گفتوگوی «وطنامروز» با مصطفی موسویتبار، کارگردان مجموعه مستند «جهاد علمی» که پخشش در شبکه افق با استقبال مخاطبان مواجه شده است
گروه فرهنگ و هنر: فرهنگ جهادی و زندگی جهادی هر چند امروز تبدیل به واژهای پرکاربرد شده اما هنوز هم که هنوز است مواجهه با یک رفتار یا حرکت جهادی، بخشی از جامعه ایرانی را با تحیر روبهرو میکند؛ آن هم در شرایطی که روحیه فعالیتهای جهادی در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی و دهه طلایی 60، جزو جداییناپذیر زندگی مردم ایران بود ولی حالا برای مردم به عنوان پدیدهای جدید شناخته میشود!
واقعیت این است که اگر فعالیتهای گسترده جهادی دهه 60 که در قالب تشکیلاتی ارزشمند، موثر و مهم یعنی «جهاد سازندگی» انجام میشد، بدرستی برای نسلهای بعدی بازگو میشد و اگر انبوه فعالیتهای این نهاد و سایر نهادهایی که در زمینه خدمترسانی جهادی کار میکردند، به جامعه امروز معرفی میشد، شاید شنیدن عناوینی چون «مدیر جهادی» چندان به گوش برخی مخاطبان ناآشنا نبود. احتمالا به واسطه همین فراموشی و نادیده گرفتن فرهنگ دهه 60 و الگوهای مدیریتی آن دوره است که مقام معظم رهبری مدتی قبل از لزوم توجه به ارزشهای دهه 60 و بازگشت مسؤولان به روحیه انقلابی آن دوره سخن گفتند.
در این فضا پخش مجموعه مستند «جهاد علمی» که دربرگیرنده نکاتی درباره نقشه جامع علمی کشور است، بخوبی میتواند نقشه راهی برای ارتقای سطح کیفی عملکرد نهادهای مختلف باشد. مجموعه چند قسمتی مستند «جهاد علمی» به کارگردانی مصطفی موسویتبار این روزها روی آنتن شبکه افق رفته است و به همین خاطر با وی به گفتوگو نشستیم.
***
* ابتدا توضیحی درباره مستند «جهاد علمی» بفرمایید.
یک مجموعهای به نام ۱۴۰۴ است. زمانی که این کار شروع شد سال ۹4-۹3 بود که نقشه جامع علمی کشور بسیار مطرح بود و میخواستند خیلی فعال به آینده ۱۴۰۴ برسند ولی تحریمها و سایر اتفاقات این روند را کند کرد اما ذات نقشه علمی، نقشه خوبی بود و با توجه به اینکه بنده یک مدت در ستاد نقشه جامع علمی کشور به عنوان کارشناس مشغول فعالیت بودم، خیلی اتفاق بزرگی میشد اگر همه چیز هموار میشد تا کارها خوب پیش برود.
* از موضوع اصلی مستند میگویید؟
بله! اولویتهای نقشه جامع علمی کشور است؛ یعنی اولویتهای الف نقشه جامع علمی کشور که ما چند مورد از آنها را استخراج کردیم؛ آنهایی که برایشان سند نگاشته شده بود و ذیل معاونت علمی ریاستجمهوری برایشان ستاد هم تشکیل شده است و مشغول به فعالیت شده بودند. ما سراغ این ستادها و اسناد رفتیم که هم آنان را بررسی میکردیم و هم در هر قسمت فعالیت ستاد نقشه و ستادهایی مثل ستاد نانو یا ستاد علوم شناختی را با جهان مقایسه میکردیم. در نهایت یک شرکت دانشبنیان را نشان میدادیم که در این حوزه فعالیت میکند.
* ایده اولیه ساخت مستند از کجا شکل گرفت؟
با توجه به اینکه بنده کارشناس نقشه جامع علمی کشور بودم، علاوه بر آن به دلیل آنکه در آنجا کارشناس ترویج هم شده بودم، ترویج این مساله برای من امری جذاب بود.
* به سختیها و موانعی که در مسیر ساخت مستند با آن مواجه شدید اشاره کنید.
معضلی وجود داشت که سبب عدم پیشرفت کار شد و این بود که ستاد نقشه زیرمجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی بود و این شورا یک نهاد بالادستی در ایران و تصمیمگیرنده است اما متاسفانه از آنجایی که تصمیمات آن توسط مجلس و دولت به عنوان یک نهاد بالادستی حمایت نمیشود، یکی از نقصهای ماجرا همین مساله بود. البته در دوران ریاستجمهوری آقای روحانی کاهلی در این امر صورت گرفت، اگر نه شاید نقشه مسیرش بهتر از این پیش میرفت. نقشه جامع علمی کشور در دولت نهم تصویب شد و بسیاری از دانشمندان ما در حوزههای مختلف نقشهای را طراحی کردند و در آن اولویتهای علمی کشور را برای رشد و توسعه تا سال ۱۴۰۴ (چشمانداز ۱۴۰۴) ترسیم کردند منتها دولت دوازدهم خیلی از نقشه حمایت نکرد و در واقع مسیر نقشه به صورت کند پیش رفت؛ بهرغم اینکه حضرت آیتالله خامنهای هم بر چشمانداز ۱۴۰۴ خیلی تاکید میکردند اما متأسفانه نتیجهای که میخواستیم حاصل نشد. با توجه به شرایط و موانع تولید، پخش این مستند بسیار دیر انجام شد و اگر همان 5-4 سال پیش پخش میشد نتیجه بهتری به همراه داشت.
