یکی از معضلات اقتصاد که کشور با آن دست و پنجه نرم میکند، تورم افسارگسیختهای است که روزبهروز سفره مردم را کوچکتر میکند. پس از روی کار آمدن دولت سیزدهم، یکی از اقداماتی که از همان روزهای اول توسط دولت و تیم اقتصادیاش در دستور کار قرار گرفت، کشیدن ترمز تورم بود. از جمله علل ایجاد تورم، استقراضهای مکرر دولتها به منظور تامین کسری بودجه و هزینههای جاریشان است.
انتشار اوراق و گسترش بازار آن موضوعی است که اقتصاددانان آن را یکی از مسیرهای تامین کسری بودجه دولت بدون ایجاد تورم و نیز مهار تورم میدانند و در این زمینه معتقدند دولت باید با افزایش نرخ سود اوراق و کاهش زمان سررسید آنها، این بازار را برای مردم جذاب کند.
یکی از مسیرهای پیش روی دولت برای مهار تورم، فروش اوراق، مشروط به عدم مداخله دستوری و جذاب بودن نرخ سود آنهاست، زیرا جذاب کردن نرخ اوراق، هم مردم را برای سرمایهگذاری در بازار اوراق تشویق میکند و هم از هجوم منابع مالی به بازارهای دارایی جلوگیری میکند. آخرین وضعیت نقدینگی به عنوان مؤلفه متاثر از برداشت از بانک مرکزی و خلق پول در پی آن، اینگونه است که نقدینگی در پایان مهرماه از 4000 هزار میلیارد تومان عبور کرده است. سیداحسان خاندوزی وزیر امور اقتصادی و دارایی که وظیفه تامین مالی دولت را از طریق مسیرهایی چون درآمدهای مالیاتی، خصوصیسازی، انتشار اوراق و... بر عهده دارد، یکی از اولویتهای مهم خود را کمک به ثبات اقتصاد کلان و مهار پایدار تورم اعلام و تاکید کرده است از روز اول تمام تلاش خود را برای تامین کسری بودجه از روشهای غیرتورمزا، کنترل نقدینگی و... به کار گرفته و میگیرد.
* رشد نقدینگی؛ بیمار مزمن اقتصاد ایران
نسبت رشد نقدینگی به تولید حقیقی طی سالهای اخیر همواره افزایشی بوده و نقدینگی موجود در کشور همواره تبدیل به تورم شده است؛ اختلافی نگرانکننده که به سفره و معیشت مردم لطمه میزند. رشد سریع و قابل توجه حجم نقدینگی در اقتصاد کشور یکی از علل اصلی افزایش تورم و ضعف تولید است که راهحل این معضل تجدیدنظر اساسی در سیاستگذاریهای پولی و بانکی کشور است. اینکه رشد نقدینگی روندی قابل قبول داشته باشد و بتوان آن را به سمت رونق تولید هدایت کرد، امری است که میتواند پیامدهای مثبتی از نظر رشد اقتصادی، افزایش اشتغال و کاهش تورم را در بر داشته باشد. البته باید توجه کرد نقدینگی، یگانه علت تورم نیست؛ برای مثال شوکهای ارزی را هم میتوان یکی از دلایل بروز تورم نامید. گاهی تورم در اقتصاد از عدد متوسط 50 ساله بالاتر میرود و حالت شوک پیدا میکند؛ نقدینگی نمیتواند این تورم را توضیح دهد و آنچه موجب این تورم میشود، شوکهای دارایی در اقتصاد ما است که این شوکهای قیمت دارایی در درجه اول قیمت ارز، سپس قیمت ملک و مستغلات است و در چند ماه اخیر هم شاخص بورس بوده است. این قیمتهای داراییها وقتی افزایش زیادی پیدا میکند، به نحوی سطح عمومی قیمتها و تورم در اقتصاد را افزایش میدهد و به دنبال خود میکشد.
به نظر میرسد 3 راهحل برای مدیریت، کنترل و هدایت رشد نقدینگی میتوان در نظر گرفت؛ ابتدا باید بر رشد ترازنامه بانکها بویژه بانکهای مشکلدار محدودیتهای لازم اعمال شود. به عبارت دیگر، باید از بالاتر رفتن بدهی بانکها از دارایی و سرمایه آنها جلوگیری شود. دومین اقدام مربوط به مشکلات نظام بانکی کشور است. بسیاری از بانکها از طریق شرکتهای زیرمجموعه خود وارد فعالیتهای سفتهبازانه میشوند. بانکها به جای تأمین سرمایه مورد نیاز بنگاههای اقتصادی و کمک به تولید، به دلایلی جهت جبران بدهیها یا پرداخت سود سپردهگذاران خود وارد بازارهای مختلف مانند ارز، سکه و مسکن میشوند. این امر نوسانات شدید و نابسامانیهای قابل توجهی را در بازارهای مذکور موجب میشود. از این رو، نظارت بر عملکرد نظام بانکی و جلوگیری از انحراف بانکها از مسیر و وظیفه اصلیشان جزو ضرورتهای انکارناپذیر سیاستگذاریهای پولی و بانکی است. کنترل اعطای تسهیلات کلان توسط مقام ناظر نیز سومین راهکار به شمار میرود. در برخی موارد بانکها به افراد و نهادهای خاصی تسهیلات کلانی اعطا میکنند که ضرورتا در تولید سرمایهگذاری نکرده و اشتغالی ایجاد نمیکنند.