البته که از این عنوان اعطایی جدید به مراتب خرسندتریم و مراتب تشکر و سپاس خود را نسبت به این حسن انتخاب اعلام میداریم.
چی بود گاو، نه قیافه داشت، نه هیکل میزون. هرکی هم میخواست از گاگول بودن ما حرف بزنه، زرتی میگفت گاو شیرده.
یکسره هم که ازمون آویزون بودن به خاطر دو لیتر شیر. اصلا جوری شده بود که فکر میکردیم نکنه ما رو فقط به خاطر شیرمون میخوان و فصل شیردهی که بگذره میذارنمون کنار. دیگه داشتیم افسردگی مزمن میگرفتیم که خوشبختانه با این عنوان اهدایی جدید به دوران اوج خودمون برگشتیم. حالا شما ببینید اولین جملهای که با شنیدن کلمه سگ به ذهنتون متبادر میشه غیر از اینه که «سگ حیوان باوفایی است»؟ حالا این وفا و اون گاگولی رو بذار کنار هم خداییش کدوم زیبندهتره؟ سگ که باشی یه وظیفه نگهبانی داری و آب و استخونم میذارن جلوت، دیگه لازم نیست مثل گاو با اون هیکل چند تُنیت بری بچری واسه دوتا پر یونجه که شکمت رو سیر کنی.
نهایت فعالیتت یه دم تکون دادنه که تو بگو روزی صدبار، واسه چی انجام ندیم؟
اتفاقا این ارتقای درجه ما رو مصممتر کرد که برای رسیدن به غایت مدارج، همه سعی و تلاشمون رو بهکار بگیریم تا به قله سعادتمندی که همانا خشنودی کدخداست، نائل بشیم.