقال تکنولوژی کند، گزاره‌ای ناصحیح است، چرا که مونتاژکاری اصولا نیازی به دانش فنی روز نداشته و حتی نیروی کار متخصص نیز برای آن نیازی واقعی نیست.
 
* جذب تکنولوژی خارجی چگونه باید باشد؟
انتقال تکنولوژی به صنعت کشور نیازمند طراحی سیاست‌هایی خاص و هوشمندانه است که کشورهای صاحب تکنولوژی را ترغیب به انتقال آن به کشور کند. جذب تکنولوژی اگرچه یکی از اهداف اصلی در جذب سرمایه خارجی است اما کشورهای صاحب تکنولوژی نیز هرگز تا زمانی که مجبور نباشند تکنولوژی خود را در اختیار کشورهای دیگر قرار نمی‌دهند؛ حال این سیاست‌گذاری در صنعت لوازم خانگی باید به چه صورت انجام شود تا کشورهای داوطلب به حضور در بازار ایران مجبور به انتقال تکنولوژی شوند نیز نیازمند نگاه به تجارب گذشته کشور و سایر کشورهای موفق در این حوزه است. به عنوان مثال کشور چین که قطب سرمایه‌پذیری در دنیاست، واردات صنایع با ارزش افزوده پایین مثل صنعت مونتاژ لوازم خانگی به این کشور را ممنوع کرده است. لذا اگر ما به دنبال انتقال دانش فنی هستیم، لازم است بخش‌هایی از صنعت لوازم خانگی را برای جذب سرمایه خارجی مهیا کنیم. متر و معیار ما در جذب سرمایه خارجی باید این باشد که توان صنعت لوازم خانگی کشور را برای کسب ارزش افزوده بالاتر در این بخش ارتقا دهد. اگر نگاهی به ماهیت صنعت لوازم خانگی داشته باشیم، بخوبی مشاهده می‌کنیم ارزش افزوده و اشتغالزایی مولد در این صنعت در بخش‌های قطعه‌سازی شکل می‌گیرد، نه در بخش مونتاژ محصول نهایی. از این جهت است که عمق ساخت داخل در این صنعت بسیار حائز اهمیت است و غایت سیاست ما در حوزه جذب سرمایه خارجی باید «تکمیل زنجیره‌های ارزش این صنعت» که همان بخش قطعه‌سازی است باشد. 
 
* آیا برقراری بازار آزاد باعث پیشرفت صنایع داخلی می‌شود؟
بررسی تجربه اقتصاد آزاد در دنیا نشان می‌دهد بسیاری از کشورهایی که امروز شعار اقتصاد آزاد می‌دهند، زمانی که در مسیر آزادسازی اقتصاد خود گام نهادند، غالبا از لحاظ شرایط تولیدی و اقتصادی در شرایطی برابر بودند. به این معنا که با آزاد‌سازی اقتصاد خود یک تقسیم کار جمعی شکل می‌گرفت و هر کشور در بخشی از تولید که مزیت داشت فعال می‌شد. حال آنکه امروز وجود یک شکاف عمیق تکنولوژیک بین کشورهای در حال توسعه با کشورهای توسعه‌یافته در بخش صنعت ایجاد شده است که در صورت گام نهادن در مسیر اقتصاد آزاد، کشورهای در حال توسعه تنها تبدیل به بازار مصرفی کالاهای کشورهای توسعه‌‌یافته خواهند شد، لذا زمانی حضور در اقتصاد آزاد برای ما مفید واقع خواهد شد که در صنعت به یک بلوغ نسبی رسیده باشیم و قدرت رقابت در بازار جهانی را داشته باشیم. این مهم زمانی به دست می‌آید که صنعت نوپای لوازم خانگی در ایران در یک بازه زمانی مشخص مثلا ۵ ساله به دور از رقابت‌های مخرب با برندهای خارجی، به سطحی از تکامل و رقابت‌پذیری رسیده باشد که بتواند در بخش‌هایی از این صنعت مزیت‌هایی را ایجاد کند و قادر شود پایدار بماند. پر واضح است قرار دادن صنعتی نوپا و مهم در معرض بازار آزاد، حاصلی جز تقدیم بازار به بازیگر‌ان خارجی ندارد. 

Page Generated in 0/0069 sec