روحالله اژدری: «ابوخالد سوری» متولد 1964 در شهر حلب، در 25 سالگی یکی از اعضای گروه اخوانالمسلمین سوریه بود که به دنبال جنگ رخ داده میان این گروه با دولت سوریه که به سرکوب شدید اعضا و هواداران آن (دهه 80 میلادی) در استانهای مختلف این کشور منجر شد، به ترکیه و سپس اسپانیا، انگلیس، سودان و در نهایت افغانستان سفر کرد. در افغانستان وی نام «ابومصعب السوری» را برای خود برگزید و ضمن ارتباط با گروه القاعده به نزدیکترین فرد به «اسامه بنلادن» رهبر آن تبدیل شد. این ارتباط نزدیک تا بدانجا پیش رفت که بنلادن وی را به عنوان دست راست و معاون خود در امور اداره اردوگاههای نیروهای جهادی و امر جذب و سازماندهی آنها منصوب کرد. ارتباط نزدیک و اعتماد کامل بنلادن به ابومصعب تا بدانجا بود که وی همیشه و در همه حال همراه رهبر القاعده بود. در تصاویر منتشرشده از بنلادن در کوهها و غارهای تورابورای افغانستان ابومصعب السوری نیز مشاهده میشود.
به رغم رفتار احرارالشام، اقدامات خشونتآمیز و تمامیتخواهانه داعش در سوریه، فضای کمی برای سایر گروههای اسلامگرا مثل احرارالشام و جبهه النصره باقی میگذاشت. نگاه سلطهطلبانه داعش از جمله مسائلی بود که اختلافات بین گروههای تروریستی را شعلهور کرد. دسامبر ۲۰۱۳ داعش یکی از فرماندهان احرارالشام را که برای مذاکره با آنها رفته بود، به قتل رساند. این موضوع محرک اصلی احرارالشام علیه داعش شد. پس از ایفای نقش محوری و مستقیم ابومصعب یا ابوخالد سوری در تاسیس گروه احرارالشام و نزدیکی این گروه به دیگر تشکیلات وابسته به القاعده یعنی «جبهه النصره» (شاخه رسمی القاعده در سوریه) و اختلافات داخلی آن با گروه نوپا و تازهتأسیس «داعش» که به درگیریهای خونینی میان ۲ طرف منجر شد، «ایمن الظواهری» رهبر جدید القاعده که پس از مرگ بنلادن جای وی را گرفته بود، ابومصعب را به عنوان امین و نماینده تامالاختیار به سوریه فرستاد تا میان داعش و گروههای وابسته به القاعده (احرارالشام و جبهه النصره) صلح و سازش ایجاد کند اما به دنبال حمله انفجاری به مقر احرارالشام که به کشته شدن فرماندهان اصلی این گروه منجر شد، عمر ابوخالد نیز به دنیا نماند! چرا که وی نیز در حمله انتحاری دیگری که یکی از اعضای داعش انجام داد، در مقر احرارالشام در شمال حلب به همراه 7 تن از فرماندهان باقیمانده این گروه کشته شد. عملیات انتحاری در حالی انجام شد که ابوخالد سوری به نمایندگی از الظواهری به دنبال میانجیگری با نماینده داعش بود.
گفته میشود فرد انتحاری همان نماینده داعش در این جلسه بود که به خود جلیقه مواد منفجره بسته بود و هنگام نشستن بر سر میز مذاکره خود را منفجر کرد! به دنبال این انفجار، موجی از محکومیتها علیه داعش و فرماندهان و رهبران آن به راه افتاد. الظواهری، رهبر جدید القاعده نیز با انتشار یک فایل صوتی ضمن تعریف و تمجیدهای فراوان از فعالیتهای ابوخالد سوری به داعش 5 روز مهلت داد عوامل این حمله را تحویل دهند؛ امری که هرگز به وقوع نپیوست و اختلاف میان «برادران جهادی منشعب از القاعده» به درگیریهای خونین با هزاران کشته و زخمی انجامید. (تسنیم/ 1394)
احرارالشام در عملکرد و در استفاده از راهبرد خشونت دستکمی از خود داعش نداشت. آنها ادعا میکردند گروه اسلامگرای میانهرو ملی هستند اما در عمل نشان دادند بین آنها و داعش در شیوه رفتاری و سلوک دینی تفاوت وجود ندارد. وقتی پس از درگیری احرارالشام با داعش برخی رسانهها تصاویر تکاندهندهای از رفتار احرارالشام را نشان دادند، سخنگوی وزارت خارجه روسیه گفت: «بین گروه تروریستی داعش وگروه به اصطلاح میانهرو احرارالشام هیچ تفاوتی وجود ندارد، چرا که هر ۲ گروه تروریستی از پیکارجویان افراطی مشابهی تشکیل شدهاند. برخی رسانههای جمعی، تصاویر تکاندهندهای را منتشر کردند که یکی از صحنههای نبرد میان گروه داعش و گروه به اصطلاح میانهرو احرارالشام را نشان میدهد. کسانی که فیلم را دیدهاند، میتوانند بگویند گروه میانهرو واقعا به چه معناست. میتوانید تصاویر پیکارجویان خندانی که سر بریده تروریستهای داعش را در دست دارند ببینید. هر دوی این سازمانها تروریستی هستند. این به اصطلاح میانهروها نیز تبهکار و جانیاند». (زاخارووا/ ۱۳۹۵)
«حسن عبود» رهبر احرارالشام نیز در مصاحبه با بیبیسی در ۲۳ ژوئن ۲۰۱۴ درباره داعش گفت: «آنها نسخه ریشدار اوباش هستند. داعش به هیچوجه اسلام را منعکس نمیکند. اسلام دین صلح است. دین ذبح داعش بدترین تصویر تاریخ اسلام را نشان میدهد». (Göldner, Elsayed 2019:8)
۹ سپتامبر ۲۰۱۴ حسن عبود، فرمانده و مؤسس احرارالشام کشته و «هاشم الشیخ» جایگزین او شد. این تغییر در راهبرد احرارالشام هم تغییر به وجود آورد. هاشم الشیخ راه حسن عبود را به عنوان یک راهبرد مستقل و میانهرو ملی ادامه نداد. وی نماینده جناح تندرو احرارالشام بود و لذا تلاش کرد در سطح بالاتری با جبهه النصره هماهنگ شود. اوج این نزدیکی در مارس ۲۰۱۵ زمانی بود که آنها به یک اتحاد نظامی موسوم به ارتش فتح رسیدند. این اتحاد موجب افزایش ظرفیت نظامی آنها شد و موفقیتهای چشمگیری در میدان نبرد به دست آوردند. احرارالشام تقریبا کنترل کامل استان ادلب را به دست آورد و تهدیدی واقعی برای حکومت اسد شد. با این موفقیت احرارالشام گذرگاه مرزی الحوا را تصرف کرد و درآمد مستقل از ارتش آزاد سوریه برایش ایجاد شد. احرارالشام از کنترل باب الحوا به خاطر ترافیک تجاری و کالاهایی مثل مصالح ساختمانی میلیونها دلار به دست آورد. پاییز ۲۰۱۶ جناح اطراف هاشم الشیخ در احرارالشام که بر اتحاد با جبهه فتحالشام یا جبهه النصره سابق اصرار داشتند، یک گروه فرعی از احرارالشام ایجاد کردند و به جبهه فتحالشام پیوستند و تحریرالشام را تحت رهبری هاشم الشیخ به وجود آوردند. (Göldner, Elsayed 2019:11)