محمد شلتوکی*: «فقط انسانهای ضعیف به اندازه امکاناتشان کار میکنند». این جمله را مردی گفت که 10 سال پیش در روزی چون دیروز، روح بلندش از پادگان کوچک مدرس به ملکوت اعلی سفر کرد و میراثی در گستره کل ایران و محور مقاومت از خود بر جا گذاشت؛ مردی که نه فقط بسیار بیشتر از امکاناتش که حتی به جای نسلهای پس از خود هم کار کرد تا میراثداران او راحتتر پا جای پایش بگذارند و هر قدمی که برمیدارند، رد گامهای مستحکم و استوار «حاجحسن» را ببینند.
در طول این 10 سال هر قدر بیشتر از حاجحسن طهرانیمقدم خواندم و شنیدم، بیش از پیش به یک باور قدیمیام درباره او ایمان آوردم: «حاجحسن» از آن دست انسانهایی بود که فقط یکبار در تاریخ میآیند و هیچ بدیل دیگری برای او نمیتوان پیدا کرد! او با دستان خالی فرمانده توپخانه سپاه شد، آن هم در حالی که در سپاه یک عراده توپ هم پیدا نمیشد! اما نصرت الهی چنان شامل حالش شد که در عملیات فتحالمبین صدها عراده توپ از عراقیها به غنیمت گرفت و همینها شدند استعداد اولیه توپخانه سپاه به فرماندهی «حسن مقدم»؛ یگانی که در بیتالمقدس و عملیاتهای پس از آن خوش درخشید اما توپخانه پایان کار مقدم نبود.
بعثیها که شروع به موشکباران شهرهای ایران کردند، «موشک جواب موشک» شعار داغ آن روزها بود؛ اما جواب موشک با کدام موشک؟!! اینجا رسالت جدید حسن طهرانیمقدم و یارانش آغاز شد؛ مسیری سخت و طاقتفرسا که از سال 63 با عزیمت گروهی به فرماندهی حسن مقدم به سوریه و فراگیری آموزشهای شلیک موشک و پس از آن خرید موشک از لیبی آغاز شد. ابتدا موشکهایی که ایران به سمت مواضع بعثیها شلیک میکرد با کمک افسران لیبیایی بود اما دیری نپایید که آنها هم با تهدید و تطمیع کشورهای حامی صدام، ایران را تنها گذاشتند و سامانههای موشکی را هم از کار انداختند.
مقدم و یارانش اما اهل دست روی دست گذاشتن نبودند؛ جهادی شبانهروزی را آغاز کردند و در نهایت هم موفق شدند خودشان، بدون کمک هیچ خارجیای موشکها را یک به یک به سمت مواضع دشمن بعثی روانه کنند؛ روندی که تا پایان جنگ هم ادامه داشت.
حالا جنگ تمام شده اما خاطرات تلخ سالهای جنگ و موشکباران شهر و کوی و برزن و صحنههای خرابی ناشی از انفجار و پیکرهایی که از زیر آوار بیرون میآمد، از مقابل چشمان «مقدم» عبور میکرد و خاطرش را میآزرد.
در اندیشههای بلندش این بود که چگونه از تکرار آن صحنههای تلخ جلوگیری کند. او کلید حل معما را یافته بود، راه سخت و طاقتفرسا بود اما همت مقدم و یارانش، بلندتر از این حرفها بود.
آستینها را بالا زدند، شب و روزشان را به هم آمیختند تا «شهابیک» متولد شد؛ همان موشک اسکاد بود که در حقیقت با مهندسی معکوس آن را ساخته بودند، همان موشک اسکادی را که سال 63 با مکافات زیاد از لیبی خریده بودند حالا خودشان ساختند و این شد شروع ماجرای ساخت موشک. کار متوقف نشد، شهابیک بردش افزایش یافت و شد شهاب2، اما این هم پایان کار شهید طهرانیمقدم نبود؛ در اندیشه او باید به موشکی دست مییافتیم که بتوانیم با آن رژیم مجعول صهیونیستی را هدف قرار دهیم و همین مطلعی شد برای ساخت موشک شهاب3؛ نخستین موشک اسرائیلزن ایران!
اما باز هم این پایان کار مقدم نبود؛ او حالا به برد 2000 کیلومتر که متضمن قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران بود رسیده بود و به دنبال کیفیتافزایی قدرت موشکی بود و همین بهانهای شد برایش که به سمت توسعه موشکهایی با قابلیت تاکتیکی و واکنش سریع برود. مقدم پروژهای بلندپروازانه را در سر میپروراند؛ موشک بالستیک سوخت جامد با برد 2000 کیلومتر. همراهانش طرحهای او را بلندپروازانه میپنداشتند اما در نهایت این مقدم بود که خود جلودار میشد و دیگران را به دنبال خود میکشاند تا طرحها به نتیجه برسد. پروژه عاشورا هم از آن پروژههای سخت و نفسگیر بود اما همت طهرانیمقدم بزرگتر از آن بود و در نهایت ثمره آن شد موشک سوخت جامد «سجیل» با برد 2000 کیلومتر.
«حاجحسن» هدفش نابودی اسرائیل بود و آنگونه هم که وصیت کرده بود، روی سنگ مزارش نوشتند: «اینجا مدفن کسی است که میخواست اسرائیل را نابود کند». با این حال او هیچگاه از شیطان بزرگ هم غافل نشد. موشکهای قیام با برد 800 کیلومتر یادگار اوست که هدفش از توسعه آن تهدید پایگاههای آمریکا در منطقه بود؛ در این میان نبوغ و خلاقیتش هم به کار میآمد و کاری میکرد کارستان! نمونه بارز آن توسعه موشکهای بالستیک ضد ناو (خلیجفارس) و ضد رادار (هرمز) بود که این افتخار را برای جمهوری اسلامی ایران در دنیا به ثبت رساند که نخستین سازنده و دارای فناوری طراحی و ساخت اینگونه موشکها در دنیا باشد.
بلوغ فناوری و صنعت هوافضا در جمهوری اسلامی ایران، ثمره مجاهدتهای شهید طهرانیمقدم و همرزمانش در سازمان تحقیقات و جهاد خودکفایی سپاه است که موتور محرک و پیشران دیگر بخشهای کشور در این حوزه شدند. طهرانیمقدم نه فقط در عرصه نظامی و موشکی، که ایدههای بزرگی را در حوزه ساخت ماهوارهبر نیز دنبال میکرد؛ ایدههایی که برخی از آنها به محصول نهایی یعنی ماهوارهبر تبدیل شدند و برخی دیگر نیز پس از شهادتش به دست جوانانی که او تربیت کرده بود به ثمر نشست. امروز اگر «نور» زمین را از ارتفاع 425 کیلومتری رصد میکند، ثمره ماهوارهبر «قاصد»ی است که سنگ بنایش را طهرانیمقدم گذاشت؛ راهی که کماکان ادامه دارد و «قائم» در پیش دارد.
هر آنچه از طهرانیمقدم بگوییم کم گفتهایم؛ امنیتی که در سالهای پس از دفاعمقدس و در حساسترین مقاطع تاریخی در منطقه پر از آشوب غرب آسیا در جمهوری اسلامی ایران حاکم بوده، ثمره مجاهدت و تلاشی است که سردار شهید طهرانیمقدم با تبدیل آرزوهای دوربردش به محصول و تبدیل آن محصول به دکترین اصلی دفاعی کشور یعنی «بازدارندگی موشکی» ایجاد کرد.
* پژوهشگر دفاعی