* چه مجموعهای ساخت این مستند را پذیرفت؟ تعهد شما درباره تعداد قسمتها و زمان آن به چه شکل بود؟
خود شبکه افق ساخت این مجموعه را پذیرفت البته در آن زمان قراردادها را آقای حسنی میبستند. ما برای ساخت تعهد ۱۳ قسمت ۲۶ دقیقهای را داده بودیم اما با توجه به کند شدن روند نقشه در دولت قبلی، به ۱۰ قسمت بسنده کردیم، زیرا در سایر حوزههایی که میخواستیم کار کنیم پیشرفتی حاصل نشده بود و اینکه جالب نبود یک کار انجام نشده را به تصویر بکشیم.
* از چه منابعی برای ساخت مستند بهره گرفتید؟
نقشه جامع علمی کشور، سیاستهایی که ذیل آن تصویب شده بود و سندهایی که جزو اسناد بالادستی هستند.
* برای دستیابی به این منابع با مشکلی مواجه نشدید؟
سختیهایی برای دستیابی به این منابع وجود داشت اما به فراخور اینکه من در آنجا مشغول بهکار بودم براحتی توانستم به این منابع و به ستاد جامع علمی کشور دسترسی داشته باشم و دوستان هم در این مسیر با ما همکاری کردند و همه منابع را در اختیار ما قرار دادند.
* مستند ساخته شده توانست پاسخگوی تمام دغدغههای شما باشد؟
واقعیت امر خیر، بنده علاقهمند بودم یکی، دو قسمت باقیمانده را راجع به اینکه چرا دولت آقای روحانی همکاری نمیکند و چرا مجلس قبلی مسیر نقشه را هموار نمیکند کار کنم اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد.
* نهاد اجرایی یا مجموعه خاصی از شما حمایت کرد؟
شورای عالی انقلاب فرهنگی و تا حدودی هم ستادهایی که زیرمجموعه معاونت علم و فناوری ریاستجمهوری بودند؛ اینها تا جایی که توانستند به ما کمک کردند و تعداد قسمتهای ساخته شده را مدیون زحمتهای آنها هستیم.
* چه چیزی میتوانست در قوتدهی به مستند شما کمک کند؟
شاید اشاره به اینکه چرا نقشه در این سالها مغفول مانده و اینکه چرا قوای سهگانه ما و البته بیشتر مجلس و دولت وقت، خیلی به نقشه جامع علمی کشور توجه ندارند و کار خودشان را انجام میدهند.
* سیاستها و تعابیری برای این امر تمهید نشده است؟
اگر بخواهم به سیاستهای خوبی که نگاشته شده بود اشاره کنم میتوان گفت سیاستی بود تحت عنوان مالکیت فکری و معنوی که متاسفانه نگذاشتند مسیر بدرستی طی شود؛ همه شاهد این هستیم زمانی که جوانی چیزی را اختراع میکند جایی برای ثبت وجود ندارد، سیستمی قدیمی موجود است با کارمندانی که اصلا تحصیلات مرتبط برای تشخیص ندارند و حقوق آنها از ثبت تامین میشود که زیرمجموعه قوه قضائیه است و اصلا مرتبط نیست. این سیاست وقتی در شورا آمد، برای آن سیستمی چیده شد که زیرمجموعه دولت شود و کسی که میخواهد این طرحها را تصویب کند رئیسجمهور باشد؛ هر کدام از وزارتخانهها نمایندهای داشته باشند تا هر طرحی را که مرتبط با وزارتخانه آنهاست و وارد کارگروههای آنها میشود بتوانند براحتی تصویب کنند. همچنین براحتی وارد بازار کار شوند تا سالانه جوانهایی به خاطر اختراعهای خود سرخورده نشوند و بتوانند اختراع خود را به ثبت و نتیجه برسانند اما متاسفانه چند سال پیش در قوهقضائیه حمایتی نشد و این سیاست مثل سیاست تماموقت از دانشجویان دکترا (پژوهانه) زمین خورد. اگر این سیاست تصویب میشد اساتید و دانشجویان را موظف به انجام پروژههایی که نیاز جامعه است میکرد و همچنین از آنها به لحاظ مالی حمایت کنند تا جز درس خواندن، کار دیگری انجام ندهند.
