printlogo


کد خبر: 240285تاریخ: 1400/8/23 00:00
«بازگشت به قصه» با گسترش و تنوع ژانر در سریال‌‌سازی
‌الگوهای کهن زنده‌اند

گروه فرهنگ و هنر: «فیلمنامه» مساله اصلی سینما و تلویزیون است. ناتوانی در خلق موقعیت‌های نمایشی و ژانرهایی که اجازه رویاپردازی را به مخاطب می‌دهند، موجب شده حجم زیادی از تولیدات و آثار نمایشی در ژانر ملودرام تولید شوند. وقتی در فضای رسانه‌ای از کلمه «تلخ» پیرامون سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی استفاده می‌شود، این مساله کمتر از منظر ژانری مورد توجه قرار می‌گیرد. اینکه انتخاب ژانر و گسترش محدوده‌های ژانری تا چه اندازه می‌تواند در فضای کلی سریال‌سازی تغییرات مثبت بیافریند، مساله‌ای است که این روزها حرف و حدیث پیرامون آن فراوان است که می‌تواند مورد توجه قرار بگیرد؛ گزاره‌ای که با پرسیدن چند سوال پیاپی می‌توان به آن رسید: اینکه چرا حجم زیادی از تولیدات نمایشی تلویزیون را ملودرام‌ها تشکیل می‌دهند؟ چرا این تصور در میان برخی مدیران حوزه نمایش برجسته است که ملودرام مساوی قصه است؟ چرا به ژانرهای دیگر فکر نمی‌شود؟ چرا ظرفیت‌های داستانی ژانرهای دیگر شناخته نشده یا کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد؟ بعد از این همه باید پرسید اساسا چرا با مساله‌ای تحت عنوان «محدودیت ژانر» مواجهیم؟ در حالی که بازگشت به حوزه‌های متعدد ژانری که اتفاقا در تلویزیون مسبوق به سابقه نیز بوده است، می‌تواند دوباره مورد توجه قرار بگیرد. نگاهی به پیشینه ژانری صداوسیما در ۲ دهه گذشته نشان می‌دهد این ادعا، شاهد مثال‌های فراوانی دارد. به عنوان مثال از فیلم‌های ساخته شده در حوزه معمایی- پلیسی می‌توان به آثاری اشاره کرد که ماندگاترین آنها متعلق به دهه‌های 70 و ابتدای دهه 80 هستند. این ژانر به عنوان یکی از ژانرهایی که مردم نسبت به آن توجه ویژه دارند و حتی اگر از منظر طنز، کاری در این ژانر ساخته شود مورد توجه قرار می‌گیرد (کارآگاه شمسی و مادام)، بسیار مورد غفلت قرار گرفته است. اگرچه در حوزه‌های امنیتی و جاسوسی کارهایی در تلویزیون ساخته می‌شود اما داستان‌پردازی‌های پلیسی و معمایی به صورت مستقل در یک ژانر ویژه مورد توجه قرار نگرفته ‌است. برخی از آثار دهه‌های گذشته مانند مزد ترس 1 و 2، کارآگاه علوی 1 و 2، مجموعه سرنخ، شلیک نهایی، کلانتر، پلیس جوان و خواب و بیدار، که همگی آثار پرمخاطبی بودند، سریال‌هایی بودند که از ساخت برخی‌ از آنها نزدیک به ۲ دهه می‌گذرد. در همه این سال‌ها، آثاری که در این ژانر ساخته و پرداخته شده باشند، بسیار کم بوده‌اند، در حالی که می‌دانیم این ژانر مخاطبان خاص خود را دارد. در سال‌های اخیر سریال‌های دفاع مقدسی نیز یا به عنوان پروژه‌های سنگین در دستور کار قرار گرفته‌اند یا اساسا ساخته نشده‌اند در حالی که این ژانر نیز بسترهای لازم برای قصه‌گویی را داراست و باید به عنوان یک حوزه مستقل مورد توجه قرار گیرد. بسیاری از درام‌های خانوادگی و اجتماعی می‌تواند در ژانر دفاع مقدس مورد توجه قرار بگیرد و تولید شود. این اتفاق در کنار بیان مسائل امروز ما، می‌تواند از فضایی که قصه‌های مربوط به سال‌های دهه 60 می‌سازند نیز استفاده کند؛ در واقع توجه ویژه به مسائل تاریخ معاصر در عین اینکه یک ملودرام و درام تولید می‌کند، کارکرد‌های روز نیز دارد. در تلویزیون کارهایی تولید شده‌اند که واجد این ویژگی بوده‌اند. وضعیت سفید، شوق پرواز، در چشم باد، دولت مخفی، نابرده رنج، خاک سرخ، بازگشت پرستوها، رقص پرواز، سفر به چزابه و سیمرغ از جهاتی دارای این ویژگی بودند. 
