امیرحسین عربپور*: غرور ملی و داشتن قهرمان، یکی از عناصر ساخت درونی برند ملی هر کشوری است که ایران اسلامی از این ظرفیت ممتاز بیبهره نیست. فیلم سینمایی «منصور» که برشی کوتاه اما افتخارآمیز از سبک مدیریتی و سختیهای پیچیده سرلشکر شهید منصور ستاری را به تصویر میکشد، آنقدر خوشساخت و برای مخاطب گیرا بود که جای خالی تولید چنین هنرنماییهایی را بیش از پیش برجسته کرد.
* غرور ملی
با تشکیل تمدنها و سپس دولتهای ملی از سدههای گذشته، بتدریج روند ملتسازی و ساخت هویتهای گوناگون ملی سرعت گرفت و گرایشهای میهندوستانه و وطنپرستی در جوامع هویدا شد. تاریخ کهن، فرهنگ غنی، پهلوانان و اسطورههای نامدار، دستاوردهای علمی و تکنولوژیک، پیشرفتهای اقتصادی و رفاهی و حکمرانی خوب، از عوامل افزاینده غرور ملی و ایجاد تفاوتها بین ملتها به شمار میرود. غرور ملی احساس مثبتی است که افراد در نتیجه هویت ملی نسبت به کشورشان دارند. در واقع، میتوان غرور ملی را به عنوان احساس غرور و حس احترامی که یک شخص نسبت به ملت خود دارد یا احساس غرور یا عزت نفسی که یک شخص در نتیجه هویت ملی خود کسب میکند، تعریف کرد.
این پدیده ممکن است جنبه منفی نیز پیدا کند و بهسوی ناسیونالیسم افراطی تغییر جهت دهد که در آن، گرایشهای جنگطلبانه و بیگانههراسی در وجود یک ملت رشد و نمو مییابد. نبود غرور ملی یا لگدمال شدن آن، حس یأس و ناامیدی و خودباختگی ملی را در جامعه ایجاد میکند و نخبگان را به مهاجرت سوق میدهد که سم مهلک امنیت و پیشرفت پایدار هر کشور محسوب میشود، بنابراین آن جنبه از غرور ملی مطلوب است که حالتی از اعتدال را به وجود آورد، بدان معنا که فرد هم نسبت به فرهنگ و مملکت خویش احساس غرور کند و هم برای دیگر ملتها احترام و منزلت قائل باشد چرا که کرامت انسانی صرفا بر مبنای تقواست، نه نژاد و وطن. همچنین به خود اجازه نمیدهد غرور افراطی به میهنش، مانع آن شود که چشم بر ضعفها و کاستیها ببندد.
از مهمترین کارویژههای غرور ملی ایجاد، تثبیت و ترویج حس افتخار ملی در صحنههای بینالمللی است. بر این اساس فرد برای کشوری که بدان تعلق دارد نسبت به سایر کشورها، جایگاه رفیعتری قائل میشود. با تقویت این احساس در هر جامعهای میتوان به تداوم و پایداری نظام سیاسی حاکم بر آن جامعه امیدوار بود.
در همین رابطه میتوان به «رویکرد اجتماعی به مدیریت برند» اشاره کرد که در آن مصرفکنندگان یک برند روی آن اجماع میکنند. این اجماع میتواند بر اساس یک هویت مشترک مثل اسطورهها و قهرمانهای ملی باشد که علایق و ترجیحات مشترک بین آن اجتماع را برمیانگیزد. یکی از بهترین مؤلفههای سازه اجتماع برند، نقل یا روایت «داستان» برند است؛ به صورتی که مصرفکنندگان برند در یک اجتماع به نقل داستان آن برند میپردازند و خودبهخود، ارزش و ترویج برند را تقویت میکنند. این اجتماع محدود به جغرافیا نمیشود و میتواند در یک گستره بینالمللی، برند را ارتقا دهد. پدیدهای که نیاز به آن بشدت برای بازاریابی سیاسی جمهوری اسلامی ایران در ورای مرزها احساس میشود و ترویج برند قهرمانان ملی ایرانی با یک روایتگری جذاب و صحیح از مهمترین راهبردهای آن است.
* اثری پرمغز به نام منصور
فیلم سینمایی «منصور» که به معرفی شخصیت شهید منصور ستاری، فرمانده نیروی هوایی ارتش در سالهای پایانی جنگ 8 ساله با عراق میپردازد، توانسته در چند هفته گذشته بخش قابل توجهی از علاقهمندان به حوزه هنر دفاعمقدس را به خود جلب کند. داستان این فیلم به سالهای پایانی جنگ برمیگردد که ایران با کمبود تسلیحات نظامی روبهرو بود. سرلشکر ستاری با همه کارشکنیهای داخلی و تحریمهای خارجی، روی یک پروژه مهم ساخت هواپیمای جنگی ایرانی به نام «اوج 110» کار میکند.
