یونس مولایی: دومین نشست وزرای خارجه کشورهای همسایه افغانستان، روز گذشته به میزبانی تهران با تاکید بر لزوم تشکیل دولت فراگیر و مشارکت تمام اقوام این کشور در مناسبات سیاسی کابل برگزار شد؛ مسالهای که از ابتدای جرقه خوردن بحران افغانستان و قدرتگیری طالبان در این کشور به عنوان موضع اصولی جمهوری اسلامی بارها از سوی مقامات ایران نیز مورد تاکید قرار گرفته بود.
کثرت قومی در افغانستان و فقدان انگاره ملیت باعث شده در دهههای گذشته همسایه شرقی کشورمان با امواج متعددی از نزاع داخلی و بیثباتی روبهرو باشد. از همین رو بر خلاف تمام وعدههایی که اشغالگران آمریکایی داده بودند ـ و از سوی غربگرایان داخلی نیز تکرار شده بود ـ افغانستان هیچ گاه نمودی از یک کشور باثبات و دارای امنیت را نداشت و با قدرتگیری مجدد طالبان، بار دیگر زنگ خطر جنگهای مذهبی و قومی در این کشور به صدا درآمد. در این میان طبیعتا ایران به عنوان یکی از محوریترین بازیگران منطقه که از ارکان امنیتساز نیز به حساب میآید، در برابر گزینههای متعددی قرار گرفت که هرکدام میتوانست در میانمدت و بلندمدت نتایج متفاوتی چه برای افغانستان و چه امنیت مرزی ایران در پی داشته باشد. یقینا در این فضا حرکت به سمت ایده دولت فراگیر و شریک کردن تمام اقوام ساکن در افغانستان در ساختار سیاسی این کشور میتواند افقی از اصلاحات سیاسی را برای امنیت این کشور و مرزهای کشورمان نمایان کند، چرا که از سویی افغانستان را میتوان جامعهای فاقد اکثریت دانست و از سوی دیگر تلخی تاریخ برادرکشی در همسایه شرقی نشان از فعال بودن گسلهای قومی و مذهبی متعددی دارد که در فقدان یک دولت مردمی مقتدر با دامنه تاثیرگذار در سراسر افغانستان خود را نمایان میکند.
هرچند در ماههای گذشته برخی جریانات داخلی تلاش داشتند در فضای هیجانی ایجادشده و در سایه عدم آگاهی عمومی نسبت به موقعیت استثنایی افغانستان، ایران را وارد دومینو بیپایان جنگ مذهبی در این کشور کنند اما هوشیاری رهبر حکیم انقلاب و تصمیم عاقلانه نظام این امکان را برای کشورمان فراهم کرد تا ایده تشکیل دولت فراگیر با مشارکت تمام اقوام را به عنوان نسخهای نجاتبخش برای افغانستان پیگیری کند. حال پس از برگزاری نشست وزرای خارجه همسایه افغانستان و اجماع منطقهای بر موضع اصولی ایران مهمترین کارویژه دستگاه سیاست خارجی درباره همسایه شرقی کشورمان را باید پیگیری این امر حیاتی دانست.