در حوزه تاریخی نیز روزی روزگاری، تفنگ سرپر، شب دهم، روزگار قریب، کیف انگلیسی و مدار صفر درجه تولید شده‌اند که به عنوان خروجی‌های مثبت مدیران آن دوره به شمار می‌روند. 
در کنار این ژانرها به ژانرهای تازه نیز می‌توان فکر کرد و صنعتی‌سازی را کلید زد. صنعتی‌سازی می‌تواند در بستر شهرک‌های سینمایی موجود کلید بخورد. اخیرا در یادداشتی پیرامون توجه به مساله شهرک‌های سینمایی نوشتیم که یک شهرک سینمایی به خودی خود می‌تواند مساله محدودیت ژانر را مرتفع کند. شهرک سینمایی دفاع‌مقدس می‌تواند برای تولید آثاری در ژانر اکشن مورد استفاده قرار بگیرد، چنانکه برای بخش‌های اکشن بسیاری از سریال‌ها در حال حاضر هم از آن استفاده می‌شود اما با تدبیری ویژه‌تر می‌توان از ظرفیت آن برای تولید یک سریال در ژانر اکشن استفاده کرد، نه صرفا برای بخش‌های جزئی از یک سریال. یا شهرک سینمایی غزالی این ظرفیت را دارد که برای تولید سیت‌کام‌ها و سریال‌های نودشبی و خلق داستان، فضا و موقعیت نمایشی به تهیه‌کنندگان امکان بدهد. در عین حال شهرک‌های دیگر هر کدام با موقعیت و ظرفیتی که دارند، می‌توانند مورد توجه قرار گیرند و قصه‌های تاریخی با استفاده از قصه‌های ایرانی پیش روند. در ابتدای متن نسبت به این گزاره تاکید شد که مشکل اساسی سینما و سریال، فیلمنامه و قصه است. قصه‌های ایرانی به شرط نیفتادن در بروکراسی‌های معمول سازمانی ظرفیت خوبی برای سریال‌سازی صنعتی دارند. این روزها پروژه‌ای به نام مستوران از سوی سازمان اوج در حال تولید است که با تصاویری که از این سریال منتشر شده، به نظر می‌رسد ویژگی‌های مذکور را دارد و در حال بهره‌برداری از شهرک‌های سینمایی برای بسط قصه است. تلاش برای استفاده از ظرفیت‌های مغفول در داستان ایرانی و قصه‌های کهن می‌تواند به عنوان یک راهبرد مدنظر مدیران تلویزیون قرار بگیرد. 
***
    تدوین مستوران به نیمه رسید   
همزمان با ادامه تصویربرداری سریال تاریخی «مستوران» در شهرک سینمایی نور، تدوین این اثر به نیمه رسید. بیش از ۷۰ درصد تصویربرداری سریال «مستوران» به کارگردانی مسعود آب‌پرور و تهیه‌کنندگی عطا پناهی سپری شده و حسن حسن‌دوست تدوین این سریال را به نیمه رسانده است. با پایان مراحل تولید و آغاز صداگذاری و ساخت موسیقی، «مستوران» برای پخش از رسانه ملی آماده خواهد شد. حمیدرضا آذرنگ، نازنین فراهانی، رویا میرعلمی، بیژن بنفشه‌خواه، علی دهکردی، الهام جعفرنژاد، عیسی یوسفی‌پور، رابعه اسکویی، صفا آقاجانی، مزدک رستمی، رسول نقوی، حامد محمودی و جواد انصافی از جمله بازیگرانی هستند که مقابل دوربین «مستوران» قرار گرفته‌اند. فصل اول سریال «مستوران» که برگرفته از قصه‌های کهن ایرانی است در ۲۶ قسمت تولید خواهد شد و مجری طرح این مجموعه «استودیو بادبان» است. سازمان هنری- رسانه‌ای اوج سریال «مستوران» را برای پخش از رسانه ملی می‌سازد.

Page Generated in 0/0058 sec