روحالله مدبر*: آنچه امروز در مرزهای شمال غربی ایران در حال رخ دادن است را میتوان یک کلانپروژه تفسیر و تحلیل کرد که ارتباط مستقیم با امنیت و منافع جمهوری اسلامی ایران دارد. 2 عامل در وقوع این کلانپروژه موثر است؛ عامل نخست بازیگران خارجی هستند. بازیگران خارجی را باید یک مثلثی تصویر کرد که در رأس آن رژیم صهیونیستی قرار دارد و اضلاع دیگر آن را ترکیبی از ترکیه و آذربایجان به عنوان ضلع عملیاتی و اجرایی تشکیل میدهند. سال گذشته با حضور نیروهای مسلح ترکیه در نخجوان به بهانه مانور، عملیات نظامی تحریکآمیزی علیه ارمنستان انجام شد تا توانایی ارمنستان سنجیده شود. ارمنستان در وضعیتی نبود که بتواند مقابله کند. عملیات دوم که منجر به جنگ 44روزه شد، قاعده بازی را تغییر داد. اینکه آذربایجان محور اصلی عملیات خود را در سمت جنوب قرار داد و بخشهای نزدیک به مرز ایران را آزاد کرد، نشان از حرکت در پازل این کلانپروژه داشت. در این میان آزادسازی منطقه قرهباغ بهانه بود، البته با ابتکار عمل روسیه در آبان سال گذشته با احضار رئیسجمهور آذربایجان و نخستوزیر ارمنستان به کرملین توافقنامه 9 بندی حاصل و آتشبس اجرایی شد.
عامل دوم بازیگران داخلیاند که با غفلتشان در به ثمر رسیدن میوه این توطئه خطرناک موثر بودند و با ترک فعل خود در دوره مسؤولیتشان، گذاشتند این بحران به مرحله کنونی برسد، در حالی که میشد از آن جلوگیری کرد. در زمان جنگ دوم قرهباغ عدم ابتکار عمل دستگاه دیپلماسی ایران و ورود بسیار دیرهنگام این دستگاه به درگیریها، طرح غیرواقعی، غیرعملیاتی و غیراجرایی عراقچی، به وجود آمدن هیجانات عمومی در داخل، برگزاری مراسمات مختلف در حمایت از نیروهای آذربایجان و بیانیهخوانیهایی که شد، نشان داد در داخل کشور تحلیل دقیقی از وضعیت وجود ندارد. ما از پارسال هشدار میدادیم درگیریهای قرهباغ پازلی از یک کلانپروژه است و اهداف دیگری را در نظر دارد. یکی از اهدافش حضور و استقرار گروههای تروریستی بویژه گروههای از جبهه النصره و گروههای مختلف وابسته به ارتش و دولت ترکیه است که در سوریه مشغول جنگ بودند. در زمان مانور مشترک ترکیه و آذربایجان در نخجوان، این نیروها به وسیله ترکیه در آذربایجان و نخجوان مستقر شدند. حتی تسهیلاتی به اعضای این گروهها داده شد مبنی بر اینکه در صورت ازدواج و تشکیل خانواده، با هدف تغییر نقشه نژادی منطقه آذربایجان، تابعیت آذری به آنها داده شود اما در داخل توجهی جدی به این تهدیدات نشد تا اینکه مقام معظم رهبری شخصا ورود پیدا کردند و بر اینکه تغییر ژئوپلیتیک منطقه و حضور گروههای تروریستی در نزدیک مرز ایران خط قرمز است، تاکید ورزیدند.
بذری که در آن زمان کاشته شد و ما برایش برنامهای نداشتیم و با بیتوجهی دستگاه دیپلماسی به این تحولات به علت اینکه تمام تمرکزش در حوزه برجام و کشورهای غربی قرار داشت به این مرحله رسید، البته آنچه رخ داد برونداد یک سال نیست. در چند سال گذشته رژیم صهیونیستی با حضور در آذربایجان، برنامههای مختلفی داشت و همچنین پیمانهای مخفیانه بین ترکیه و اسرائیل کار را به اینجا رساند.
