سمیرا کریمشاهی: روز شنبه، رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه با سفر به استان ماردین این کشور، سد ایلیسو را به عنوان دومین سد بزرگ ترکیه بعد از سد آتاتورک افتتاح کرد و کار آبگیری سد رسما آغاز شد که یک توربین از ۶ توربین آن از سال 2020 آغاز به کار کرده بود. سد «ایلیسو» بخشی از پروژه توسعه جنوب شرق آناتولی(گاپ) است که بر روی رود دجله احداث شده و ظرفیت ذخیرهسازی آب پشت آن به حدود 11 میلیارد مترمکعب میرسد. به تازگی این سد به نام پروفسور ویسل اروغلو، از وزرای اسبق دولت اردوغان نامگذاری شده که البته واکنش منفی مخالفان اردوغان را به همراه داشت و این اقدام را «فساد شهرت» نامیدهاند.
اما پروژه دولت ترکیه چالشهای متعدد داخلی و خارجی مهمتری را به همراه داشته است. یکی از مهمترین موانع داخلی آن که دولت به هر نحوی موفق به کنار زدن آن شد، عبور سد از شهر تاریخی حسنکیف بود؛ مکانی که قدمت 11 هزار ساله را برای آن تخمین میزنند و سراسر آن نشانهها و میراث تاریخی به چشم میخورد یا کشف شده. آغاز ساخت سد از سال 2006 باعث شد دولت با هجمه سنگین اعتراضات بر سر سرنوشت این شهر تاریخی مواجه شود که راهحل را در بهکارگیری طرحهای عظیم جابهجایی یافتند؛ از انتقال حدود 3 هزار ساکن شهر گرفته تا آثار باستانی. دولت با ساخت خانههایی با متراژ بیشتر در شهرک جدید نسبت به متوسط میزان متراژ خانههای ساکنان بومی حسنکیف، طرح جابهجایی انسانی را تکمیل کرد و این اقدام با اضافه شدن امکانات عمومی جدید به شهرک، توانست تا حدودی رضایت شهروندان را کسب کند. اقدام دوم انتقال آثار تاریخی یا مرمت آنها به منظور مقاومت در برابر ساختوسازهای جدید بود. یکی از پروژههای عظیم جابهجایی مربوط به مقبره زینلبیگ بود که این سازه با وزنی بیش از هزار تن و قدمت 540 ساله از حسنکیف به مکان جدید انتقال یافت.
پروژههای جابهجایی تا حدودی توانست از مشکلات بکاهد اما تاکنون انتقادات از تغییر بافت شهر حسنکیف، ادعای خطر تخریب آثار موجود و هزینههای هنگفت اقدامات اولیه وجود دارد. هر چند دولت تلاش کرده با برجسته کردن مزایای طرح و تبلیغات گسترده، اثرات منفی آن را خنثی کند. اما مهمترین وجه نگرانکننده پروژههای سدسازی ترکیه به تبعات فرامرزی آن مربوط میشود. قرار گرفتن منطقه غرب آسیا در کمربند خشکی جهان و پیشبینی خطر جنگ آبی در آینده این منطقه، امری آشکار است که بارها توسط فعالان و کارشناسان زیستمحیطی نسبت به آن هشدار داده شده اما عدم چارهاندیشی و سیاستگذاری صحیح آبی توسط دولتهای منطقه، خطرات آن را افزایش داده است. رودهای دجله و فرات به عنوان بزرگترین رودها و منبع آبی در غرب آسیا که در کنار نیل، ۳ رود بزرگ منطقه را تشکیل میدهند، با پروژههای آبی ترکیه و حوضه آبریز مشترکشان بین ۳ کشور ترکیه، سوریه و عراق به منطقه مستعد تنش تبدیل شده که باعث تغییر ماهیت هشدارهای زیستمحیطی کمآبی به سیاسی و پررنگ شدن جنبه امنیتی و هیدروپلیتیک میشود.
