printlogo


کد خبر: 241025تاریخ: 1400/9/11 00:00
نقش‌های سیاسی در وین چطور توزیع شده است؟

ثمانه اکوان: دور جدید مذاکرات ایران و گروه 1+4 و همچنین آمریکا برای لغو تحریم‌ها و بازگشت آمریکا به برجام در وین آغاز شده‌ است. مساله‌ای که مذاکرات جاری را با ۶ دور مذاکرات قبلی متفاوت می‌سازد، حضور مذاکره‌کنندگان جدید ایرانی از طرف دولت حجت‌الاسلام سیدابراهیم رئیسی است. مسؤولان وزارت امور خارجه کشورمان قبل ‌از عزیمت به وین بارها اعلام کرده بودند این دور از مذاکرات را نه مذاکرات هسته‌ای، بلکه مذاکرات رفع تحریم می‌دانند. کاروان پرتعداد ایران در این سفر بخوبی به رسانه‌های غربی و بویژه آمریکایی فهماند ایران در نیت خود برای مذاکره‌ای که بتواند منافع کشورمان را تامین کند بسیار جدی است. اگرچه به‌ نظر می‌رسد مواضع کشورهای غربی از دور قبلی مذاکرات تاکنون تغییر چندانی نکرده باشد، نقشی که هر کدام از کشورها در پیشبرد مذاکرات فعلی در پیش گرفته‌اند به ‌نظر می‌رسد دچار تغییر و تحول جدی شده ‌است. تجربه حضور ایران در مذاکرات بین‌المللی و بویژه تجربه سال 2013 به بعد، نشان داده ‌است معمولا هر کدام از کشورهای غربی حاضر در مذاکرات نقش منحصر به ‌فرد و ویژه‌ای را در پیشبرد مذاکرات بر عهده می‌گیرند؛ گاهی اوقات فرانسه در نقش پلیس بد ظاهر شده و انگلیس در نقش پلیس خوب ظاهر می‌شود یا گاهی آمریکا خود سکان هدایت مذاکرات را در دست گرفته و اجازه ظهور و بروز بیشتر به کشورهای دیگر را نمی‌دهد. ۲ کشور چین و روسیه نیز در هر دوره از مذاکرات در نقش پیش‌برنده اهداف و منافع ملی خود و همچنین در نقش میانجی ظاهر می‌شوند؛ آنها گاهی به تقویت مواضع ایران کمک کرده و گاه تنها مواضع خود را پیش می‌برند. دور جدید مذاکرات اما با ویژگی‌های جدیدی روبه‌رو است؛ تغییر دولت در آمریکا و توجه دولت بایدن به مساله بازگشت به برجام و همچنین تلاش دولت سیزدهم برای لغو تحریم‌های یک‌طرفه آمریکا، دور جدید مذاکرات را با ویژگی‌های جدیدی روبه‌رو کرده ‌است که در این تحلیل به نقش هر کدام از طرف‌های حاضر در این مذاکرات بر نتیجه نهایی آن پرداخته می‌شود. 
۱- ایران: همان‌طور که مسؤولان وزارت امور خارجه کشورمان بیان کرده‌اند، دلیل حضور ایران در مذاکرات وین، نه مذاکرات هسته‌ای، بلکه مذاکره برای لغو تحریم‌هاست. ایران قصد ندارد مذاکره‌ای جدی بویژه با آمریکا برای مساله هسته‌ای داشته باشد. در اصل ایران بر این عقیده است مذاکرات قبلی انجام‌ شده و به نتیجه نهایی نیز رسیده ‌است و تنها کاری که مانده به‌ صورت جدی توسط کشورهای درگیر در پرونده هسته‌ای ایران انجام شود، عمل به تعهدات‌شان است. تا زمانی‌که آمریکا و متحدان اروپایی‌اش به تعهدات خود در برجام عمل نکنند، عملا مذاکره جدید بر سر مسائل هسته‌ای یا سایر مسائل مدنظر طرف غربی میسر نیست. بنابراین نقش تیم مذاکره‌کننده ایران در این ‌میان تلاش برای وادار کردن غرب به اجرای تعهداتش در برجام است و می‌توان آن را تلاشی برای احیای برجام و در عین ‌حال نقد کردن چک برجام دانست. تیم جدید مذاکره‌کننده هسته‌ای کشورمان با وجود اینکه انتقادات زیادی به توافق سال 2015 دارد اما در عین حال تلاش دارد با احیای آن، راه را برای متعهد کردن طرف غربی در قبال اجرای تعهداتش باز کند. این تیم همچنین قصد دارد طرف غربی را درباره جدی بودن نیتش برای بازگشت به برجام مورد آزمون قرار دهد. به ‌همین دلیل است که تیم مذاکره‌کننده ایرانی بیشتر از اینکه شامل افراد مرتبط با مسائل سیاست خارجی باشد، شامل کارشناسانی است که قرار است در حوزه رفع تحریم‌ها تلاش کنند اقدامات اجرایی و گام‌های ملموس از طرف غرب را سنجیده و به‌گونه‌ای عمل کنند که بتوانند معیار و استاندارد مناسبی برای لغو تحریم‌ها تعریف کنند. آرایش سیاسی، اقتصادی و کارشناسی شرکت‌کنندگان ایرانی حاضر در مذاکرات هسته‌ای نشان می‌دهد در عین ‌حال که نباید انتظار داشت مذاکرات فاز جدیدی در جهت مطالبات هسته‌ای غرب به خود بگیرد، می‌توان امید داشت در صورت منطقی عمل کردن طرف آمریکایی، راه برای لغو تحریم‌ها باز شود. 
