printlogo


کد خبر: 239393تاریخ: 1400/7/29 00:00
اندر حکایت گرانی قزل‌آلا
فضیلت کیلویی!

روزی صیادی به شکار ماهی قزل‌آلا رفت. ماهی خیلی
بزرگی به تورش افتاد. صیاد، ماشین‌حسابش را درآورد و
گفت «قزل‌آلا کیلویی 80 هزار تومن باشد این ماهی حتما
500 تومن در می آورد».
 قزل‌آلا که صیاد را در این حال دید گفت: «من چند ماه رژیم بوده‌ام لاغر شده‌ام اگر اجازه بدهی من بروم خودم را بسازم بعد بیایم تو مرا صید کن». صیاد که دید ماهی حرف می‌زند متوجه شد وقتش است حرف حکیمانه‌اش را بزند و رهایش کند. پس گفت: «مرا روزی نبود و ماهی را هم چنان روزی مانده بود.» اما قیمت گوشت قزل‌آلا وسوسه‌اش کرد و بیخیال پند و حکمت شد و گفت: « قزل‌آلا کیلویی خداد تومن پولش است تکه تکه‌ات می‌کنم توی فریزر می‌گذارم گران‌تر که شدی پول رژیمت هم در می‌آید».
 ماهی که دید صیاد هیچ جوره اسکل نمی‌شود، با مسؤول حکایات سعدی تماس گرفت و راه چاره جست. مسؤول گفت: «اولندش کم آبی است و نمی‌شود ماهی پرورش داد، دومندش قیمت نهاده‌های بچه‌ماهی کشیده بالا! از من می‌شنوی در تور صیاد گرفتار شو بگذار روح سعدی در آرامش باشد».
 بدین ترتیب جای حکایت «در فضیلت قناعت» با حکایت «در فضیلت گرانی» عوض شد.

Page Generated in 0/0283 sec