printlogo


کد خبر: 239244تاریخ: 1400/7/26 00:00
نگاهی به متغیرهای تعیین‌کننده گفت‌و‌گوهای تهران- ریاض؛ مذاکراتی که فعلا پیشرفت ملموسی نداشته است
مذاکره در شرایط جنگی
درخواست ریاض از تهران برای واسطه‌گری در زمینه پیشروی‌های انصارالله

 سمیرا کریمشاهی: اولین خبرها از آغاز مذاکرات عربستان و ایران در سال جاری به منظور از سرگیری روابط دیپلماتیک طرفین، در میان موجی از تحرکات عادی‌سازی روابط میان دولت‌های منطقه مانند مصر، ترکیه‌، قطر‌، امارات و سوریه در بهار سال جاری منتشر شد تا اینکه مقامات عراقی به عنوان میزبان این مذاکرات اخبار را تایید کردند. ۳ دور مذاکرات در زمان دولت دوازدهم در بغداد انجام شده و با وقفه‌ای به دلیل انتقال دولت در ایران، با برگزاری دور چهارم آن در مدت اخیر، مذاکرات طرفین از سر گرفته شده است. 
ایران و عربستان به عنوان بازیگران سنتی منطقه به اقتضای منافع خود هیچ‌گاه سطح روابط با ماهیت همکاری‌جویانه و متحد را تجربه نکردند و به عنوان رقبای دیرینه، در مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی به ایفای نقش پرداخته‌اند که در بیشتر مواقع به دلیل گستردگی سطح تضاد منافع روابط این ۲ کشور حالت دشمن‌واره به خود گرفته است. ردپای سعودی‌ها در بسیاری از فتنه‌سازی‌های تجزیه‌طلبانه درباره خاک ایران و حمایت از رسانه‌هایی که به عوامل تهدید بقا و استقلال ایران دامن می‌زنند، غیرقابل کتمان است. همچنین کمپین‌های فعال در زمینه تحریم ایران که در آمریکا مستقر هستند، در تامین مالی خود روی حکام جنوب خلیج‌فارس حساب باز می‌کنند. 
با این همه اقدامات تنش‌زای عربستان دلیلی برای قطع کامل روابط با این کشور نیست و نیاز است برای کنترل و مدیریت رفتار‌های خارج از قاعده‌ سران سعودی برای برقراری سطحی از روابط و ایجاد کانال‌های ارتباطی تلاش کرد که این امر نه تنها برای ایران، بلکه برای یافتن راه‌حلی در بسیاری از چالش‌ها و بحران‌های منطقه‌ای مثمر ثمر خواهد بود؛ همان‌گونه که حسین امیرعبدللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان در آخرین اظهارات خود در رابطه با تحولات مذاکرات تهران-ریاض در حاشیه سفر خود به بیروت گفته است از این مذاکرات استقبال می‌کنیم، زیرا ایران و عربستان ۲ کشور مهم هستند و نقش آنها در برقراری امنیت و ثبات منطقه بسیار مهم است. از طرف دیگر فیصل بن‌فرحان، وزیر خارجه سعودی هم فضای مذاکرات را در عین حالی که چندان پیشرفتی نداشته اما دوستانه توصیف کرده است. بیشتر اخبار غیررسمی در گمان و پیش‌بینی‌ها، نخستین اقدام توافقی بین ۲ طرف را بازگشایی کنسولگری‌ها اعلام می‌کنند. فراتر از روابط دوجانبه، تقابل این دو کشور در پرونده‌های منطقه‌ای باعث می‌شود با نگاه مثبتی گفت‌وگوهای تهران و ریاض دنبال شود و در صدر رخدادهای مهم منطقه قرار بگیرد. در ادامه چندین مورد از این اختلاف‌ها را بررسی می‌کنیم. 
