مهدی طاهرخانی: آنچه میگوییم نه یک راز بزرگ مگوی است و نه آنقدر مشهود و دستمالی شده که هر کسی از چند و چونش باخبر باشد. آنهایی که به واسطه شغل و پیگیریهای تخصصیشان در جریان امور هستند، میدانند حرف از چیست و درباره چه چیزی حرف میزنیم. بگذارید کل داوران و حتی رئیس وقت فدراسیون فوتبال آن را انکار کنند اما آنچه شرحش میرود واقعیتی است که خوشبختانه یا متاسفانه در داوری فوتبال ما رخ داده و شاید کماکان رخ دهد.
چند فصل قبل که مهدی تاج، رئیس فدراسیون بود و اشتباهات داوری صدای همه را درآورده بود، یک توصیه محرمانه و ویژه ابلاغ شد؛ داورهای چهارم و همچنین بعضی افراد نزدیک به کوبل داوری وظیفه داشتند بعد از اعلام ضربه پنالتی یا توپی که مشکوک از روی خط رد شده یا نه، بلافاصله با تلفن همراه صحنه آهسته را ببینند و به گونهای به گوش کمک داور برسانند که تصمیم داور وسط صحیح بوده با خیر؟ نمونه برای مثال هم وجود دارد، پنالتیهایی که گرفته میشد و بعد از جنجال و اعتراض گسترده تیم متضرر، داور به سمت کمکش میرفت و بعد از شور یک دقیقهای و مصلحتی، ناگهان رای برمیگشت؛ از بازی پرسپولیس و داماش در رشت تا چند بازی دیگر که با یک جستوجوی ساده میشود نمونههای آن را یافت. به عقیده رئیس وقت کمیته داوران و همچنین مدیران بالادستی آن روز فدراسیون، این «VAR» ولو غیرقانونی بهتر از تضییع حق یک تیم بود.
مربیان باهوشتر که متوجه این موضوع شده بودند، بعد از وقوع چنین حوادثی علیه تیمشان بلافاصله چند دقیقهای بازی را از جریان میانداختند تا بعضا کمک از بیرون برسد و رای بازگردد. البته هر سوتی برنمیگشت اما موارد اینچنینی کم نداشتیم؛ بهانه هم مشورت با کمک داور عنوان میشد.
نگارنده چنین توصیهای را به هیچ تیمی ندارد، بلکه عقیده دارد باید حتی در صورت غلط بودن سوت و پرچم داور به آن احترام گذاشت و بازی را ادامه داد اما تردید نکنید بعضی مربیان چنین نمیکنند و وقتی متوجه شوند داور اشتباه کرده، آنقدر وقفه ایجاد میکنند تا سرانجام کمک داور بعد از رساندن تقلب خارج از زمین، در یک حرکت نمادین، داور را فرا بخواند و به اصطلاح به او مشورت دهد؛ یک تقلب شیک برای رساندن حق به حقدار. حرفشان هم این است که هدف، وسیله را توجیه میکند. حقیقتا از لحاظ اخلاقی دچار پارادوکس میشویم اما وقتی در اکثر لیگهای معتبر جهانی همه در حال استفاده از «کمکداور ویدئویی» هستند، گویا ما چارهای نداریم جز این کمکداور من درآوردی!
* اشتباهات عجیب در بازی پرسپولیس - نفت
در همین هفته ششم لیگ برتر در بازی پرسپولیس و صنعت نفت آبادان، به واسطه جاگیری بد داور وسط، او نهتنها حق مسلم میزبان در اعطای یک ضربه پنالتی را نادیده گرفت، بلکه کارت زردش را هم به ترابی نشان داد تا بگوید اهل فریب خوردن نیست. چند ثانیه بعد درست در لحظاتی که ترابی بر سر و صورتش میکوبید و از حق خورده فغان سر میداد، بینندگان تلویزیونی اصل ماجرا را دیدند و به این شکل یک پنالتی غیب شد و یک کارت زرد مفت به حساب ترابی رفت. در صحنه دوم باز هم اشتباه محرز داور و کمکش مشهود بود؛ این بار مهدی عبدی ضربه غافلگیرکنندهای را زد که پس از برخورد با تیرک افقی، «همه توپ» به صورت کامل از «همه خط» رد شد. با توجه به سرعت بالای ضربه، کمکداور نتوانست تشخیص صحیح ارائه دهد و در آن سو «گویا» اشتباه پرسپولیسیها این بود که بلافاصله از روی نقطه کرنر بازی را شروع کردند. هنوز کرنر آنها زده نشده بود که یک جامعه از پای جعبه جادویی واقعیت را دید؛ رد شدن همه توپ از همه خط. اما صحنه سوم مربوط به آخرین موقعیت تیم میهمان بود که باز هم تصاویر آهسته تلویزیونی نشان داد مهاجم زردها یک نیم بدن در آفساید است. البته باید اعتراف کرد حقیقتا بدون وار و خطکشی با رایانه، تشخیص آن صحنه بسیار مشکل بود چون این بار بحث سانتیمترها در میان بود که قاعدتا تشخیص آن خارج از توان یک انسان خواهد بود. از این رو فیفا بعد از سالها مقاومت بیمعنا، اکنون درهای این ورزش را به روی تکنولوژی گشوده تا اجازه ندهد حقی از تیمی ضایع شود. اما بازگردیم به همان صحنه آخر بازی. از خوششانسی تیم داوری، حامد لک بعد از یک اشتباه مهلک که میرفت دروازه تیمش را یکتنه باز کند، این بار توپ را مهار کرد تا آن ضربه گل نشود. تصور کنید عکس این اتفاق رخ میداد و پرسپولیس بازی را مساوی میکرد یا میباخت، حالا تکلیف تیم داوری و هجوم گسترده هواداران قرمز با آن چه بود؟ آیا چیزی از این داور جوان برای ادامه راه باقی میماند؟ مقصر کیست؟ کوبل پر اشتباه یا کمیته و دپارتمان داوری که برای این دیدار پخش مستقیم، آن هم با حضور هواداران بعد از مدتها، چنین تیم بیتجربهای را گزینش کرد؟
* وقتی داوری قربانی انتخابات شد
سال قبل، حیدر بهاروند (که پس از استعفای مهدی تاج عملا همه کاره فوتبال ایران و فدراسیون بود) بیش از آنکه حواسش به کیفیت داوران لیگ بیستم باشد در یک تصمیمگیری آیندهنگرانه، بیشترین داور و کمکداور را طی یک نیمفصل برای قضاوت در 15 بازی انتخاب کرد. هر هفته شاهد حضور داوران جوان و بیتجربه فراوانی بودیم، چه به عنوان یکی از داوران اصلی مسابقه و چه در کسوت داور چهارم. به این ترتیب همه استانها که قرار بود اسفندماه همان سال رئیس جدید را انتخاب کنند، به گونهای دمشان دیده شد. این یک اتهام نیست بلکه طبق سند میشود ثابت کرد در نیمفصل اول لیگ بیستم، چند برابر لیگهای معتبر اروپایی داور وارد چرخه مسابقات شد. در نیمفصل نخست لیگ بیستم شاهد حضور 69 داور وسط بودیم که این تعداد ۳ برابر لالیگا در اسپانیا و بوندس لیگا در آلمان است!