* با توجه به موانع و سختیهایی که گفتید در مسیر ساخت مستند داشتهاید، چه عاملی شما را در این مسیر مصمم کرد؟
در واقع دغدغه این را داشتیم که اطلاعرسانی شود که اگر قسمتهای چالشی کار ساخته میشد و میتوانستیم دولت و مجلس را مقداری به چالش بکشیم، خودمان راحتتر بودیم اما این فرصت ایجاد نشد و به نظر من هنوز هم برای کسانی که بخواهند درباره این موضوع کار کنند دیر نشده، چرا که رشد و توسعه یک کشور نیازمند داشتن نقشه است و باید برای آن سیستمی در مدیریت قوای سهگانه چیده شود که نتوانند از نقشه تخطی کنند و ما در این باره با کمیسیونها هم جلسه داشتهایم.
* کلام پایانی و جمعبندیای اگر هست بفرمایید.
امیدوارم روزی برسد که تنها بر اینکه برای رشد و توسعه نقشه راهی نگاشتهایم، اکتفا نکنیم، یعنی قوای سهگانه ما تمامقد بایستند و کارشان را پیش ببرند. کاری که ما رسانهایها میتوانیم انجام دهیم این است که حداقل شروعی برای این گفتمان فراهم کنیم و در کنار سایر دغدغهها به این امر هم توجه کنیم و کاری برای این کشور انجام دهیم.
***
«رسم جهاد»
چاپ ششم ۲ کتاب «به اضافه مردم؛ 10 اصل اساسی در کار فرهنگی» و «رسم جهاد؛ تجربههای کار جمعی در جهاد سازندگی به روایت حسینعلی عظیمی» از عناوین انتشارات «راه یار» طی روزهای اخیر منتشر و روانه بازار نشر شد. به گزارش «وطنامروز»، روحالله رشیدی در کتاب «به اضافه مردم» که چندی پیش در نخستین دوره جایزه کتاب «روایت پیشرفت» نیز در بخش «فرهنگی و اجتماعی» حائز عنوان شد، به استناد تجربیات ارزنده تاریخ انقلاب اسلامی، در ۱۰ فصل به بررسی ۱۰ قاعده اساسی در کار فرهنگی - تشکیلاتی پرداخته و در هر فصل، مثالهایی هم که از خاطرات و تجربههای عینی افراد گرفته شده، جهت کاربردی شدن این قواعد آورده شده است. همچنین در بخش ضمیمه کتاب، ضمن آسیبشناسی نحوه اجرا و برگزاری یک برنامه فرهنگی، شیوه مواجهه با مسائل و چالشهای موجود در فرآیندهای فکری و اجرایی برنامههای فرهنگی به عنوان تمرین در نظر گرفته شده است. همچنین «رسم جهاد» دیگر کتاب انتشارات «راه یار» است که بتازگی تجدید چاپ شده است. در بخشی از مقدمه این کتاب که تحقیق و تدوین آن بر عهده علی مشایخی، محمدرضا حسینی و محسن جعفری بوده است، میخوانیم: «خودمان هم هنوز دقیق نمیدانیم، جهاد چگونه شکل گرفت، چگونه استمرار پیدا کرد و چگونه منحل شد، جهاد چه بود و چرا ما دیگر نمیتوانیم نهادی کارآمد، مردمی و فراگیر نظیر آن را در کشور ایجاد کنیم. در عین حال متأسفانه تاکنون برای دانشگاه و حوزه مطالعه این نهاد یا دیگر نهادهای برآمده از انقلاب اسلامی، مهم نشده است». این کتاب با اتکا به روش تجربهنگار و رجوع به خود جهادگران، مانند دیگر تلاشهای معدودی که در باب مطالعه جهادسازندگی انجام شده، به دنبال آن است که این نهاد انقلابی را بازشناسد. بنا بر این گزارش، مهندس حسینعلی عظیمی از پیشکسوتان جهاد سازندگی که اسفند 1398 به یاران شهیدش پیوست، در سال ۶۳ وارد قرارگاه کربلا شد و کمیته آب را در آن قرارگاه تشکیل داد. وی به عنوان فرمانده طراحی عملیات آبی و خاکی عمل میکرد و تا معاونت فرماندهی قرارگاه مهندسی کربلا هم پیش رفت. او از جمله جهادگرانی است که از نزدیک در جریان سازماندهی و طراحی و ساخت بسیاری از دستاوردهای چشمگیر مهندسی جنگ، مانند پل بعثت، قرار داشته و تجربیات زیادی را کسب کرده بود. وی پس از جنگ، برای بازسازی منطقه زلزلهزده منجیل و رودبار، عازم این منطقه شد تا الگوی مدیریت جهادی را بعد از جنگ، در خدمت سازندگی به کار گیرد. وی از نخستین کسانی بود که سال 59 برای رسیدگی به وضعیت محرومان طی ۲ روز پیادهروی وارد منطقه بشاگرد شد. مهمترین دغدغه عظیمی، انتقال تجربه بینظیر جهاد سازندگی به نسل جوان بود که کتاب «رسم جهاد» حاصل آن است.