ترکیه کشوری است که در دوره اردوغان دارد مسیر تنشآفرینی در نظام بینالملل را دنبال میکند. یک دورهای اردوغان طرح رهبری ایدئولوژی اسلامی و مذهبگرایی را مطرح کرد که بر اساس نظریه نئوعثمانی بود. بعد از این، به سمت ترکگرایی و حمایت از جمعیتهای ترک و ایجاد یک اتحاد ترکی در نظام بینالملل و یک ترکیه بزرگ چرخش کرد. دالان زنگهزور نیز بخشی از این طرح است. تهدید اردوغان را باید تهدیدی جدی قلمداد کرد که نه تنها منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی را به خطر میاندازد، بلکه برای روسیه نیز خط قرمز است. همپیمانی ترکیه و آذربایجان با رژیم صهیونیستی و استفاده از شرایط داخل آذربایجان، مسیر را به سمت تکمیل پازل پیش برد.
متاسفانه عدم شناخت صحیح از تحولات منطقه به علت فرسوده شدن و خرج شدن ظرفیت دستگاه دیپلماسیمان در حوزه غرب، سیاست توازنبخشی در قفقاز را از ایران گرفت و ابتکار عمل کشور در این حوزه از دست رفت. در نوع مذاکرات و تعاملاتمان چه در مواجهه با ارمنستان و آذربایجان و چه در مواجهه با گرجستان متوازنسازی را اجرا نکردیم. جمیع این موارد، مسیر را به سمتی برد که یک مار خفتهای در منطقه به مرحله رشد برسد. برای رژیم صهیونیستی در حوزه نفوذ اقتصادی، گاز آذربایجان اهمیت دارد. اگر کریدور زنگهزور عملیاتی شود، به امکانات بسیاری دسترسی پیدا خواهد کرد. نفوذ در دریای خزر نیز برای اسرائیل بسیار مهم است. همچنین اشراف اطلاعاتی بر ایران و انجام اقدامات خرابکارانه یکی از اهداف اساسی صهیونیستهاست. شاید از همه این موارد مهمتر این است که یکی از برنامههای رژیم صهیونیستی در حوزه هویت، تفرقهافکنی و اقداماتی برای ایجاد آشوبهای داخلی و حرکت به سمت تجزیه است.
به نظر بنده جنگ دوم ارمنستان و آذربایجان با محوریت کل قرهباغ نبود، بلکه با این محوریت بود که جنوب و مرزهای متصل با ایران به کنترل آذربایجان درآید تا بر شاهراه تنفسی ایران بیشتر فشار آورده شود. همزمان ترکیه نیز با وجودی که در ظاهر با ما ادعای همکاری دارد، در این منطقه به خاطر اینکه منافع جدی برای خود متصور است و به دنبال فرافکنی از مشکلات داخلی خود است، یک اتحاد تاکتیکی را که به سمت راهبردی حرکت میکند با اسرائیل ایجاد کرد.
* روسیه و بحران قفقاز
درباره مواضع روسیه لازم به ذکر است متأسفانه چون سطح تماس ایران با طرف روس در حین جنگ 44 روزه قرهباغ بسیار محدود بود، در بزنگاه درگیریهای سال گذشته اثرش را گذاشت و مشاهده کردیم ایران در این تحولات نقش جدی نداشت. دلیل این ارتباط محدود هم به الیت حاکم بر دستگاه دیپلماسی ایران در دولت پیشین بازمیگشت. نوع نگاه وزیر امور خارجه قبلی و دولت سابق به روسیه به شکلی بود که نزدیکی و همگرایی میان ایران و روسیه و سطح تماس ۲ کشور بسیار ضعیف باشد. این سطح تماس از انداختن عکس یادگاری و ایستادن کنار پرچم فراتر نرفت. در ۸ سال گذشته دیدیم به خاطر خوشبینی مسؤولان وقت به ایجاد گشایش از جانب غرب، ضربات سنگینی به رابطه با شرق زده شد.