همه چیز آن روزها تحت تاثیر انتخابات فدراسیون بود. مدیران تصمیمگیر برای جلب نظر صاحبان رای که روسای هیاتهای فوتبال هستند، داوران زیادی را بدون اینکه شایسته حضور در لیگ برتر باشند به لیگ برتر آوردند؛ بعضی داوران با چند قضاوت در بازیهای ساده و معمولی لیگ یک و لیگ دسته دو به یکباره به لیگ برتر رسیدند. همانطور که گفته شد در نیمفصل اول لیگ قبل فقط 69 داور حضور داشتند! این تعداد داور ۳ برابر داوران حاضر در بوندسلیگای یک 18 تیمی و لالیگای اسپانیاست که 20 تیم در آن حضور دارند. در بوندس لیگای یک فقط 26 داور وسط بازیها را قضاوت میکنند، در لالیگای اسپانیا و حتی سری A، 20 داور وسط بازیها را قضاوت میکنند. با این حال با حضور مثبت و موثر نهادهای امنیتی، حیدر بهاروند صلاحیتش تایید نشد و او سبدش را تمام و کمال به شهاب عزیزیخادم هبه کرد.
* شعارهای قبل از انتخابات خاطرت هست؟
قرار بود قبل از شروع لیگ برتر بیستویکم و حتی در بازی مهم تیم ملی فوتبال ایران مقابل کرهجنوبی در ورزشگاه آزادی، سرانجام از «کمکداور ویدئویی» به صورت کامل در فوتبال ایران رونمایی شود اما به واسطه ضعف مدیریت (که قبل از انتخابات شعارهای آنچنانی را به خورد اعضای مجمع و همچنین میلیونها ایرانی فوتبالدوست میداد) ما هنوز VAR نداریم. هر هفته حق چند تیم براحتی هرچه تمامتر پایمال میشود، بنابراین به نظر میرسد همان فرمول تقلب از بیرون زمین با وجود آماتوریسم و غیرقانونی بودنش، عین عدالت است. چاره چیست وقتی در چنین دو راهیای قرار میگیریم؟ حقیقتا انتخاب سخت است اما مادامی که بعضی تیمها و داوران از این روش (وار موبایلی!!) برای احقاق حقوق تیم متضرر استفاده میکنند باید شما هم خواسته یا ناخواسته وارد این بازی شوید تا از حقوقتان محافظت کنید.
بحث استقلال و پرسپولیس یا یک تیم خاص نیست. عینک رنگی را برداریم و واقعیت فوتبال را به همان رنگی که هست ببینیم. امروز پرسپولیس متضرر شده و شاید فردا سود ببرد. پرسش مهم اما این است: تکلیف ما با «وار» چیست؟
یک بار برای همیشه عزیزیخادم بدون شلوغکاری و کشاندن بحث تکراری و قدیمی تحریمها به جامعه فوتبال، بگوید مشکل کجاست و چگونه میشود ما هم صاحب کمکداور ویدئویی شویم؟ این کف خواسته هواداران بهترین تیم ملی فوتبال آسیا در برهه کنونی است.
قدر این سرمایههای اجتماعی را بیشتر بدانیم؛ آنهایی که در این وضعیت پرنوسان اقتصادی برای دیدن یک بازی در ورزشگاه باید دستکم ۱۵۰ هزار تومان هزینه کنند، قید کار روزانه را بزنند و مهمتر از آن در سرما و گرما با گلوی خود حامی محبوب ابدیشان باشند. حق این هوادار، این اشتباهات واضح در امر داوری نیست. بگذارید تنها دغدغه آنها همان ضعف فنی تیمشان یا بدشانسی بازیکنانشان باشد و بس.
فوتبال جهان حالا با سیستم کمکداور ویدئویی مو را از ماست بیرون میکشد و متاسفانه ما در لیگ به اصطلاح حرفهایمان هنوز شاهد اشتباهات متسلسل و متکثر داوران جوان هستیم. امروز بیش از پیش محتاج VAR هستیم تا علاوه بر اجرای عدالت واقعی در فوتبال، شاهد کم شدن فشارها از روی دوش داوران جوان باشیم.