printlogo


کد خبر: 240484تاریخ: 1400/8/27 00:00
آبان 98 و رسانه ملکه انگلیس؛ مستندسازی یا وارونه‌نمایی و جعل حقیقت؟

حامد سرلکی: ماجرای آبان 98 که در سایه بی‌درایتی دولت وقت و با پی‌ریزی و حمایت ضدانقلاب نسج و نضج یافت و به جان باختن چند تن از هموطنان و ایراد خسارات چند صد میلیاردی به بیت‌المال انجامید، اواخر آبان 98 پس از گذشت چند روز از التهاب در برخی شهرهای ایران با خروش ملت علیه اراذل اجاره‌ای خاتمه یافت. 
مشخص آنکه مسائلی مانند عدم اقناع افکار عمومی درباره افزایش نرخ بنزین، تصمیمات غیرمشورتی دولت و نحوه بد اجرای مصوبات سران قوا باعث آغاز برخی اعتراضات پراکنده در 24 و 25 آبان 98 در برخی شهرها شد. اگرچه برخی معتقدند از منظر جامعه‌شناختی و سیاسی شکل و شمایل برخی اعتراضات بنزینی به ‌حق بود اما اکنون بعد از گذشت ۲ سال همه تحلیلگران اذعان دارند با ورود و طرح‌ریزی جریان ضدانقلاب، ماهیت اعتراضی و مسالمت‌آمیز تجمعات به بلوا، قانون‌شکنی و آشوب در ایران تبدیل شد؛ حوادثی که 40 سال است نظام سلطه رؤیای تکرار و استمرار آن را در سر می‌پروراند. اگرچه بصیرت ملت ایران همه نقشه‌های اپوزیسیون و بیگانه را نقش بر آب کرده است اما آنها باز هم بیکار ننشسته و هر از گاهی با ساخت موسیقی و کلیپ، برگزاری دادگاه‌های نمادین، اتهام‌زنی‌های حقوق بشری و مستندسازی‌های جعلی نظام جمهوری اسلامی و مدیریت رهبر معظم انقلاب را آماج حملات خود قرار می‌دهند.  این دست برنامه‌ریزی‌ها کم نیستند؛ دشمنان نظام اسلامی در طول چند دهه گذشته از حادثه کوی دانشگاه (78) تا اعتراضات 96 و 98 سعی داشته‌اند با موج‌سواری بر اعتراضات اجتماعی و اقتصادی، کلیت نظام جمهوری اسلامی را زیر سوال برده و با وارد آوردن فشار سیاسی - اقتصادی بر حاکمیت جمهوری اسلامی، نظام اسلامی را در برابر خواسته‌های خود به زانو دربیاورند. 
طی روزهای اخیر پس از به سنگ خوردن تیر دشمن در هک سامانه هوشمند بنزین، فعالیت‌های تبلیغی گروه‌ها و رسانه‌های ضدانقلاب به بهانه پرونده آبان 98 تشدید شده است. نظام سلطه با برگزاری نمایشی مبتذل (برگزاری 5 جلسه مشابه با یک دادگاه در لندن) و الصاق کردن ۲ واژه «مردمی» و «بین‌المللی» به دادگاهی صوری سعی کرده است وقایع آبان 98 را زنده و افکار عمومی را علیه جمهوری اسلامی تهییج و تحریک کند.  دادگاه مذکور نه وجاهت حقوقی یا سیاسی داشت و نه نمایندگانی از مردم ایران. حضور چند قاضی بازنشسته و گمنام در کنار حضاری محدود و دستچین‌شده توسط گروه‌های ضدانقلاب و صحنه‌گردانی یکی از خبرنگاران سابق جریان اصلاحات، تمام سطح به ‌ظاهر کنشگری و بنیه تبلیغی گروه‌های یادشده بود. 
از نکات قابل ‌توجه پس از برگزاری آخرین جلسه دادگاه لندن، موضوع پیمانکاری دادگاه مزبور بود که محل جدال و دعوای ۲ گروه از جریان ضدانقلاب (سلطنت‌طلب‌ها و منافقین) قرار گرفت و اساسا موجی استهزاگونه از رفتار کودکانه فعالان ضدانقلاب را به وجود آورد. نکته جالب ‌توجه، میزبانی روباه پیر و برگزاری دادگاه صوری در شهر لندن است که خود نشان‌دهنده عمق خیانت‌ها و خباثت‌های انگلیس علیه ملت ایران است. 