شاید مهم‌ترین پرونده‌ای که باعث شده سران‌ سعودی را از «نه» قاطع به مذاکره تا گرایش به آن در وضعیت چرخش موضع قرار دهد، جنگ یمن باشد. در جبهه‌ جنوب، «توافق ریاض» میان امارات و عربستان به بن‌بست رسیده و نیروهای تحت حمایت ۲ کشور به بالاترین سطح اختلافات در چند سال اخیر رسیده‌اند که در سایه‌ آن باعث بروز بحران معیشتی برای مردمی شده است که در مناطق تحت اشغال نیروهای تحت ‌امر ۲ کشور زندگی می‌کنند و بیش از پیش بی‌کفایتی نیروهای دولت مستعفی منصور هادی را نمایان کرده است. دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل در تذکری اعلام کرده کاهش ارزش پول در مناطق اشغالی جنوب یمن ناامنی غذایی را تشدید می‌کند، زیرا میلیون‌ها نفر در حال حاضر قادر به تهیه غذا نیستند. در جبهه شمال ارتش یمن و نیروهای مردمی عملیات «مأرب» را دنبال می‌کنند که با آزادسازی کامل مأرب، عملا شکست ائتلاف سعودی را هم تکمیل خواهند کرد، لذا عربستان به دنبال راه‌حل سیاسی از طریق ایران به عنوان حامی دولت نجات ‌ملی یمن و جبهه انصارلله است تا بتواند حداقل نوعی خروج از پرونده یمن را رقم بزند تا از میزان ضربه‌ای که با این شکست به اعتبار سعودی وارد می‌شود، بکاهد. 
موضوع مهم دیگر، مساله‌ فلسطین و روند ‌عادی‌سازی روابط است که رژیم ‌صهیونیستی با حکام عرب در پیش گرفته که امنیت جمعی منطقه را به مخاطره می‌اندازد و حساسیت ایران را برانگیخته است. تحلیل غالب درباره اینکه چرا عربستان تاکنون به قطعه‌ اصلی دومینوی عادی‌سازی تبدیل نشده، حول شخص اول کاخ ‌سعودی به عنوان مانع می‌چرخد. گفته می‌شود به ‌رغم تمایل بن‌سلمان به عنوان گرداننده‌ اصلی امور ‌آ‌ل‌سعود اما ملک‌سلمان نسبت به عادی‌ کردن روابط شروطی دارد و همچنان اعتقاد شناسایی اسرائیل معادل خیانت به آرمان فلسطین را حفظ کرده و در کنار آن نگران از بین رفتن وجهه معنوی عربستان در جهان عرب که خود را خادم ‌حرمین شریفین معرفی می‌کند، است. البته ولیعهد سعودی در مصاحبه‌‌ با مجله‌ آتلانتیک در سال‌های گذشته نظر اصلی سعودی را با اعلام نظر خود درباره مساله فلسطین فاش کرده که مدعی بود هم فلسطینی‌ها و هم اسرائیلی‌ها(!) نسبت به سرزمین‌های مورد مناقشه صاحب حق هستند. در پشت پرده، مقدمات عادی‌سازی روابط با صهیونیسم در جریان است تا سعودی هم به دیگر شیوخ جنوب خلیج‌فارس بپیوندد که با باز کردن پای اسرائیل به خلیج‌فارس، امنیت منطقه را زیر سوال می‌برند. تاکنون گزارش‌های متعددی منتشر شده که بن‌سلمان علاقه‌مند به همکاری با شرکت‌های جاسوسی و امنیتی اسرائیلی‌ است و برای شنود تلفن شهروندان و جمع‌‌آوری اطلاعات از کاربران با آنها همکاری دارد. همچنین در جریان جمع‌‌‌آوری سامانه‌های پاتریوت آمریکایی از عربستان اخباری منتشر شد که سعودی‌ها تمایل دارند برای تنوع‌بخشی به سبد تسلیحاتی خود با اسرائیل وارد معامله شوند. در جدیدترین اقدام در راستای عادی‌سازی روابط اعلام شد عربستان به گروه فیلمسازی اسرائیلی اجازه داده از کوه «الوز» در استان «تبوک» به عنوان لوکیشن فیلمی که برای زندگی حضرت موسی می‌سازند، استفاده کنند. 
