علیرضا نصراصفهانی*: رهبر حکیم انقلاب اسلامی در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، با صدور «بیانیه گام دوم انقلاب»، با تبیین دستاوردهای سترگ چهاردهه گذشته نظام، تصویری از مختصات فعلی انقلاب اسلامی و نقشه راهی روشن از آرزوها و آرمانهای بزرگ ملت ایران ارائه فرمودند و توصیههایی اساسی به منظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» اشاره فرمودند.
در این راستا نظام جمهوری اسلامی با بازخوانی تجربیات خود در نهادسازیهای۱ انجام شده در گام اول انقلاب، باید نهادهایی متناسب با گام دوم انقلاب اسلامی بازآفرینی کند. اگرچه بررسی مستوفای نهادهای متناسب با گام دوم انقلاب در حوصله این وجیزه نخواهد بود ولی نگارنده در حد وسع خود با نگاهی به نهادهای ایجاد شده توسط امامین انقلاب اسلامی در چله اول انقلاب، ارتکازا به بازتعریف و پیشنهاد نهادهای جدید متناسب با گام دوم انقلاب اسلامی اشاره خواهد کرد.
1- گام اول انقلاب اسلامی
«نهادسازی» به عنوان یکی ابزارهای خلق قدرت هوشمند و نرم برای حکومتها مطرح بوده که در مطالعات داخلی کمتر بدان توجه شده است، لذا راقم این سطور در این قسمت از یادداشت، به دنبال آن است فتح بابی در زمینه «نهادسازی انجام شده در گام اول انقلاب» توسط امامین انقلاب اسلامی کند تا اندیشمندان حوزه و دانشگاه این ایده سیاستی را بسط و توسعه دهند.
1-1- زعامت حضرت امام خمینی(ره) (بهمن 1357 تا خرداد 1368)
ایجاد نهادهای جهادی مردمپایه برای سازندگی و پاسداری از انقلاب اسلامی: حضرت امام خمینی(ره) با یک خودباوری بزرگ که در سایه باورهای دینی همچون توکل، خداباوری و ایمان به خدا معنا پیدا کرده بود، روح ما میتوانیم را در مردمی که طی سالیان طولانی، تحت ستم حاکمان و نظامهای مختلف شاهنشاهی بودند و در آن شرایط جز ذلت و کوچک نگه داشته شدن نصیبی نداشتند، زنده و بر مبنای همین باور و با تکیه بر مردم انقلاب کردند. امام خمینی(ره) بر مبنای نقش ویژهای که برای مردم قائل بودند و بر اساس 3 باور اصلی «خداباوری»، «خودباوری» و «مردمباوری» (همانطور که رهبر انقلاب اسلامی در بیانات 14 خرداد سال 92 به این ۳ باور در شخصیت حضرت امام خمینی(ره) پرداختند) دستور تشکیل نهادهایی همچون «بسیج سازندگی»، «نهضت سوادسازی»، «بنیاد مسکن انقلاب اسلامی»، «بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی»، «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» و «جهاد سازندگی2» را در همان سالهای آغازین انقلاب صادر کردند؛ نهادهایی که میتوان گفت ایدهشان برگرفته از حکمت و تدبیر، عقلانیت و روح عرفانی و بزرگ و دریافتگر الهامات الهی حضرت امام(ره) بود. به عنوان نمونه، اثرگذاری نهاد سپاه پاسداران از همان اول انقلاب که کشور با بحرانهایی همچون عملیاتهای کور تروریستی و جنگ تحمیلی روبهرو بود و همچنین موفقیت 40 سال اخیر انقلاب اسلامی در عرصه نظامی و امنیتی، تاکنون ادامه یافته است.
