اگر چه موقع تحصیل علم و دانایی ست
صدای هر چه میآید شبیه لالایی ست
برام قهوه بیاور که تِست بسیار است
در این نبرد کجا جای آب یا چایی ست
اگر به خواب روم غول قلچماقش را
هزار بار ببینم که اِند زیبایی ست!
در این رقابت سنگین که چشم کورکن است
صعود مصرف آبِ هویج رویایی ست
شنید مادرم، آورد یک پیاله و گفت
بخور عزیز دلم چون ویتامین آ یی ست
شبیه طعمه چربی به چشم صیادان
مرا درون تمام کلاسها جایی ست
به محض دیدن ترسم، به گریه مادر گفت:
نترس! مثل عملهای ساده، سرپایی ست
هزار وعده شنیدم که "حذف خواهد شد"
ولی دریغ چنان وعده کلیدایی ست