بجاست دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی موارد اعتراضی خود نسبت به سیاست‌های خصمانه دولت انگلستان علیه ملت ایران را ابراز کرده و اساسا چرایی میزبانی شهر لندن برای گروه‌های معلوم‌الحال و فرصت‌طلب ضدانقلاب را به چالش بکشد. 
شیطنت و خباثت انگلیسی‌ها علیه ایران در حالی آشکارا مشخص است که این دولت همواره در روزهای اخیر با پیام‌های بسیاری خواستار آزادی یکی از جاسوس‌های دوتابعیتی دستگیرشده در ایران شده‌ است. 
پس از به خطا رفتن پیکان اتهام‌زنی‌های ضدانقلاب در ماجرای دادگاه لندن در چند روز گذشته، این بار بخش فارسی شبکه BBC سعی کرد با ساخت گزارشی جعلی بر مدار عبور از واقعیات میدانی آبان 98، فاز دیگری از حملات علیه نظام جمهوری اسلامی را کلید بزند. جالب آنکه گزارش بی‌بی‌سی همزمان شده بود با پخش مستند «پشت پرده؛ روایت مهار آشوب آبان 98» در شبکه سوم صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران. 
رسانه ملکه انگلیس تلاش کرد با امنیتی خواندن رویکرد رهبر معظم انقلاب در قبال ماجرای بنزینی 98، از نحوه شکل‌گیری وقایع آبان 98 روایت‌های غلطی را ارائه کند.  عدم پخش تصاویری از حضور افراد نقابدار در میان اغتشاشگران، سانسور عکس‌ها و فیلم‌هایی از تخریب و تحریق و ایراد خسارت به اموال عمومی از سوی آشوبگران، عدم انتشار تصاویر و ویدئوهای برخورد خشن اشرار با منتقدان، بستن خیابان‌ها و انتشار بیانیه‌های حمایتی گروه‌های تروریستی مانند منافقین، حمایت گسترده آمریکا و اروپا از اغتشاشگران و... حقایقی است که گزارشگر بی‌بی‌سی تلاش کرد از آنان عبور کند و تنها وجهی از بیانات آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای را به‌ عنوان یکی از اسناد برخورد خشن نیروهای انتظامی با مردم(!) بازنمایی کند، در حالی ‌که رهبر انقلاب در ماجراهایی مانند فتنه 88 یا غائله آبان 98 همواره به ملت ایران نسبت به نفوذ دشمن هشدار دادند و خط «مردم» را از «اشرار» و «آشوبگران» جدا کردند و بصیرت و آگاهی مردم در برابر دسیسه‌های دشمنان را مورد تمجید و تقدیر قرار دادند.  رهبر انقلاب در برابر اعتراضات اجتماعی هرگز رویکرد امنیتی نداشته‌اند. به خاطر همین واقعیت است که شبکه انگلیسی آنجا که رویکرد رهبری در فتنه کوی دانشگاه را روایت می‌کند، این بخش از سخنان رهبر انقلاب در غائله ۱۸ تیر را سانسور می‌کند که به جوانان فرمودند: «مگر من بارها نگفته‌ام در اجتماعات کسانی که مخالفند، هیچ‌کس نباید رفتار خشونت‌آمیز داشته باشد؛ چون این، دشمن را خوشحال می‌کند. بارها ما این حرف را گفتیم، چرا گوش نکردند؟! چرا گوش نمی‌کنند؟! حتی اگر یک حرفی که خون شما را به جوش می‌آورد به زبان آورند - مثلا فرض کنید اهانت به رهبری کردند- باز هم باید صبر و سکوت کنید. اگر عکس مرا هم آتش زدند یا پاره کردند، باید سکوت کنید».