1-2- زعامت رهبر معظم انقلاب آیتالله خامنهای مدظلهالعالی (خرداد 1368 تاکنون)
توجه به عمق راهبردی ایران: بررسی نقشه ذهنی رهبر معظم انقلاب اسلامی طی این سالها، دلالت از توجه عمیق ایشان به توسعه عمق راهبردی ایران در منطقه و جهان داشته است. تاسیس جامعهالمصطفی العالمیه، نیروی قدس، مجمع تقریب مذاهب، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و... از سوی ایشان همه نشان از توجه معظمله به امتداد عمق راهبردی ایران است. ایشان حضور در کشورهای منطقه و طرفداری ملتهای منطقه از ایران را نشان از عمق راهبردی ایران دانستند. ایشان سیاست قطعی جمهوری اسلامی را این دانستند «که طوری رفتار کند که دوستانش و هوادارانش در منطقه تقویت بشوند؛ این وظیفه ما است. حضور ما به معنای تقویت دوستانمان و تقویت هوادارانمان است. ما نباید کاری کنیم که دوستان و وفاداران به جمهوری اسلامی در منطقه تضعیف بشوند». (انقلاب 19 دی 99)
توجه به نهاد قرآن: تربیت 10 تا 15 میلیون حافظ قرآن به عنوان مطالبه رهبر معظم انقلاب، یکی از نخستین دستور کارها در توسعه نهاد قرآن در گام اول انقلاب بود. ایشان در دیدار قاریان و حافظان و اساتید قرآنی در مرداد 1390 میفرمایند: «انشاءالله ما باید 10 میلیون حافظ قرآن داشته باشیم... . وقتی حفظ باشد و این انس با تفسیر هم باشد و تدبر باشد، همان چیزی که انتظارش در جامعه ما هست، پیش میآید؛ شکوفایی قرآنی. شما تصور کنید 10 میلیون، 15 میلیون کسانی باشند از مردان و زنان که اینها با معارف قرآن آشنا باشند، ببینید این چقدر باارزش است. آموزشهای قرآنی را، درسهای قرآنی را، نصایح قرآنی را، انذارهای قرآنی را، بشارتهای قرآنی را در ذهن داشته باشند، آنها را مرور کنند، آنها را بر دل خودشان فرا بخوانند؛ اصلا یک ملت پولادینی به وجود میآید».
این مطالبه رهبر معظم انقلاب به علت سهلانگاری سازمانهای مسؤول هنوز رنگ واقعیت نگرفته است و فاصله زیادی با چشمانداز و منویات معظمله در شکلگیری نهاد قرآن در کشور وجود دارد.
توجه به توسعه نهاد زبان فارسی: بررسی بیانات و منظومه فکری رهبر معظم انقلاب نشان میدهد ایشان دلبستگی عمیقی به زبان فارسی دارند و ترویج آن را لازمه نیل به طرح بلندمدتشان در جهت تمدنسازی بزرگ اسلامی میدانند، چرا که ممکن است بدون پافشاری بر اصالتهای فرهنگی و زبانی و از طریق مستحیل شدن در جامعه جهانی به مظاهر مادی توسعه دست یازید ولی از این رهگذر هرگز نمیتوان به یک ابرقدرت تبدیل شد. از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی زبان فارسی رمز هویت ملی، میراث عظیم، باشکوه و بسیار ارزشمند فرهنگی برای ملتهای فارسیزبان است. ایشان معرفى موجودیهاى فلسفى، معرفتى و علمى ملتهاى فارسىزبان به ملتهاى دیگر را مستلزم جایگاه شایسته زبان فارسى در جهان و زبان فارسی به عنوان یک فناوری نرم برای توسعه قدرت ایران دانستهاند. اگرچه اهتمام ویژه رهبر معظم انقلاب در دیدار سالانه با شاعران نشان از تاکید ایشان بر شعر و زبان فارسی در طول این سالها داشته است اما ارزیابی سیاستهای بالادستی نظام در حوزه زبان فارسی، نشان از عدم توجه ویژه مسؤولان و سازمانهای مرتبط در پیادهسازی این سیاستهاست و لذا به نظر میرسد هنوز نهاد زبان فارسی در گام اول انقلاب از سطح رهبر معظم انقلاب فراتر نرفته است.
