عدم تنوعبخشی به سبد سوخت و تأسیس نکردن پالایشگاه جدید ظرف 8 سال گذشته، موجب نگرانی درباره تأمین بنزین در ماههای آتی شده است
محمد نجارصادقی: در حالی مصرف روزانه بنزین کشور در آبان جاری به 90 میلیون لیتر در روز رسیده است که پیشبینی میشود با فروکش کردن آسیبهای اقتصادی ناشی از کرونا و برقراری سفرهای بیناستانی در ماههای آینده، متوسط روزانه مصرف بنزین کشور به بیش از 100 میلیون لیتر برسد. با توجه به اینکه تولید روزانه کشور 102 تا 103 میلیون لیتر است، میتوان گفت زنگ خطر مصرف بنزین در کشور به صدا درآمده است.
اقدام عاجل در ایجاد پالایشگاه جدید جهت تولید بنزین و تنوعبخشی سبد سوخت کشور، ۲ راهکاری است که باید هر چه زودتر پیگیری و عملیاتی شود؛ ۲ اقدامی که در 8 سال گذشته توسط بیژن نامدارزنگنه به فراموشی سپرده شده بودند.
به گزارش «وطنامروز»، دیروز جلیل سالاری، مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی در نشستی خبری گفت: مصرف بنزین در کشور به طور میانگین روزانه ۷۵ میلیون لیتر بود که این رقم پس از لغو محدودیتهای کرونایی با ۱۵ میلیون لیتر افزایش، به روزانه ۹۰ میلیون لیتر رسیده است.
وی مقدار مصرف کنونی نفتگاز در کشور را به طور میانگین روزانه ۱۰۰ میلیون لیتر اعلام کرد و افزود: این در حالی است که هماکنون بهطور میانگین روزانه حدود ۱۰۲ میلیون لیتر بنزین و ۱۰۳ میلیون لیتر نفتگاز در پالایشگاههای کشور تولید میشود و فاصله بین تولید و مصرف فرآورده در کشور روزبهروز در حال کاهش است.
سالاری در بخش دیگری از گفتههای خود تصریح کرد: تکمیل طرحهای توسعهای پالایشگاههای اصفهان و آبادان، ساخت یک پالایشگاه جدید ۳۰۰ هزار بشکهای و توسعه صنعت انتقال و ذخیرهسازی فرآورده از جمله برنامههای ما در دوره جدید است.
وی با اشاره به اینکه در بخش واگذاریها باید درآمد حاصل از این روند صرف توسعه شود، افزود: یکی از چالشهای که در دولت گذشته در حوزه مجاری عرضه ایجاد شده بود، مربوط به واگذاری ۲۰۰ جایگاه سوخت بود که طی آن ۶۵۰ نفر از نیروهای انسانی بلاتکلیف مانده بودند که به آن پرداختیم.
مدیرعامل شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی در ادامه تصریح کرد: طی این روند که بدون اینکه عرضهها تعیینتکلیف شود، عرضههای بعدی انجام شده، به دولت هزینههایی تحمیل شده است.
* غفلت از CNG
سیاست تنوعبخشی به سبد سوخت سالهاست به منظور ارتقای امنیت انرژی از طریق دوری از وابستگی به یک نوع خاص از انرژی و کاهش آلودگیهای زیستمحیطی اجرا میشود. از همین رو، کشورها سیاستهای حمایتی مختلفی برای جایگزین کردن انرژیهای جدیدی مثل CNG، LPG، برق، زیست سوختها و... با سوختهای پرمصرف از جمله بنزین اجرا میکنند.
آمارها نشان میدهد سال 84 یعنی پایان دوره وزارت نفت زنگنه در دولت اصلاحات، سبد انرژی مصرفی بخش حمل و نقل در ایران تکمحصولی بوده و فقط با بنزین تامین میشده است. به گواه آمارها، سهم CNG در سال 84 نزدیک به صفر بوده است اما تعداد جایگاههای CNG از 138 جایگاه در سال 84 با رشدی 16 برابری به 2181 جایگاه در سال 92 میرسد.
در دوره 8 ساله وزارت زنگنه در دولت روحانی اما روند رشد جایگاهها به کندی ادامه داشت بهطوری که این تعداد جایگاه با رشدی 18 درصدی به ۲ هزار و 600 عدد رسید.