مستندسازان رسانه دولتی انگلستان فراموش کرده‌اند - یا خود را به فراموشی زده‌اند - که بنا بر اعترافات خود آنها، این اعتراضات را خودشان ساماندهی کرده‌اند. امیرحسین اعتمادی، یکی از اعضای سازمان دانش‌آموختگان لیبرال ایران در همان برهه در گفت‌وگو با همین شبکه BBC فارسی گفته بود: «اعتراضات اخیر ایران هم رهبر ملی دارد و هم فرمانده میدانی؛ 3-2 سال است برای این اعتراضات سازمان‌دهی و شبکه‌سازی و حتی شعارنویسی شده است».
روشن است رهبر معظم انقلاب به ‌عنوان سکاندار کشتی جمهوریت و قانون‌گرایی در کشور علاوه بر تضمین چندباره مقوله اعتراض و نقد در کشور و حمایت همه‌جانبه از باز نگاه داشتن در انتقاد از وضعیت موجود، رویه‌ای مقاوم و استوار در برابر هرگونه قانون‌شکنی و تعرض داشته‌اند، لذا رسانه دولتی انگلستان چه با امنیتی خواندن رویکرد رهبری و چه با انتشار تقطیع شده بیانات معظم‌له، نخواهد توانست اصل حراست از امنیت جامعه به دست حاکمان آن جامعه را زیر سوال ببرد؛ اصلی که چه در گذشته، چه حال و چه در آینده در تمام حکومت‌ها و با هر اندیشه‌ای به ‌عنوان یکی از اصول اساسی امنیت ملی در نظر گرفته شده است. 
نکته دیگر آنکه اگر به چرایی و کم و کیف سرمایه‌گذاری ضدانقلاب برای تنش‌زایی و اغتشاش‌آفرینی در ایران بپردازیم، درخواهیم یافت برخی محافل و رسانه‌های ائتلاف «صهیونیستی - عربی - غربی» در برهه‌های مختلف تا ایام منتهی به آبان 98 از تلاش برای بحران‌سازی داخلی در ایران به‌ صراحت سخن به میان آورده‌اند؛ از علاقه جان بولتون و دولت ترامپ برای ایجاد «تابستان داغ [سال 1397]» در ایران گرفته تا اذعان برخی اندیشکده‌های غربی مبنی بر ایجاد فشار اقتصادی برای بحران‌سازی اجتماعی در ایران؛ همه و همه نشان‌دهنده آن است که موضوع بحران‌سازی در ایران و تعمیم آن به موضوعات معیشتی، قبل‌تر از آبان 98 طراحی و برنامه‌ریزی شده بود. 
به‌ عنوان یک نمونه، در همین باره روزنامه لبنانی «الأخبار» در دومین قسمت از گزارش‌های جدید «سعودی‌لیکس» که موضوع آن افشای طرح پیشنهادی ریاض به آمریکا برای براندازی ۳ ‌ساله در ایران از سال 2017 (۱۳۹۶) است، از ۲ طرح سعودی برای ایجاد آشوب در داخل ایران خبر داد. 
طرح عربستان سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران بخشی از طرح کلی «چارچوب شراکت راهبردی قرن بیست‌و‌یکم بین ایالات ‌متحده و پادشاهی عربی سعودی» است که ریاض ژوئن 2017 (بهار ۱۳۹۶) که ترامپ به عربستان سفر کرد، آن را ارائه کرد. طبق این گزارش، در مقدمه سند سعودی آمده است: «تلاش مشترک ۲ کشور (عربستان و آمریکا) برای تحقق بیشترین حد ممکن از این طرح‌ها، مقابله با سیاست‌های ایران را تسریع می‌کند». 
این سند، شامل ۲ طرح موازی است که رژیم سعودی برای تقابل با سیاست‌های ایران تدوین کرده و ۲ نام نمادین برای آن انتخاب شده است: «نمرود» و «عنکبوت». هدف از این ۲ طرح، «بی‌ثبات کردن داخل ایران تا پایین‌ترین حد ممکن و تلاش برای مطیع کردن رژیم ایران به‌ طوری ‌که در بالاترین حد ممکن در خدمت منافع پادشاهی عربی سعودی(!) و ایالات‌ متحده آمریکا باشد» است. یادآور می‌شود گزارش مزبور در تاریخی قبل‌تر از اغتشاشات آبان‌ماه 98 منتشر شده است.

Page Generated in 0/0093 sec