2- گام دوم انقلاب اسلامی
نگارنده بر این باور است اندیشمندان نظام جمهوری اسلامی ایران میتوانند با آسیبشناسی نهادهای خلق شده در چله اول نظام اسلامی، طرحهایی برای ترمیم نهادهای ناکارآمد کنونی ارائه و ماموریتهای نوین برای نهادهای موفق نظام تعریف و نهادهای جدید گام دومی پیشنهاد کنند. نویسنده این یادداشت، در این بخش از یادداشت به بسط این ایده سیاستی خواهد پرداخت.
البته باید تاکید کرد نهادسازی به معنی فقط خلق سازمانهای جدید نیست و در ابتدا باید بر «سازوکارها»، «ارزشها»، «فرآیندها»، «روشها» «نظامات» و «قواعد جدید حکمرانی» تاکید کرد. همچنین در گام دوم انقلاب اسلامی باید تربیت نسلی نهادساز و مبتکر برای خلق ماموریتهای نوین برای نهادهای موفق کنونی در اولویت راهبردی نظام قرار گیرد. همچنین نقش و رابطه «نهاد دولت» و «نهاد حاکمیت» در پشتیبانی از نهادسازی در گام دوم انقلاب باید مورد تحقیقات جدی قرار گیرد. اندیشکدهها و نخبگان راهبردی کشور، نقش موتورهای پیشران در این فرآیند را بازی خواهند کرد. همچنین نهادسازی نیازمند زنجیرهای به هم تنیده از تصمیمات و سیاستها و قوانین و برنامههای راهبردی و عملیاتی است که از راس (سیاستهای کلی) تا کف (میدان اجرا) مانند یک شبکه عصبی متصل، خلق و تقویت شود.
2-1- ترمیم نهادهای ناکارآمد کنونی
نهادهای کنونی به دلیل بروکراسی و نظامهای اداری ناکارآمد انعطافپذیری و چابکی خود را از دست دادهاند و دچار یک رخوت و بیتحرکی شدهاند. بروکراسی به گونهای عمل میکند که تلاشها و ارادههای مثبت نهادها برای انجام ماموریتهای محوله را در خود هضم و مستهلک میکند و در عین حال که ساده به نظر میرسد، بسیار پیچیده و تنیده به منافع شخصی و گروهی است. مسائل کشور در بستر بروکراسی سالهاست به پایداری رسیده و فساد به عنوان یکی از میوههای این درخت نامبارک، مستمرا بازتولید و متنوع و نهادینه میشود، لذا در گام دوم انقلاب، اصلاح نظامات اداری معیوب و حل مساله بروکراسی باید در دستور کار نهادهای کنونی قرار گیرد.
2-2- بازتعریف مأموریتهای نوین برای نهادهای موفق نظام
به نظر میرسد مختصات نهادهای موفق نظام جمهوری اسلامی در 4 دهه کنونی مانند «بسیج» و «سپاه پاسداران» باید متناسب با گام دوم انقلاب بازطراحی شود. به عنوان نمونه، بسیج با شبکه عظیم و مردمنهاد خود میتواند طیفی متنوعی از ماموریتها (نرم تا سخت) را متناسب با اقتضائات نظام جمهوری اسلامی در گام دوم انقلاب تعریف کند. در این راستا پیشنهاد میشود نهاد بسیج در گام دوم انقلاب، با بازطراحی ماموریتهای خود، تقویت و تکثیر بازیگران متنوع و چندوجهی و منعطف و مردمی اقتصادی را برای تولید و صادرات مردمپایه در دستور کار خود قرار دهد. راهبری، حمایت و شبکهسازی نیروهای جوان مومن انقلابی برای صادرات به کشورهای همسایه و جبهه مقاومت در قالب یک نقشه راه دقیق و حساب شده میتواند یکی از ماموریتهای جدید بسیج در گام دوم انقلاب قرار گیرد.