2- آمریکا: هدف اولیه دولت بایدن ـ همان‌طور که رسانه‌ها و اندیشکده‌های آمریکایی نیز بارها اعلام کرده‌اندـ پرداختن به نواقصی است که طرف غربی اعتقاد داشت برجام با آنها روبه‌رو بوده ‌است. آمریکایی‌ها بر این عقیده بودند با وجود اینکه دولت اوباما تلاش خود را کرد تا با ایران وارد گفت‌وگو شده و فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان را محدود کند، برجام دارای نواقصی بود که نتوانست آمریکا را به اهداف اصلی خود در منطقه و همچنین در مقابله با ایران برساند. یکی از مهم‌ترین نواقص از نظر آمریکایی‌ها این بود که برجام نتوانست به آنها تضمین دهد ایران در زمینه مسائل دیگر نظیر موشکی یا فعالیت‌های منطقه‌ای‌اش نیز با آمریکا وارد مذاکره می‌شود. از نظر تندروهای جمهوری‌خواه، ایران بعد از توافق برجام توانست هم مشروعیت برای فعالیت‌های هسته‌ای‌اش در دنیا به دست آورد و هم منابع مالی توقیف‌شده‌اش را تا حدودی نجات دهد. بایدن تلاش دارد به دلیل ضعفی که در دولت خود احساس می‌کند و نیازش به جمهوری‌خواهان برای تصویب لوایح مرتبط با مسائل داخلی آمریکا، تا حد زیادی در حوزه سیاست خارجی نظر آنها را مدنظر قرار دهد. از همین‌ رو با وجود اینکه در دوران انتخابات ریاست‌جمهوری اعلام کرده بود در صورت پیروزی در انتخابات به برجام بازگشته و تعهدات آمریکا را اجرایی خواهد کرد، بعد از رسیدن به کاخ‌سفید اعلام کرد این کار به این آسانی‌ها نیز نیست. در ۶ دور مذاکرات قبلی در وین، دولت بایدن و کارشناسان حوزه تحریم‌هایش قبول نداشتند که آمریکا باید تمام تحریم‌های مرتبط با فعالیت هسته‌ای ایران را که در زمان ترامپ وضع ‌شده بود برای بازگشت به برجام حذف کند؛ این موضع تا هم‌اینک نیز ادامه دارد و به ‌نظر می‌رسد آمریکا تلاش دارد با وجود بازگشت به برجام، همچنان تعدادی از مهم‌ترین تحریم‌های آمریکا علیه بخش‌های مختلف اقتصادی ایران را حفظ کند. این زیاده‌خواهی آمریکایی‌ها در نهایت می‌تواند باعث سخت‌تر شدن پروسه مذاکرات یا حتی بی‌نتیجه ماندن آن شود. اما با این ‌حال دولت بایدن تلاش دارد با توجه به افتضاحی که در افغانستان هنگام خروج نیروهای آمریکایی از این کشور رخ داد، برای انتخابات کنگره در سال 2022 و بعد از آن انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2024، دستاورد خوبی در عرصه سیاست خارجی در منطقه غرب آسیا برای خود کسب کند و ایران بهترین گزینه در این باره است. بنابراین به ‌نظر می‌رسد نقش اصلی تیم مذاکره‌کننده آمریکایی در مذاکرات جدید وین، تحریف وقایع و مسلط کردن روایت خود در عرصه بین‌المللی است؛ روایتی که آمریکا را از موضع ضعف و بدهکاری خارج کرده و موضع قوی‌تری را همراه با طلبکاری برای آن ایجاد کند. تنها در این ‌صورت است که بایدن می‌تواند فشارهای بین‌المللی علیه ایران را بازگردانده و در صورتی ‌که ایران در موضوع فعالیت‌های هسته‌ای‌اش ذره‌ای کوتاه بیاید، آن را برای عملکرد حوزه سیاست خارجی خود برای مردم آمریکا و همچنین جمهوری‌خواهان تندرو در کنگره فاکتور کند. 
