گروه فرهنگ و هنر: ۲ سال پیش وقتی «انگل» بونگ جون هو، در حال درنوردیدن پی در پی جشنوارههای سینمایی بود، در مطلبی درباره این فیلم در «وطنامروز»، این گزاره را مطرح کردیم که بر سر سرمایهدار میشود کلاه گذاشت اما بر سر سرمایهداری هرگز! این روزها بازی مرکب هم در مضمون، گزارهای مشابه را طرح میکند. نظام سرمایهداری در یک بازی ادامهدار با کسانی که در زمین بازیاش حضور دارند، بازی میکند. به عبارت دیگر نظم سرمایهداری اکثریت را بازی میدهد، تا اقلیت تحقیر شده، به یک شبهپیروزی برسند؛ تازه پیروزیای که دوامی ندارد و در بازی ادامهدار بعدی، جایش را به یک شکست تحقیرکننده دیگر و ناکامی و مرگ میدهد. حالا در شرایطی که پروپاگاندای نتفلیکس «بازی مرکب» را سر دست گرفته و بیش از آنچه ارزش سریال است، با تبلیغات آن را مهم جلوه میدهد، باز مساله نظم سرمایهداری با درام کرهای پیوند خورده است؛ اینکه آیا «بازی مرکب» فیلم منتقدانهای است؟ برای سرگرمی ساخته شده است؟ به صنعت سریالسازی کره کمک کرده است؟ فقرا در این فیلم تحقیر میشوند یا با طرح مسائلشان، به آنها کمک میشود؟ ارزشهای اخلاقی چه جایگاهی در نظم سرمایهداری دارد؟ و... همه مسائلی است که پس از انتشار این سریال مباحثی پیرامون آنها طرح شده است.
نکته قابل تامل اما درباره تولیدات نتفلیکس این است: این آثار را نمیتوان از تبلیغاتی که برایشان میشود و پروپاگاندایی که پیرامونشان شکل میگیرد، تفکیک کرد. برای همین است که «بازی مرکب» که به جهت کیفی در وضعیتی بالاتر از متوسط قرار میگیرد (خوب) و به هیچوجه به عنوان یک اثر خیلی خوب (در نسبت با برخی دیگر از آثار پرمخاطب نتفلیکس) دستهبندی نمیشود، حالا عنوان تازه گرفته و اخبار فراوانی پیرامون تعداد مخاطبان آن اطلاعرسانی میشود. در حال حاضر 9 قسمت از این سریال توزیع شده است.
اگر موضوع و مضمون سریال را که در نوع خود متفاوت و منحصربهفرد به حساب میآید، یکی از دلایل برجسته شدن «بازی مرکب» بدانیم -که به نظر اینچنین میرسد- درباره جزئیات فرمی و قصهگویی آن بسیار میتوان سخن گفت. البته این کار در فضایی که پروپاگاندای کمنظیر نتفلیکس برای این اثر ایجاد کرده، کمی سخت شده است؛ پروپاگاندایی که برای تبلیغ صنعت فرهنگی کره از هیچ تلاشی حتی گرفتن وقت سخنرانی برای «کیپاپر»ها فروگذار نمیکند.
با این حال میتوان «بازی مرکب» را به عنوان سریالی سرگرمکننده و خوب پذیرفت اما با انتظاری که از حجم عجیب تبلیغات برای این سریال میرفت، همخوانی ندارد. اگرچه نوع داستانگویی کرهای، مؤلفههای خاص خود را دارد و گاه در فرم روایت از قواعد داستانگویی پیروی نمیکند اما در برخی قسمتهای بازی مرکب، تعلیق دراماتیک قابل توجهی وجود ندارد. از قسمت ۳ تا قسمت پایانی قصه به شکلهای مختلف تکرار میشود. شاید یکی از دلایل این ماجرا این است که فیلمنامه این کار ابتدا به شکل سینمایی نگاشته شده بود. بر اساس اطلاعاتی که پیرامون این سریال منتشر شده است Squid Game در ابتدا اصلا یک سریال تلویزیونی نبوده و قبل از اعلام نتفلیکس برای ساخت این سریال، هوانگ دونگ هیوک داستان آن را در قالب یک فیلم سینمایی نوشته بود.
فیلمنامه سریال «بازی مرکب» طی یکی دو سال نوشته نشده و همانطور که از کیفیت آن مشخص است، تاریخچهای طولانیتر پشتسر آن قرار دارد. هوانگ دونگ هیوک در مصاحبهای اعلام کرد از سال ۲۰۰۸ ایده ساخت این داستان را در ذهن داشته و شروع نوشتن فیلمنامه آن را در سال ۲۰۰۸ آغاز کرده بود. طبق صحبتهای وی به دلیل وسواسی که او دارد، کار نوشتن فیلمنامه بخش ابتدایی داستان که در آن زمان یک فیلم سینمایی به شمار میرفت، به تنهایی حدود 7 ماه زمان برده است. او در ادامه گفت داستانی که در آن 7 ماه نوشته بود، مربوط به روند داستانی ۲ قسمت ابتدایی این سریال میشود که ما آن را مشاهده کردیم.
شاید به همین دلیل است که قسمتهای ابتدایی بیشتر جنبه معرفی شخصیت پیدا کردهاند. با پایان فصل اول سریال سوالهای بیپاسخ فراوانی در ذهن مخاطبان باقی مانده است. این مساله شاید به دلیل عدم پیروی کرهایها از الگوهای کلاسیک است و البته بیتفاوتی نسبت به گزارههای بیمنطقی که در فیلمنامه وجود دارد. سازنده سریال در گفتوگو با ورایتی در این باره میگوید: «من اصلا برنامهای برای ساخت فصل دوم این سریال ندارم. دلم میخواهد در حالحاضر چند فیلم سینمایی تهیه کنم و شاید پس از آنها فکر ساخت فصل دوم Squid Game در ذهن من ایجاد شود. حتی فکر کردن به ساخت فصل دوم هم خستهکننده است. اگر قرار باشد فصل دومی ساخته شود، بدونشک آن را تنها نخواهم ساخت. با نویسندگان زیادی مشورت خواهم کرد و از چند کارگردان باتجربه برای ساخت فصل دوم کمک خواهم گرفت. با این حال فکر نمیکنم به این زودیها شاهد فصل دوم باشیم».
با این همه مؤلفههایی که در «بازی مرکب» وجود دارد، در راستای آثار دیگری است که این روزها صنعت سینما و سریال دنیا را در برگرفته است؛ مساله تبعیض و اختلاف طبقانی که گویی در صنعت فیلمسازی کره بیشتر برجسته میشود. به عبارت دیگر شاید اگر سینمای جدید کره نبود، مخاطبان جهانی با این سطح از هم گسیختگی اجتماعی در یکی از کشورهای رکورددار خودکشی در دنیا مواجه نمیشدند؛ فضای اجتماعی عجیب و غریبی که بر پایه رقابت بنا شده، شادکامی و رضایت در آن تبدیل به سیاست نشده و شهروندان مدام در رقابتند برای بقا و البته این بازی ادامه دارد؛ بازیای که به خاطر عدم آگاهی شهروندان ادامه پیدا کرده است. شاید بتوان به جای «بازی مرکب» از عنوان «جهل مرکب» برای این سریال استفاده کرد.