مرتضی یعقوبی: تیم ملی فوتبال ایران 19 روز دیگر در انتخابی جامجهانی 2022 قطر، به ترتیب به مصاف تیمهای ملی لبنان و سوریه میرود. شاگردان اسکوچیچ در این ۲ دیدار میهمان خواهند بود و به ترتیب به بیروت پایتخت لبنان و سپس به امان پایتخت اردن (سوریه به علت مسائل امنیتی در خارج از خانه میزبانی میکند) سفر خواهند کرد. تیم ملی در حالی به استقبال این ۲ دیدار میرود که در حال حاضر ۱۰ امتیازی بوده و صدرنشین گروهش است اما برخی حواشی از جمله ماجرای اختلاف طارمی و اسکوچیچ روی این تیم سایه انداخته است که اگر درست مدیریت نشود شاید روند مثبت و رو به رشد تیم ملی را متوقف کند. با اتفاقاتی که به وقوع پیوسته میتوان گفت از حالا زنگ خطر برای دیدار با لبنان و سوریه به صدا درآمده و میتوان پیشبینی کرد هر گونه از دست دادن امتیاز در مقابل ۲ تیم لبنان یا سوریه، میتواند تبعات سنگینی برای تیمی داشته باشد که رختکن یکدست و همدلی ندارد و بعد از هر بازی، همه به دنبال مقصران یا عوامل پیروزی هستند. این اتفاق در شرایطی در تیم اسکوچیچ ظهور کرده که طبق یک قاعده، موفقیت یا شکست هر گروهی از تیمهای ورزشی حاصل تلاش گروهی است و فرد خاصی نمیتواند آن را مصادره کند یا شکستها را به نام دیگران بنویسد ولی تیم ملی در حال حاضر دچار این ویروس مهلک شده است. با این اتفاق، بازار شایعات هم داغتر شده و در این فضای ملتهب، هر کسی سنگی را پرتاب میکند که میتواند اندوختههای تیم ملی در مسیر جامجهانی را به باد بدهد. وقتی فدراسیون فوتبال توانی برای مدیریت این اتفاقات ندارد، مطمئنا این کلاف سردرگم به هر سمت و سویی کشیده میشود، مهمترین قربانی این اتفاقات هم نه بازیکنان و کادر فنی، بلکه تیم ملی فوتبال خواهد که بخوبی مسیر جامجهانی را شروع کرده اما در ادامه باید با تیمهایی بازی کند که در گذشته هم برای ایران دردسرساز شدهاند و این بار هم خطر تکرار این اتفاقات وجود دارد! میتوان گفت اختلاف طارمی و اسکوچیچ نقطه آغاز اختلاف نیست بلکه این اتفاق ادامه حرف و حدیثهایی است که از گذشته پیرامون تیم ملی شنیده میشود و به حدی ادامه پیدا کرد که حالا بازیکن رو در روی سرمربی خود قرار گرفته است. اگر این چالش مدیریت نشود، این ماجرا نقطه پایان اختلافات نخواهد بود و بزودی یارکشیها در تیم ملی هم به وقوع خواهد پیوست. همزمان با این ماجرا، گزارشهای ضد و نقیضی هم از دیگر اختلافات و برخوردهای عجیب در رختکن تیم ملی منتشر شده که حاکی از نبود اتحاد و همدلی لازم در تیم ملی است و میتوان سوءمدیریت فدراسیون فوتبال و کادر مدیریتی و فنی را نقطه آغاز این برخوردها دانست. وقتی صحبت از سوءمدیریت در تیم ملی میشود، مستقیما باید به مجتبی خورشیدی اشاره شود که وقتی برای همراهی تیم ملی انتخاب شد، انتخابش با انتقادهای زیادی همراه بود اما آن موقع فدراسیون فوتبال این صحبتها را قبول نکرد و حالا شاهد خارج شدن عنان کار در رختکن پرستاره تیم ملی است. وقتی مدیران ارشد فدراسیون و شهابالدین عزیزیخادم توصیههای مطبوعات، کارشناسان و هواداران فوتبال را نادیده گرفتند، فکرش را هم نمیکردند که حضور یک مدیر با سابقه ملی بالا و با دیسیپلین چقدر در ایجاد نظم و کمک به مربی تیم ملی برای پیش بردن اهدافش در چنین فضایی موثر خواهد بود. عزیزیخادم این توصیهها را نادیده گرفت تا خورشیدی کمرنگترین تاثیر را در موفقیت تیم ملی داشته باشد و شاید منفعلترین مدیر ادوار تیم ملی بوده و هیچ قدرتی برای مدیریت اوضاع، بویژه دور کردن تیم ملی از این حواشی نداشته باشد.