محمدرضا کردلو: ماندگارترین آثار سینمایی و تلویزیونی با همه بزرگیشان بخشی از خاطرات شهرکهای سینمایی به حساب میآیند، چرا که یک شهرک سینمایی در آن واحد میتواند میزبان چند سریال باشد؛ با این همه «شهرک سینمایی» ناشناختهترین بخش یک سریال است. داستان و شخصیتها آنقدر غلبه دارند که معماری و فضایی که شهرک سینمایی برای قصههای سریالی و سینمایی آماده کرده است، نادیده میماند و همه چیز در تیتراژ با عبارت «با تشکر از شهرک سینمایی...» تمام میشود.
به گزارش «وطن امروز»، «شهرکهای سینمایی» در ایران قدمت زیادی ندارند و تقریبا همه آنها در سالهای پس از انقلاب اسلامی ساخته شدهاند؛ از شهرک سینمایی غزالی که سال ۵۸ توسط زندهیاد علی حاتمی ساخته شد و از آن روز تاکنون میزبان سریالهای زیادی چون «سربداران»، «شیخ مفید»، «امام علی(ع)»، «مریم مقدس»، «جهان پهلوان تختی»، «کارگاه علوی»، «کیف انگلیسی»، «ولایتعشق»، «شب دهم»، «مدار صفر درجه»، «مردان آنجلس»، «کلاه پهلوی»، «سرزمین کهن»، «معمای شاه»، «شهرزاد» و آثار تاریخی دیگر بوده است تا شهرک سینمایی دفاعمقدس که تقریبا میزبان همه فیلمهای ژانر جنگی و دفاعمقدس و برخی دیگر از سریالهای تاریخی از جمله «یوسف پیامبر»، «مختارنامه»، «در چشم باد» و حتی سریالهای روز از جمله «پایتخت 5» بوده است. همچنین شهرک سینمایی نور که برای پروژه عظیم محمد رسولالله بنا نهاده شده و شهرکی که برای ملک سلیمان ساخته شد.
در این میان یکی از چالشهای همیشگی شهرکهای سینمایی عدم تداوم پروژهها و آسیب دیدن و تخریب آنها طی سالیان بوده است. برخلاف روند اداره شهرکهای سینمایی در برخی کشورها که تجربه موفقی از منظر ساخت و تولید آثار نمایشی است، در فضای مدیریت فرهنگی- هنری ایران مساله شهرکهای سینمایی بخوبی درک نشده است.
راهکار ساده برای استفاده بهینه از شهرکهای سینمایی، نگارش قصه برای فضایی است که متعلق به یک دوره تاریخی است. از طرفی فارغ از تعلق زمانی و مکانی شهرک سینمایی، امکان اینکه محیطی برای تولید قصهای جذاب باشد را دارد.
یکی از اشکالات اساسی مدیریت شهرکهای سینمایی عدم اتصال و تعلق آنها به کمپانیهای تولید است. اگر چه گفته میشود شهرک سینمایی غزالی متعلق به صداوسیماست یا شهرک دفاعمقدس به بنیاد روایت تعلق دارد اما نه موضع ادارهکنندگان شهرکها و نه موضع متولیان آنها، موضع یک کمپانی تولید که اراده استفاده مستمر از این شهرکها را داشته باشد، نیست.
نگاه راهبردی به شهرکهای سینمایی میتواند وضعیت امروز آنها را که وضعیتی خنثی و منفعل است بهبود بخشد. نخستین منظور از نگاه راهبردی، جلب توجه نهادهای بالادستی به داشتههای ارزشمندی مانند شهرکهای سینمایی است.
به عنوان مثال رئیس صداوسیما اگر از منظر یک داشته کارکردی - روی این واژه تاکید میشود- روی شهرکهای سینمایی حساب باز کند، میتواند به دستاوردهای مهمی برای سازمان صداوسیما فکر کند. به عنوان مثال یکی از مشکلات اساسی آثار نمایشی در وضعیت فعلی تعدد و تکثر ملودرامهای آپارتمانی و شهری است. خب! یکی از رویکردها برای غلبه بر این فضا که عموما آثاری با تم تلخ را به همراه دارد، استفاده از ظرفیت شهرکهای سینمایی است. یک شهرک سینمایی به خودی خود میتواند مساله محدودیت ژانر را مرتفع کند. شهرک سینمایی دفاعمقدس میتواند برای تولید آثاری در ژانر اکشن مورد استفاده قرار بگیرد، چنانکه برای بخشهای اکشن بسیاری از سریالها در حال حاضر هم از آن استفاده میشود اما با تدبیری ویژهتر میتوان از ظرفیت آن برای تولید یک سریال در ژانر اکشن استفاده کرد، نه صرفا برای بخشهای جزئی از یک سریال. یا شهرک سینمایی غزالی این ظرفیت را دارد که برای تولید سیتکامها و سریالهای نودشبی و خلق داستان فضا و موقعیت نمایشی به تهیهکنندگان امکان بدهد. در عین حال شهرکهای دیگر هر کدام با موقعیت و ظرفیتی که دارند، میتوانند مورد توجه قرار گیرند. به یاد بیاوریم که یک کاروانسرای معمولی و یک فضای ساده از منظر طراحی در سریال هشت بهشت، چه حکایتهای قابل تأمل و دوستداشتنی را برای مخاطبان تهیه میکرد. علاوه بر موضوع ژانر، شهرکهای سینمایی از جهات دیگر از جمله، داستانپردازیهای بدیع و طراحی شخصیتهایی متناسب با فضای شهرکها و... نیز میتوانند مورد توجه قرار گیرند. قصههای کهن ایرانی، قصههای شاهنامه که عمدتا از جنس گفتوگو با کنشهایی ساده هستند، قابلیت این را دارند که در فضای برخی از شهرکها طراحی شوند.
بیتوجهی به این ظرفیت، علاوه بر اینکه یک ناشکری در فضای آثار نمایشی است، موجب هدر رفت سرمایههای سنگین نیز میشود. بیتوجهی به برنامههای توسعه شهرکها و مدیریت سنتی آنها، نمیتواند برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، چرا که با ادامه وضعیت کنونی، از ارزشمندی آنها خواهد کاست. این شهرکها حتما نیازمند طرحهای جامعی هستند که از صفر تا صد تولید یک فیلم سینمایی را عهدهدار شوند، به کمپانیهای تولید متصل شوند و حتی بخشی از آن باشند (به معنای واقعی کلمه) و برای تولید در آنها برنامهریزی و حتی طراحی شود تا به بهترین نحو از این ظرفیت مغفول استفاده شود.