در سراسر این اثر، مخاطب یک شخصیت باورپذیر و مدیر توانمند میبیند که به دور از شعارزدگی و اغراق، قهرمانانه با موانع داخلی و خارجی دستوپنجه نرم میکند و حتی در مواقعی با شکست مواجه میشود. فیلمساز بدرستی این قهرمان را یک سوپرمن معرفی نمیکند و ضعفهای او را نیز به ما نشان میدهد. بر این اساس، ما میتوانیم با او و تصمیمات مهم او همزادپنداری کنیم و خود را جای او قرار دهیم؛ چهرهای واقعی و باورپذیر از یک قهرمان ملی نخبه و ارزش مدار که شاید نسل جوان کمتر با او آشنایی داشته باشد.
پیامهای مدیریتی این اثر قابل توجه است؛ منصورِ «منصور» بیش از آنکه به فکر حفظ صندلی خود باشد، در اندیشه پیشبرد وظایف محوله است. منصورِ «منصور» حتی زمانی که برای عزل او از افراد جایگزین برنامه خواسته میشود هم از انگیزه کار کردن نمیافتد و اندیشه حفظ سمت، او را از وظایفش غافل نمیکند. اما علاوه بر این پیامها، خروجی و نتیجهای که مخاطب از تماشای «منصور» حاصل میکند یک عزت نفس عاری از توهم و تکلف است. بدان معنا که منصور سعی ندارد با حلواحلوا گفتن دهان را شیرین کند، بلکه سختیهای تکیه بر توان داخلی را نیز نشان میدهد. «منصور» به مخاطبش میگوید اتفاقا بسیاری از بهاصطلاح انقلابیها و بعضاً صف اولنشینها در مسیر تحقق شعارها و آرمانهای انقلاب، چه سنگاندازیها که نمیکنند.
* قهرمانهای واقعی، نه هالیوودی
نیاز امروز جامعه ایرانی یادآوری و نمایش چنین قهرمانهای واقعی و نه هالیوودی از اسطورههای معاصر خودش است. باید ایرانیان به داشتن مدیران و نخبههایی چون شهید ستاری افتخار و این افتخار را در تریبونهای بینالمللی طنینانداز کنند. یکی از بهترین ابزارهای مدیریت تصویر ملی جمهوری اسلامی ایران نمایش پرحجم آثار ملی و حماسی در خارج از کشور است که دیگران، ایران را به لکههای منفی برخی فیلمهای اسکاررفته نشناسند و از گرفتن جوایز جهانی احساس تلخی نکنند. پردههای سینمای ایران در 43 سالی که از انقلاب اسلامی گذشته بهندرت آرمانهای انقلاب و فرهنگ غنی ایرانی را با صورتی جذاب و در عین حال به دور از شعارزدگی به نمایش درآورده است. در بازنمایی شهدا و اسطورههای معاصر و حتی قدیم ما تنها نباید به نمایش افراد شجاع و اخلاق مدار بسنده شود، بلکه لازم است ظرفیتهای تازهای از چهرههای ملی هم به تصویر کشیده شود. از این منظر، «منصور» خصلتهایی همچون اقتدار، مدیریت، هوشمندی و حتی وقار و جذابیت ظاهری را نیز در ارائه خود از شخصیت شهید ستاری مورد توجه قرار داده و این چهره ماندگار دفاعمقدس را بهمثابه مدیری کارآمد و عمل گرا تصویر میکند که برای مخاطب امروزی، بسیار جذاب و درخور توجه است.
این همان جای خالی در سینمای ایران در عصر پس از انقلاب است که «منصور» میتواند نقطه آغازی برای پر کردن آن باشد. تولید آثار جذاب با محوریت قهرمانانی چون شهیدان همت، باکری، خرازی، صیادشیرازی، طهرانیمقدم و بویژه سپهبد شهید سلیمانی با تاکید بر پیوست بینالمللی، نیاز ضروری جامعه ایرانی است تا هم غرور ملی افزایش یابد و هم تصویر ایران قوی در صحنههای جهانی نمایان شود.
«عزت ملی و آنچه را که امروز به آن غرور ملی گفته میشود باید در ملت تقویت کرد تا احساس عزت و توانایی کند» (رهبر حکیم انقلاب اسلامی/ 1384).
***
پس از «چ» درباره شهید دکتر مصطفی چمران و «ایستاده در غبار» با محوریت شخصیت حاجاحمد متوسلیان، فیلم سینمایی «منصور» یکی از آثار جدید و پرمغز سینمای دفاعمقدس ایران محسوب میشود که بخشی از زندگی شهید منصور ستاری، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سالهای پایانی جنگ تحمیلی را روایت میکند؛ روایتی که برای نسل جوان جامعه که روزانه با قهرمانها و اسطورههای غربی و هالیوودی مواجه میشود و به دنبال قهرمان اصیل خود میگردد بسیار دلپذیر و غرورانگیز است. این غرور ملی صحیح و داشتن حس عزت نفس ملی در صحنههای پیچیده جهانی، یکی از راههای بهبود تصویر ملی جمهوری اسلامی ایران و ارتقای قدرت رویارویی با ترفندهای نرم دشمنان به شمار میرود که باید با تولید بیشتر و باکیفیت چنین آثاری تحکیم یابد.
* پژوهشگر هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)