۳- انگلستان و آلمان: در دور جدید مذاکرات به‌ نظر می‌رسد دولت انگلستان بیشتر از اینکه به فکر احیای برجام یا تلاش برای بازگرداندن آمریکا به اجرای تعهداتش در این قرارداد باشد، به فکر منافع خود بوده و تلاش دارد از مذاکرات فعلی در جهت آزادسازی چند نفر از جاسوسانش در ایران استفاده کند. یکی از مهم‌ترین ناکامی‌های دولت بوریس جانسون در این حوزه ناتوانی در آزادسازی افرادی مانند نازنین زاغری در ایران بوده ‌است و به همین دلیل حوزه تمرکز انگلستان به سمت فشار بیشتر بر تهران در جهت آزادسازی زاغری یا سایر شهروندان انگلیسی خواهد بود که در زندان‌های ایران هستند. دولت انگلستان به ‌همین‌ ترتیب قرار است نقش پلیس بد را نیز در مذاکرات جدید با ایران ایفا کند. نزدیک شدن بیش ‌از پیش مواضع لندن و تل‌آویو که منجر به نوشتن مقاله مشترک وزرای خارجه ۲دولت در روز ابتدایی مذاکرات وین شد، نشان می‌دهد دولت انگلستان تلاش دارد نه‌تنها نقشی به‌ عنوان دولت ملکه در مذاکرات داشته باشد، بلکه می‌خواهد نماینده رژیم صهیونیستی در مذاکرات هسته‌ای وین نیز باشد؛ این نقشی است که در نهایت ایران باید میزان اثرگذاری و مفید بودن آن را اعلام کند. اگر روایت ایران و همچنین رسانه‌های فعال در زمینه هسته‌ای مبتنی بر این مساله باشد که نشان دهند انگلستان نه نماینده یکی از کشورهای اتحادیه اروپایی، بلکه نماینده رژیم صهیونیستی در مذاکرات است، تا حد زیادی می‌تواند از فشارها و اثرات روانی این اقدام بکاهند. 
آلمان در این‌ میان به ‌نظر می‌رسد نقش سنتی و قدیمی خود در مذاکرات هسته‌ای با ایران را پیش خواهد برد. آلمان به ‌عنوان یکی از شرکای اقتصادی قدیمی ایران تلاش دارد با ارائه برخی مشوق‌های اقتصادی، در واقع سویه تشویقی سیاست‌های فشار دیپلماتیک بر ایران را دنبال کند و در شرایطی که آمریکا چماق نشان می‌دهد، او به ‌دنبال نشان‌ دادن شرایط مثبت و مفیدی باشد که ایران در صورت پذیرفتن ادامه اجرای تعهداتش با آن روبه‌رو خواهد شد. البته در این باره باید منتظر سیاست‌گذاری‌های دولت جدید آلمان نیز بود؛ نقش سنتی مرکل و دولتش در این مذاکرات ممکن است توسط دولت آینده تغییر کند و به ‌همین ‌ترتیب باید دید در دور بعدی مذاکرات که دولت جدید روی کار خواهد آمد چه اتفاقی برای نقش آلمان در مذاکرات می‌افتد. 
