گروه فرهنگ و هنر: این روزها که همه فعالیتهای فرهنگی و هنری کشور متاثر از بحران ویروس کروناست، برخی نویسندهها و ناشران کشور تصمیم گرفتهاند تهدید کرونا را به یک فرصت بزرگ فرهنگی تبدیل کنند تا چرخه انتشار آثار جدید با چالش مواجه نشود و با پرداختن به موضوعات مرتبط با شرایط کرونایی، آثاری را همسو با این حال و هوا روانه بازار نشر کردهاند، البته بسیاری هم این روزها آثار مختلفی را در دست تهیه و انتشار دارند که طی روزها و ماههای آینده روانه بازار نشر خواهد شد.
در میان آثار منتشرشده مرتبط با ویروس کرونا، کتابهای متنوعی هم به چشم میخورد؛ از انتشار کتاب در وصف مدافعان سلامت گرفته تا کتاب درباره مراقبتهای بهداشتی در پیشگیری از بیماری کووید، این روزها در سبد متنوع کتابهای با موضوع کرونا قرار گرفته است. اما انتشارات سوره مهر قرار است بزودی جدیدترین اثر در وصف مدافعان سلامت را روانه بازار نشر کند؛ کتاب «آب پرتقال در کربلای ۵»، ۱۳۵ خردهروایت کرونایی از مدافعان سلامت است که قرار است یکشنبه 9 آبانماه ساعت 10 صبح با حضور خانوادههای شهدای مدافع سلامت، راویان و جمعی از اصحاب رسانه در سالن باقرالعلوم(ع) بیمارستان بقیهالله الاعظم(عج) رونمایی شود. این کتاب ۱۳۵ خردهروایت کرونایی از مدافعان سلامت به همت و قلم مهدی عجم و حاصل ساعتها گفتوگو و گوش دل سپردن به خاطرات و روایتهای شماری از کادر درمانی بیمارستان بقیهالله الاعظم(عج) است؛ پزشکان و پرستاران فعال در صف اول مبارزه با ویروس منحوس کرونا که قریب یک سال و اندی است همدوش بسیاری از مراکز درمانی کشور، شب و روز، در جهادی مقدس مشغول خدمتند و این دفتر فقط بخشی کوچک و نمی از دریای ایثار و جهاد آنهاست.
تلخی و شیرینی و طنز و عبرتآموزی، رگههای اصلی این خاطراتند که همگی با یک نخ تسبیح به هم متصل شدهاند و آن جز ایثار و ازخودگذشتگی نیست. اگر روزگاری جهاد، پشت خاکریزها و در سنگرها بود، امروز در بخشهای درمانی و با دارو و درمان که نه، با دل و جان است؛ جهادی درست مانند دفاعمقدس ۸ سالهمان؛ جهادی که کماکان ادامه دارد.
در ایده اول قرار بود نویسنده علاوه بر پزشکان و پرستاران، سراغ کادر بخشهای تشخیصی و نیروهای خدماتی دلاور هم برود اما در دفتر اول این مجموعه پای دریاچه کوچکی از دریای خاطرات پزشکان و پرستاران نشسته و آن را به امانت به مردم قدردان کشور عرضه کرده است. مولف در مقدمه مینویسد: وارد بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان شدم. بیتعارف و خجالت بگویم، قدری ترسیده بودم؛ شاید هم طبیعی بود. در دوران کرونا بروی به بخش ویژه یعنی سنگر کمین خط مقدم سلامت و ترس نداشته باشی؟! نشستم پای سخنان شیوایشان؛ پای خاطرات و خطرات پزشکان و پرستاران و بهیاران و کمکهای دلسوز و بیادعای آنجا...
جمله عجیب یکی از بچههای بخش هنوز در ذهنم رژه میرود: «راوی ما باش؛ صادق و بیواسطه. ایثار و اخلاص بچهها را ببین و انتقال بده...».