بنده این گزاره را قبول ندارم که چون قفقاز حوزه حیاط خلوت روسیه است، به کشورهای دیگر اجازه نقشآفرینی نمیدهد. این یک تحلیل بسیار سادهانگارانه است! اتفاقا روسها طی دیپلماسی نوینی که در بحرانهای منطقهای و بینالمللی در پیش گرفتهاند، تمایل به یارگیری و ورود گروههای مختلف جهت تقسیم مضرات و منافعشان دارند. دیپلماسی روسیه مثل زمان شوروی یا حتی دوره اول ریاستجمهوری پوتین نیست. اینکه گفته شود روسیه میخواهد تنها خودش بازیگر باشد، اشتباه است. البته ترکیه را به طور عملیاتی و جدی بازی نمیدهد اما تمایل دارد با ایران کار کند، زیرا میداند ایران در بسیاری از مسائل با روسیه نقاط اشتراک دارد. روسیه از اینکه با ایران در این مسائل همکاری کند، استقبال میکند.
در این برهه که مشاهده میشود روسها سکوت کردهاند 2 نکته قابل اشاره است؛ اولا سکوت به معنای بیعملی آنها نیست، بلکه دارند مواضع را رصد میکنند. روزهای گذشته لاوروف رسما اعلام کرد که روسیه نیز موافق تغییر ژئوپلیتیک منطقه نیست. روسها در درگیریهای فعلی میخواهند خط تماس ایران با روسیه ثابت و مشخص باشد تا منافع را تقسیم کنند. موضع وزیر امور خارجه آقای امیرعبداللهیان در بدو ورود به روسیه و تاکید بر افزایش سطح تماس با روسیه خوشبختانه نشان میدهد دستگاه دیپلماسی در دوره جدید درک میکند موضوع قفقاز را باید به چه سبکی حل کرد.
در منطقه قفقاز ۲ قدرت اصلی تاثیرگذار حضور دارند؛ یکی روسیه و دیگری ایران. در حال حاضر به دلیل دخالتهای ترکیه و راهی که آذربایجان برای آن باز کرده، ترکیه نیز وارد شده است. اتفاقا این یک امتیاز برای ایران است که میتواند به ایجاد تفاهم با روسیه کمک کند. روسها میدانند ادامه فعالیتهای ترکیه در منطقه و ورود ارتشهای مختلف به قفقاز، امنیت روسیه را نیز به خطر خواهد انداخت. ایران باید این ابزار را در یک دیپلماسی چندوجهی با روسیه به کار گیرد تا هر ۲ طرف از آن نفع برند.
* تلاش آذربایجان برای برقراری کریدور موهوم
در بندهای 3 و 6 توافقنامه 9 بندی که به منظور آتشبس در سال گذشته امضا شد، بحث کریدور لاچین بین قرهباغ کوهستانی و ارمنستان مطرح شد ولی چیزی به اسم کریدور زنگزور وجود ندارد. صرفا در بند 9 فراهمسازی امکان حملونقل عمومی مناطق غربی آذربایجان و نخجوان آمده است. یعنی یک بند مبهم است که به طور هدفمند در این توافقنامه گنجانده شده است. آذربایجان از همان ابتدا با تبلیغات بسیار که از جانب ترکیه نیز حمایت میشد، خواست کریدور زنگهزور را به عنوان بندی از توافقنامه جا بیندازد؛ مسالهای که در هیچیک از بندهای نهگانه توافق به آن اشاره نشده و تنها مشخص شده امنیت این منطقه را روسیه فراهم میکند و در فراهمسازی زیرساخت آن ارمنستان کمک خواهد کرد. این یک ابزاری در دست روسهاست که میتوانند در برابر مواضع فعلی آذربایجان و ترکیه آن را عملیاتی و از آن استفاده کنند، بویژه اینکه در توافق تصریح شده کنترل حملونقل این ناحیه توسط سرویس امنیت برونمرزی فدراسیون روسیه (FSB) انجام خواهد شد که نشان میدهد روسها از قبل درباره فضاسازیهای آذربایجان و ترکیه پیشبینی میکردند. روسیه موافق نقشه آذربایجان و ترکیه نیست. ارمنستان نیز در نهایت این موضوع برایش اهمیت بسیاری دارد. همچنین تبلیغات ترکیه درباره دالان زنگهزور که آن را دالان ترک مینامند بر همگان ثابت کرد این کشور به دنبال گسترش عقاید پانترکی است. همین مساله حساسیت زیادی برای افکار عمومی ارمنستان و روسیه به وجود آورد.