از سوی دیگر مصرف بنزین در کشور طی سالهای 1380 تا 1385 تقریبا 50 درصد افزایش پیدا کرد و واردات بنزین را به بیشترین مقدار خود در تاریخ رساند. برای مهار رشد بیرویه مصرف سوخت 2 سیاست اثرگذار اتخاذ شد. سیاست اول در سال 1385، اعمال سهمیهبندی و توزیع کارت سوخت بود و سیاست دوم که از سال 1389 اجرایی شد، طرح هدفمندی یارانهها و افزایش قیمت بنزین بود. در کنار اجرای این ۲ سیاست، گاز فشرده CNG و LNG وارد سبد سوخت کشور شد که تاکنون توانسته است کشور را تا حد زیادی از واردات بنزین در این سالها بینیاز کند.
ورود CNG به سبد سوخت کشور باعث کاهش ۷۵میلیارد لیتری واردات بنزین شد که به معنای کاهش هزینههای دولت در تأمین بنزین بود. مصرف CNG در کشور معادل ۲۰ میلیون مترمکعب در روز است که این عدد برای مدت ۵ سال ثابت باقی مانده است.
اضافه شدن CNG به سبد سوخت کشور توانست واردات بنزین را کاهش دهد. علاوه بر این ورود گاز فشرده مزیت دیگری هم داشت و این امکان را بهوجود آورد که مردم با کمک CNG بتوانند افزایش قیمت بنزین را تحمل کنند. عملا CNG در نقش یک ضربهگیر برای تحمل تبعات افزایش قیمت بنزین ظاهر شد. همچنین وجود سوخت جایگزین در کنار بنزین توان انعطافپذیری به تصمیمگیران میداد تا بتوانند در شرایط مختلف، سهم هر یک در سبد سوخت را مقداری افزایش یا کاهش دهند. به عنوان مثال در فصول سرد سال، میتوان مصرف گاز فشرده را کاهش داد و از بنزین بیشتری استفاده کرد و در فصول گرم که مسافرتها هم بیشتر میشود، سهم گاز فشرده را افزایش داد. قیمتهای صادراتی نیز میتواند عامل مهم دیگری باشد که تصمیمگیران، سهم سوخت گرانتر را در سبد سوخت مصرفی کاهش داده و سوخت ارزانتر را جایگزین کنند تا درآمد ارزی کشور افزایش یابد.
* رشد مصرف بنزین و غفلت از پالایشگاهها
تا پیش از خروج آمریکا از برجام، تقریبا هیچ اقدامی از سوی بیژن زنگنه برای افزایش ظرفیت پالایشگاهی کشور نشد. تنها اقدام او در این زمینه، اجرای یکسوم باقیمانده پالایشگاه ستاره خلیجفارس به عنوان بزرگترین تولیدکننده سوخت کشور بود؛ طرحی که آغاز عملیات اجرایی آن به سال 86 و دولت نهم بازمیگردد.
پروژه ستاره خلیجفارس در واقع طرحی برای نجات کشور از یک تهدید بزرگ در دهه 80 بود. بسیاری از مردم تهدید معروف اوایل دهه 80 مقامات آمریکایی را بخوبی به یاد دارند. در بحبوحه مذاکرات هستهای ایران در دولت اصلاحات، «تحریم خرید بنزین» یکی از گزینههای روی میز مقامات آمریکایی بود که به وفور به اجرای آن تهدید میکردند. با روی کار آمدن دولت نهم، یکی از اقدامات اساسی برای بیاثر کردن تحریم بنزین، ساخت پالایشگاه ستاره خلیجفارس بود.
پس از مطالعات کارشناسی و تعیین پیمانکاران طرح، عملیات اجرایی این پروژه در سال 86 آغاز شد. در زمان بازگشت زنگنه به کرسی وزارت نفت در سال 92، پالایشگاه ستاره خلیجفارس با پیشرفت 6/63 درصدی به وی رسید.
زنگنه در تمام دوران صدارت خود بر وزارت نفت چه در دوره جدید و چه در گذشته هیچ توجهی به ایجاد پالایشگاه جدید که کفاف نیازهای کشور را بدهد نداشت.