2-3- استقرار نهادهای جدید گام دومی
نهاد معنویت: رهبر معظم انقلاب در نخستین نشست اندیشههای راهبردی با موضوع الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت در آذر 1389، عرصههای پیشرفت را شامل عرصه «تفکر»، عرصه «زندگی» (که شامل عدالت، امنیت، حکومت و رفاه)، عرصه «علم» و عرصه «معنویت» دانستند. ایشان عرصه معنویت را مهمتر از ساحتهای دیگر پیشرفت و روح همه عرصههای پیشرفت دانستند. سیاستگذاری منسجم نهادهای معنویت در کشور مانند اعتکاف، اربعین، نماز جمعه، مسجد، هیات و قرآن متناسب با اقتضائات گام دوم انقلاب اسلامی باید در دستور کار نهاد معنویت قرار گیرد. به طور کلی ظرفیت عظیم جوانان و نهادهایی که در عرصه فرهنگ مشغولند، پراکنده و بیسامان و بدون برنامه است، آمایش مطلوبی در سطح کشور ندارد، در بخشهای زیادی، فقر نیروهای کارآمد و انقلابی را میتوان مشاهده کرد و در بخشهایی تورم جمعیتی وجود دارد و دستگاههای مسؤول از بخش عظیمی از این ظرفیت آگاه نیستند. همچنین آمایش و راهبری لشکر عظیم جوانان و نهادهای فرهنگی در سطح کشور باید در دستور کار این نهاد قرار گیرد.
نهاد زبان و ادبیات فارسی: توجه به توسعه نهاد زبان و ادبیات فارسی به عنوان بستر پیشرفت ایران در گام دوم انقلاب اسلامی، واجد اهمیت راهبردی است. در این گام، نهاد متولی زبان فارسی باید طرحریزی زبان فارسی را به منظور تبدیل شدن به زبان علم جهانی در دستور کار قرار دهد. این مهم شامل اقداماتی از قبیل همگرایی و همافزایی همه نهادهایی که درگیر گسترش بینالمللی زبان فارسی هستند (مانند بنیاد سعدی)، گسترش پذیرش دانشجویان خارجی با اولویت کشورهای اسلامی و همسایه، توسعه و تقویت شبکههای مناسبات ملی و فراملی دانشمندان و پژوهشگران و همکاری بینالمللی با اولویت کشورهای اسلامی و کشورهای فارسیزبان، هدایت، حمایت و ارتباط گسترده با موسسات شرقشناسی، اسلامشناسی، ایرانشناسی و بالاخص کرسیهای زبان و ادبیات فارسی، توجه به الزامات دیجیتال زبان فارسی به عنوان یک فناوری نرم (اعم از سازگارکردن این زبان با محیطهای رایانهای و پرداختن به مترجمهای دیجیتال)، بالا بردن شایستگی کمی و کیفی نمایهسازی محتوای دانش فارسی و پایگاههای استنادی علوم جهان اسلام است. از طرفی با آنکه حجم قابل اعتنایی از توجهات در اسناد بالادستی به زبان فارسی معطوف شده است اما تکالیف قانونی از سوی دستگاههای ذیربط اجرا نشده است. نهاد متولی زبان فارسی باید در اولویتهای خود، پیگیری این سیاستها و اسناد بالادستی را در جهت تقویت زبان فارسی به عهده بگیرد.
نهاد پیشرفت: حرکت کشور در مسیر پیشرفت در گام دوم انقلاب اسلامی با موانعی در داخل کشور رو به رو است. عزم و اراده کافی برای پیشرفت در دستگاهها وجود ندارد. در حالی که ضرورت بسیاری از اصلاحات و تغییرات روشن شده است، همچنان اقدام مؤثری در این راستا انجام نمیشود. دستگاهها در برابر پیشرفت مقاومت میکنند. چالشهای پیشرفت اختصاص به طیف سیاسی خاصی ندارد، بلکه در زمان مدیریت جریانهای گوناگون در هر ۳ قوه مشهود بوده است.