* بازی دوگانه ارمنستان
درباره اینکه جمهوری ارمنستان حریم هوایی خود را به روی هواپیماهای آذربایجان باز کرد 2 بحث وجود دارد. طبق توافقنامه 9 بندی، یکی از بندهایی که هنوز عملیاتی نشده و به تبع آن فشاری جدی روی دولت پاشینیان است، این است که اسرا و مفقودان ارمنستان به دولت این کشور بازگردانده شوند، در حالی که دولت ارمنستان در این حوزه ضعیف عمل کرده و نتوانسته برای بازگشت آنان کاری انجام دهد. احتمال میرود یک توافق پشت پرده بین آذربایجان و ارمنستان شکل گرفته باشد. البته مبنی بر برخی اطلاعات، ترکیه به صورت غیررسمی چندین نشست سهجانبه در گرجستان به همراه نمایندگان آذربایجان و ارمنستان برگزار کرده که در این نشستها یکسری توافقات نانوشتهای با یکدیگر انجام دادهاند. بخشی از این توافقات میتواند به خیانت علیه جمهوری اسلامی ایران منجر شود. به همین علت بود که پاشینیان چند روز پیش رسما اعلام کرد علیه ایران کاری انجام نخواهد داد. باز شدن این حریم هوایی که 30 سال به روی آذربایجان بسته بود، طبیعتا با یک توافق یکشبه به وجود نیامده و پشت آن مذاکرات بسیاری وجود دارد که لزوم هشیاری دستگاههای مسؤول در ایران را میطلبد.
لازم به ذکر است که تصرف استان سیونیک ارمنستان جزو برنامههای قطعی آذربایجان و ترکیه است و انجام مانور در نخجوان (که در حال اجراست) میتواند تهدیدی در این راستا تلقی شود اما با توجه به استقرار حدود 2000 نیروی ارتش روسیه در منطقه و طرح این کشور برای افزایش تعداد این نیروها به 5000 نفر در آینده نزدیک، در حال حاضر امکان تجاوز مستقیم بعید به نظر میرسد، مگر اینکه بخواهند طرف ارمنی را تحریک کنند تا عملی انجام دهد و به بهانه آن به هدف خود برسند. ارمنستان میداند اگر سیونیک را از دست دهد، یکی از شاهراههای خود را از دست خواهد داد و در داخل این کشور نیز فشار روی دولت بالاست. مخالفت روسیه نیز با این موضوع مشخص است و مانع شیطنتها خواهد شد. فقط نکتهای که حائز اهمیت است، با توجه به ضعف ویژهای که دولت ارمنستان دارد، باید مراقب بود توافقات پشت پرده ارمنستان با دیگر طرفها میتواند به ضرر جمهوری اسلامی ایران تمام شود.