در عراق و سوریه تلاش‌های ایران به منظور بازگردان امنیت و پشت سر گذاشتن جنگ‌هایی که به این ۲ کشور تحمیل شد، برنامه‌های محور سعودی را که پشتیبان و حامی مالی گروه‌های تکفیری و تروریستی بودند، با شکست مواجه کرد، از این رو در دوره‌ کنونی قصد دارند در میدان سیاست ایران را محدود کنند. هر چند بازگشت دولت سوریه به جمع کشورهای عربی و روند عادی‌سازی‌های روابط با دمشق که این روزها قوت گرفته، اتفاق مطلوبی است اما بخشی از اهداف کشورهایی مانند عربستان و امارات به منظور از سرگیری روابط با دولت سوریه و استحکام‌بخشی به تعاملات با عراق، محدود کردن ایران در غرب مدیترانه است. می‌توان گفت در عراق تمرکزی برای کاهش سهم ایران از سهم همکاری در زمینه انرژی وجود دارد؛ یعنی حوزه‌ای که بخش عمده‌ای از تبادلات تجاری تهران- بغداد را دربر‌ می‌گیرد. بتازگی امارات قراردادی برای ساخت 5 نیروگاه خورشیدی با طرف عراقی امضا کرده است. عراق و سعودی در جولای 2020 یک کمیته ویژه بین ۲ کشور با هدف بحث درباره پرونده‌های اقتصادی و سرمایه‌گذاری تشکیل دادند. بر اساس ارقام سازمان آمار عربستان، حجم مبادلات تجاری غیرنفتی با عراق در سال 2020 با رقم حدود 910 میلیون دلار 15 درصد افزایش یافته است. بیشتر مبادلات تجاری بین ۲ کشور از طریق گذرگاه زمینی «عرعر» انجام می‌شود که نوامبر سال گذشته به منظور مبادله تجاری بین ۲ کشور همسایه، پس از 30 سال تعطیلی، بازگشایی شد. همچنین عربستان بشدت علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در پروژ‌ه‌های تامین برق عراق است و تاکنون مذاکرات متعددی بین هیات‌های عراقی و سعودی در این زمینه انجام شده است. در سوریه، امارات خود را به بزرگ‌ترین شریک تجاری این کشور در جهان عرب تبدیل کرده است. هر چند عربستان در زمینه عادی‌سازی روابط با دمشق محتاطانه عمل می‌کند اما چراغ سبز محور سعودی-اماراتی به اردن برای از سرگیری روابط با سوریه و رایزنی با مصر برای تحت فشار قرار دادن ترکیه بر سر پرونده سوریه در مذاکرات عادی‌سازی روابط قاهره- آنکارا، نشان از آن دارد که شیوخ جنوب خلیج‌فارس به دنبال باز کردن فضای کنشگری برای خود در زمینه سوریه‌اند. البته با وجود تضاد منافع با ایران و تمایل به محدود‌‌سازی کشورمان، مرزهای شمالی سوریه یک وجه‌ اشتراک مهم را نمایان می‌کند و آن هم مخالفت شدید با ترکیه برای حضور نظامی و اشغالگرانه‌ خود در این منطقه است که می‌تواند به موضوعات قابل هماهنگی در مذاکرات ریاض- تهران در پرونده منطقه‌ای تبدیل شود. 
قطعا موضوعات مهم و متعدد دیگر از جمله حضور آمریکا در منطقه، دولت و قدرت حاکمیت در لبنان، تحرکات در دریای سرخ، حضور در مدیترانه و امنیت خلیج‌فارس بر شمار اختلافات ایران و عربستان می‌افزاید که ممکن است هر کدام بنا بر اولویت‌بندی طرفین بخشی از رایزنی‌های دوجانبه را به خود اختصاص دهد اما بدیهی ا‌ست برای برقراری حداقلی روابط دیپلماتیک نیازی نیست در تمام پرونده‌های مورد نظر به نتیجه و جمع‌بندی بر سر نوع‌ و سطح کنشگری طرفین رسید. از طرف دیگر نباید انتظار داشت سرانجام گفت‌و‌گوهای ۲ کشور، پیشرفت چند‌پله‌ای در سطح روابط باشد، در واقع ایران و عربستان هر کدام با دلایل خاص خودشان توافق و بازگرداندن و بازفعال‌سازی سطحی از روابط را مفید برای کشور و منطقه در نظر گرفته‌اند که به آغاز آن رضایت دادند، به گونه‌ای که بتواند مقدمه‌ راهگشایی در پرونده‌های غرب ‌آسیا هم باشد اما این امر لزوما به معنای تغییر ماهیت روابط تهران و ریاض نیست و صرفا جابه‌جایی تاکتیکی شکل خواهد گرفت و رقابت‌ها و اختلاف‌ها با احتمال تغییرات محدود همچنان باقی خواهند ماند. 

Page Generated in 0/0065 sec