از طرفی متولیان اجرا، نوآوری و تحولآفرینی نخواهند داشت. آنها نمیتوانند به تغییراتی بیندیشند که به زحمتشان بیفکند یا نظمی را که به آن خو کردهاند، تغییر دهد. پیشرفت، تشکیلاتی با تمرکز بر پیشرفت را میطلبد. بر این مبنا باید نهادهایی جهت سکانداری پیشرفت در کشور در گام دوم انقلاب ایجاد شده و توسعه پیدا کنند. این نهادها با توجه به ماموریت خود واجد شایستگیهایی از قبیل ارائه ابتکارات تحولی و جهشزا (با منطق بالا به پایین)، مطالعات عمیق و وسیع، آگاهی از تجارب جهانی و تکنیکهای روز، شکیبایی و توانایی در اقناع و مجابسازی، اشراف بر اهداف، جلوتر از نهاد اجرا و اعتمادسازی و پرهیز از رقابت با مجریان هستند. مدیران سازمانهای متولی پیشرفت ضروری است توجه کنند کارشان پیگیری تا تحقق اهداف است، بدنه اصلی سازمانهای هدایتگر پیشرفت را باید از نیروهای جوانتر تشکیل داد نه با فرهیختگان جاافتاده. همچنین نهاد مدیریت پیشرفت نباید وارد رقابتهای سیاسی شود و در نهایت آنکه موفقیت این سازمانها درگرو بودجه و امکانات و اختیارات اجرایی و املاک و تشکیلات عریض و طویل نیست، بلکه منوط به هماهنگی، اقناع و مجابسازی و جلب اعتماد سازمانهای مجری برای هدایت پیشرفت در کشور است. نقش سازمانهای مدیریت پیشرفت، سندنویسی و رونمایی از آن نیست، بلکه پیگیری و هدایت تا تحقق اهداف است. با این حال تدوین اسناد نیز بخشی از کار سازمانهای مدیریت پیشرفت است. کارکرد ویژه این اسناد ۲ چیز است: روشن کردن کارها و اقداماتی که باید انجام شود و کسب مشروعیت قانونی برای طرحها و رسمیت یافتن در ساختار سیاسی کشور.
* مدیر گروه آیندهپژوهی حکمرانی پژوهشکده چشمانداز
و آیندهپژوهی وابسته به مجمع تشخیص مصلحت نظام
........................................................................................
پینوشت
1- بنا بر تعریف یکی از نهادگرایان برجسته معاصر به نام نورث، «نهادها» قوانین بازی در جامعهاند، یا به عبارت سنجیدهتر، قیودی هستند وضع شده از جانب نوع بشر، البته ما معتقد به قوانین الهی نیز هستیم که تعاملات انسانی را ساختارمند میکند. «نهادها» محدودیتهای رسمی (قواعد، قوانین، قانون اساسی) و غیررسمی (هنجارهای رفتاری، رسوم، دستورالعملهای رفتاریِ خودتحمیلشونده) را شامل میشوند و از خصلت ضمانت اجرا برخوردارند. (برنارد چاونس، اقتصاد نهادی، انتشارات دانشگاه تهران)
2- «تاریخ جهاد سازندگی از تأسیس تا نهادیسازی» عنوان رساله دکترای «اریک ساندر لاب» دانشجوی دکترای دانشگاه پرینستون است که برای مدت ۲ سال در ایران تحقیقات مفصلی را با موضوع تاریخ جهاد سازندگی انجام داده است. در این پایاننامه در بسیاری از استانهای مرزی کشور تحقیق میدانی شده و با تعداد معتنابهی از پیشکسوتان جهاد سازندگی مصاحبه شده است. این رساله در سال 2014-2013 پایاننامه برتر بخش مطالعات غرب آسیای دانشگاه فلوریدا شد. آنچه در این رساله مورد توجه قرار گرفته کیفیت و قدرت نرم نهاد انقلابی جهاد سازندگی است.
Lob, E. S. (2013). An institutional history of the Iranian Construction Jihad: From inception to institutionalization (1979–2011) (Doctoral dissertation, Princeton University).