* لزوم بهکارگیری ابتکار عمل چندوجهی
برگزاری رزمایش «فاتحان خیبر» در شمال غرب، استقرار عملیاتی یگان رزم ارتش جمهوری اسلامی ایران با تجهیزات مدرن خود در مرز و اینکه همچنان برای رزمایش پایانی اعلام نشده، یک تدبیر کاملا هوشمندانه بود، زیرا در مساله قفقاز باید از یک ابتکار عمل چندوجهی شامل حوزههای امنیتی، اطلاعاتی، فرهنگی، رسانهای، دیپلماسی و اقتصادی استفاده کرد. به طور مثال در بخش اقتصادی برای آذربایجان راهگذر شمال- جنوب و ارتباط با هند بسیار مهم است. طرف آذری میخواهد باکو را به یک بندر تجاری تبدیل کند. ایران میتواند از این موضوع به عنوان یک اهرم استفاده کند تا به آذربایجان بفهماند با کارهای خودش اهمیت بندر باکو را کمتر میکند.
حضور نیروهای نظامی ایران در نزدیکی مرزها یک قدرت بازدارندگی ایجاد میکند. اینکه مشاهده میکنید علیاف بعد از رزمایش با پهپاد اسرائیلی عکس میگیرد، نشان میدهد رزمایش اخیر اثر خود را گذاشته است و دست خود را رو کرد. طرح ترکیه یک طرح شفاف است که دست ایران را برای انجام عمل متقابل باز میگذارد. لازم است رزمایش اخیر گسترش پیدا کند و بخشی از آن در دریای خزر انجام شود.
در بخش دیپلماسی باید از نیروهای متخصص، آگاه به منطقه قفقاز و متعهد که عزت، حکمت و مصلحت را درک میکنند استفاده شود و پالایشی اساسی شکل گیرد و همچنین سطح تماس با روسیه افزایش داده شود. همچنین از ابزار رسانه به دور از حواشی و احساسی بهره گرفته شود. باید این را در نظر داشت که بیشترین فشاری که آذربایجان میآورد، رسانهای و تبلیغاتی است که میخواهد از داخل کشور ما یارگیری کند تا حوزه نفوذ خود را افزایش دهد. در کنار رسانه باید از ظرفیتهای فرهنگی خود استفاده کنیم و آن را توسعه دهیم. قفقاز ریشه عمیقی در فرهنگ ایرانی دارد که باید روی آن پافشاری کرد.
نکته نهایی درباره پیام رهبر انقلاب است که ۲ بخش دارد؛ بخش اول هشدار رسمی به طرف آذربایجانی بود که اگر برادری برای برادر دیگر چاه بکند، اول خودش در چاه میافتد. بخش دوم به ارتشهای منطقه اشاره داشت. در بحث همکاری ارتشهای منطقه، ایران میتواند با ارتش روسیه و حتی ارمنستان و آذربایجان همکاریهایی کند تا سطح تنش تنزل یابد. در اینجا البته بعید به نظر میرسد آذربایجان همکاری کند.
* کارشناس مسائل روسیه و قفقاز
***
امیرعبداللهیان پس از دیدار با وزیر خارجه روسیه با اشاره به درگیریها در مرزهای شمال غرب ایران:
تغییر ژئوپلتیک منطقه را نمیپذیریم
لاوروف: ارزیابی ایران درباره طرح اتحادیه 3+3 مثبت است
گروه سیاسی: حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان روز چهارشنبه با «سرگئی لاوروف» همتای روس خود در محل وزارت امور خارجه فدراسیون روسیه دیدار کرد و به گفتوگو نشست؛ دیداری که هر چند موضوع اصلی آن بر اساس بیانیه دولت روسیه به وضعیت افغانستان اختصاص داشت اما در سایه برخی تنشها در مرزهای شمالی غربی کشورمان نیز واجد اهمیت به شمار میآمد؛ مسالهای که در نشست خبری امیرعبداللهیان و لاوروف نیز مورد اشاره قرار گرفت. وزیر خارجه روسیه در این دیدار ضمن خیرمقدم به وزیر امور خارجه کشورمان اظهار داشت: به رغم شیوع کرونا گفتوگوی سیاسی منظمی بویژه در سطح رؤسایجمهور ۲ کشور داریم. در مکالمات تلفنی رؤسایجمهور ۲ کشور در ماههای آگوست و سپتامبر توافقاتی شده بود که امروز درباره عملیاتی کردن این