ترکیه در قالب پروژههایش 22 سد و 19 نیروگاه آبی روی مناطق بالادستی دجله و فرات احداث کرده است. در حالی که دجله و فرات منبع عمده تامین آب در مناطق پاییندست، یعنی سوریه و عراق هستند. این ۲ رود 98 درصد آب عراق و 90 درصد منابع آب سوریه را تامین میکنند. چنین ارقامی حاکی از وابستگی گسترده این ۲ کشور به منابع آب حاصل از این ۲ رود است. به تعبیر روشنتر، عراق و سوریه برای تامین منابع آب برای مصارف کشاورزی، شرب و صنعت خود به این ۲ رود وابسته هستند. با این اوصاف میتوان این ۲ رود را شاهرگ حیاتی برای ۲ کشور قلمداد کرد.
با تمام تضمینهایی که دولت ترکیه از آن سخن میگوید، تخمین زده میشود بیش از نیمی از ورودی آب رودها به ۲ کشور عراق و سوریه کاسته شود. این در حالی است که مشکلات کمآبی بر این کشورها سایه انداخته. در طول سالهای جنگ سوریه به علت پیشرفت برنامههای سدسازی ترکیه از یک سو و افزایش بیابانها و تخریب بافتهای محدود سبز در بادیهالشام از سوی دیگر، مشکل کمبود آب این کشور تشدید شد. در عراق کارشناسان پیشبینی میکنند بحران آب باعث مهاجرت 4 میلیون عراقی شود. همچنین پیشبینی میشود تا سال 2040 این کشور فاقد منابع آبی برای حیات باشد. با توجه به درهمتنیدگی گستره بحرانها در میان کشورهای منطقه بویژه میان ایران و عراق به طور قطع کمآبی و خشکسالی تاثیر مستقیم بر محیطزیست ایران دارد که ۳ موضوع هورالعظیم، اروندرود و بحران ریزگردها بیشتر مورد توجه است.
سدسازی بر روی منابع آبی مشترک و حیاتی، بعد سیاسی- امنیتی به اقدامات ترکیه میدهد. دولت این کشور با استفاده از وضعیت نه چندان عادی ۲ کشور همسایه، طرح خود را پیش میبرد. قطع ارتباط با دولت سوریه و عدم تشکیل دولت مقتدر در عراق در کنار بحرانهای متعدد این ۲ کشور که بر پیگیری جدی اقدامات ترکیه اولویت یافتهاند، شرایط مطلوب برای سدسازی ترکیه ایجاد کرده است.
ترکیه در زمینه انرژیهای تجدیدناپذیر بشدت وابسته به کشورهای مجاور خود است، لذا از نیات سدسازی ترکیه با عنوانهایی همچون آب در برابر انرژی و گروگانگیری آبی یاد میشود. در چنین شرایطی به عنوان یک دارایی استراتژیک، آب دیگر تنها با مسائل زیستمحیطی و امنیت غذایی مرتبط نیست، بلکه نقش مهمی در معادلات امنیتی منطقه ایفا میکند. دولتها آب را وسیلهای برای اهرم سیاسی و منبع قدرت میدانند. آب در غرب آسیا منبع قدرت میشود و کمبود آب بشدت با امنیت ملی در هم تنیده خواهد شد.
حتی اردوغان در مراسم افتتاح سد ایلیسو به صراحت به این مساله اشاره کرد که رقابت بر سر منابع نفتی به جنگ بر سر منابع آب و غذا در آینده تبدیل خواهد شد.
عدم توازن قدرت میان ترکیه و کشورهای پاییندست دجله و فرات، مانع طرحهای مشارکتی و هماندیشی جمعی برای معضل آب در منطقه میشود و وضعیت مدیریت منابع آبی از قالب پیشنهادهایی که برای همکاری ارائه میشود به نزاع، تدریجا تغییر میکند. چنین مسالهای هیچ چشمانداز مطلوبی را برای آینده زیستی- امنیتی منطقه باقی نمیگذارد.
------------------------------------
منابع
-aksam.com.tr/guncel/hasankeyfi-yok-etti-denilen-baraja-ismi-verilen-veysel-eroglundan-konusulacak-tweet/haber-1217503
-orfonline.org/expert-speak/water-scarcity-middle-east-beyond-environmental-risk
- صفوی، حمزه (1399). بحرانهای ژئوپلیتیک غرب آسیا و شمال آفریقا. تهران: دانشگاه تهران
- فرهادی، فرشید. گزارش ویژه (شماره 68، مردادماه 1400). مرکز آیندهپژوهی جهان اسلام