توافقات صحبت خواهیم کرد. وی به پذیرش عضویت دائم ایران به سازمان همکاری شانگهای اشاره کرد و گفت: زمینه جدیدی در دستور کار روابط دوجانبه بعد از پذیرش عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای ایجاد شده است. لاوروف عنوان کرد: در اولویتهای صحبتهای امروزمان وضعیت برجام و ضرورت از سرگیری مذاکرات در این زمینه و توافقاتی که حاصل کردیم، خواهد بود که از سرگیری این توافق بدون هیچ اضافه و مورد جدیدی باید اتفاق افتد. امیرعبداللهیان نیز در این دیدار طی اظهاراتی ضمن ابراز خرسندی از حضور در مسکو بیان کرد: تردیدی ندارم شما با من موافق خواهید بود که امروز باید برای دستیابی به هدفی به عنوان جهش جدی در روابط ۲ کشور نائل بیاییم. وزیر امور خارجه کشورمان خاطرنشان کرد: تجربه خیلی خوبی در همکاریهای منطقهای و بینالمللی با هم داریم. همکاریهای دوجانبه متنوعی داریم و امروز برای توسعه همهجانبه همکاریها گفتوگوهای بیشتری خواهیم داشت.
اما پس از برگزاری این دیدار، طرفین در نشست خبری شرکت کردند. در این نشست لاوروف با اشاره به تلاش غرب برای گنجاندن دیگر مسائل در مذاکرات احیای برجام نیز خاطرنشان کرد: برخی کشورها به دنبال مجبور کردن ایران به پذیرش تعهدات جدید هستند و این باید از طریق گفتوگو انجام شود. تلاش تعدادی از کشورها برای پیوند زدن حفظ توافق هستهای با امتیاز دادن ایران در سایر مسائل، بیهوده است. وزیر خارجه روسیه با اشاره به حضور ایران در نشست مسکو درباره افغانستان تصریح کرد: روسیه و ایران قصد دارند تلاشهای خود را برای حلوفصل بحران افغانستان هماهنگ کنند. هر ۲ کشور چندین طرح دارند. وی درباره تحولات اخیر در منطقه قفقاز جنوبی نیز گفت: نیروهای روسیه طبق توافق برای اطمینان از ثبات و بازگشت زندگی غیرنظامیان به قرهباغ اعزام شدند.
دیپلمات ارشد روس در پاسخ به سوال یک خبرنگار مبنی بر اینکه موضع مسکو در قبال رزمایش ۳ کشور ترکیه، پاکستان و جمهوری آذربایجان که پای برخی عناصر ضدانقلاب اسلامی را به حوزه دریای خزر باز کرده و منافع ایران را در خطر قرار داد چیست، گفت: ما بارها موضع خود را در این باره اعلام کردهایم. روسیه کشوری بود که نقشی حیاتی را در متوقف کردن جنگ سال قبل ایفا کرد و به امضای توافق سهجانبه بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان کمک کرد. لاوروف با بیان اینکه نیروهای روس در منطقه قرهباغ حاضر هستند تا صلح را حفظ کنند، افزود: جمهوری آذربایجان، گرجستان، ارمنستان، ایران، روسیه و ترکیه همگی از بهبود روابط سود میبرند. پس بهتر است که چارچوب ۳+۳ ایجاد شود؛ ۳ کشور که مستقیم درگیر هستند و ۳ کشور دیگر یعنی ایران و روسیه و ترکیه. دوستان ایرانی ما ارزیابی مثبتی درباره این طرح دارند. وی همچنین اضافه کرد: ما مخالف افزایش فعالیتهای نظامی متعدد در منطقه هستیم. ما نمیخواهیم رزمایشهای نظامی به عنوان تحریکی برای خصومتها باشد. درباره منطقه دریای خزر و فراهم شدن زمینه برای دخالت برخی نیروهای خارجی در امور داخلی منطقه با شرکای خود صحبت کردیم و بر لزوم اعمال فوری وضعیت قانونی منطقه خزر تاکید کردیم که مانع حضور هر گونه قدرت خارجی در منطقه میشود. این مساله هماکنون در مجلس شورای جمهوری اسلامی ایران مورد بحث است و امیدوارم تصمیم به سرعت گرفته شود تا آنگاه این سند برای دولتهای امضاکننده الزامی شود.
* تحت هیچ شرایطی تغییر نقشه منطقه را نخواهیم پذیرفت
وزیر امور خارجه کشورمان نیز با اشاره به اوضاع در قفقاز جنوبی گفت: در منطقه قفقاز جنوبی ما نگرانیهایی داریم و نگرانیهای خود را با آقای لاوروف در میان گذاشتیم؛ معتقدیم منطقه تحمل زیادهخواهیهای جدید را ندارد. نگاه ما به همه همسایگان نگاه دوستی، برادری و حسنهمجواری و توسعه همکاریها و روابط است. امیرعبداللهیان خاطرنشان کرد: از اینکه اظهاراتی مایه دلسردی در روابط ایران و یک همسایه شود خرسند نیستیم و معتقدیم باید کشورها و همسایگان جمهوری اسلامی ایران باید با پاسخ مثبت به سیاست همسایگی ایران سخن بگویند و عمل کنند. وزیر امور خارجه تصریح کرد: تحت هیچ شرایطی تغییر ژئوپلیتیک و نقشه منطقه در حوزه قفقاز را نخواهیم پذیرفت و کماکان نگرانی جدی خود را از حضور صهیونیستها و تروریستها در این منطقه داریم. مواضع ما درباره حمایت از فلسطین کاملا روشن است و درباره اقدامات تحریکآمیز رژیم صهیونیستی در حیطه امنیت جمهوری اسلامی ایران و تامین امنیت منطقه با هیچ طرفی تعارف نداریم. امیرعبداللهیان بیان کرد: پیام ما برای همه همسایگان پیام دوستی و پیام همکاریهای فزاینده و رو به رشد در راستای منافع ملتهای منطقه است. وی گفت: آقای لاوروف به گفتوگوهای منطقهای که جمهوری اسلامی ایران در آن حضور دارد اشاره کرد و معتقدیم گفتوگو با اهل منطقه یکی از اصولیترین روشهایی است که میتواند به رشد و توسعه منطقه و برقراری صلح و امنیت پایدار در منطقه کمک کند. در موضوع سوریه طرفین اتفاق نظر داریم و برگزاری انتخابات موفق ریاستجمهوری با مشارکت حداکثری مردم سوریه یک گام مثبتی بود که در ماههای گذشته با آن مواجه بودیم. ما به رای و نظر مردم سوریه همچنان احترام میگذاریم.
امیرعبداللهیان درباره بازگشت به مذاکرات وین نیز اظهار داشت: با آقای لاوروف در این زمینه مشورت داشتیم و تأکید کردم بعد از پایان جمعبندیها ما بزودی گفتوگوهای وین را از سر خواهیم گرفت. مایلم در اینجا تأکید کنم دولت آقای رئیسی دولت عملگرا و نتیجهگراست. وی گفت: به طرفهای مقابل با صدای بلند میگوییم در این فرصتی که در حال جمعبندی تا بازگشت به میز مذاکرات هستیم، حتما طرفهای مقابل باید تصمیم جدیدی بگیرند و اراده و نیت واقعی خودشان را در تامین منافع و حقوق ملت ایران در چارچوب توافق هستهای که به عمل آمده نشان دهند که ما بتوانیم آن را به عنوان یک نشانه مثبت قلمداد کنیم.