۴- فرانسه: یکی از نکات جالب در آرایش سیاسی بازیگران مذاکرات وین، تغییر نقش فرانسه از پلیس بد در مذاکرات قبلی به پلیس خوب در مذاکرات فعلی است! فرانسه که بزودی ریاست اتحادیه اروپایی را نیز بر عهده می‌گیرد، سعی دارد از فرصت تغییر دولت در آلمان بهره گرفته و خود را به‌ عنوان رهبر اتحادیه اروپایی مطرح کرده و نقشی سازنده در مذاکرات داشته باشد. اگر در دورهای قبلی مذاکرات ایران با کشورهای 1+5، این وزیر خارجه فرانسه بود که در دقایق نهایی خواسته‌های اضافی دیگری را مطرح کرده و نقش پلیس بد را در این باره ایفا می‌کرد، از ابتدای مطرح شدن احتمال ادامه مذاکرات در وین، دولت مکرون نشان داده ‌است به‌ دنبال میانجی‌گری و ایفا کردن نقش پلیس خوب در مذاکرات است. تماس تلفنی بیش ‌از یک‌ ساعته امانوئل مکرون با حجت‌الاسلام سیدابراهیم رئیسی در روز اول مذاکرات در وین، نشان می‌دهد فرانسه قصد دارد به‌ صورت جدی نقش جدید خود را پذیرفته و آن را اجرایی سازد. ایران با وجود اینکه می‌تواند از این فرصت برای ارائه خواست‌ها و بیان مطالباتش استفاده کند (همان‌طور که در گفت‌وگوی روز سه‌شنبه رخ داد و رئیس‌جمهور کشورمان به ارائه مطالبات ایران از غرب در این تماس تلفنی پرداخت) در عین ‌حال مذاکره‌کنندگان ایرانی باید درباره نیات فرانسه در اجرای این نقش تردید داشته و به‌ صورت محتاطانه با نمایندگان دولت فرانسه برخورد کنند؛ علت این امر نیز تاریخچه تأثیرگذاری‌های منفی فرانسه در مذاکرات قبلی ‌است. 
۵- رژیم صهیونیستی: با وجود اینکه رژیم صهیونیستی یا کشورهای عرب حوزه خلیج‌فارس نقشی علنی در مذاکرات وین ندارند اما تلاش دارند تاثیرگذاری خاص خود بر مذاکرات را نیز به نمایش بگذارند. در این باره رژیم صهیونیستی بیش ‌از کشورهای منطقه به‌دنبال تاثیرگذاری بر مذاکرات است. این نقش اما در طول سالیان گذشته و هم‌اکنون دچار تغییرات جدی شده‌ است. با وجود اینکه به اذعان رسانه‌ها و سیاستمداران آمریکایی، ماجرای خروج آمریکا از برجام نتیجه توافق و همکاری نزدیک بنیامین نتانیاهو با دولت دونالد ترامپ و یکی از خواسته‌های اصلی او از دولت آمریکا بود، حالا سیاستمداران جدید در رژیم صهیونیستی به این نتیجه رسیده‌اند که خروج از برجام اشتباه‌ترین مسیر بوده و باید نقشه جدید برای خود در این باره تعریف کنند. این نقش با این ‌حال به ‌نظر نمی‌رسد چندان تفاوتی در میزان مخرب بودنش در مذاکرات داشته باشد. نفتالی بنت، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در طول چند روز گذشته بارها اعلام کرده ‌است این رژیم از مذاکرات برجام در جهت محدود کردن فعالیت‌های هسته‌ای ایران استقبال می‌کند اما خود را متعهد به برجام نمی‌داند. این در واقع همان مسیری است که نتانیاهو در مذاکرات قبل نیز پیموده بود اما با چند اختلاف جزئی و کوچک. یکی از این تفاوت‌ها این بود که نتانیاهو از همان ابتدا مذاکرات هسته‌ای را به‌ صورت علنی نپذیرفته بود و بارها اعلام کرده بود این مذاکرات را به رسمیت نمی‌شناسد و با وجود اینکه دولت او در خفا به ‌دنبال تاثیرگذاری بر مذاکرات بود و وزیر جنگ نتانیاهو نیز بارها اعلام کرده بود توافق به نفع رژیم صهیونیستی است، با این ‌حال نتانیاهو شخصا هیچ‌گاه این توافق را نپذیرفت و اعلام کرد رژیم صهیونیستی سیاست‌های خاص خود در قبال ایران را دنبال خواهد کرد. در دولت بنت نیز تقریبا چنین رویکردی اتخاذ شده ‌است اما با این تفاوت که در ظاهر احیای برجام را می‌پذیرند، زیرا می‌دانند فعالیت‌های هسته‌ای ایران را بشدت محدود خواهد کرد و دوباره تاسیسات ایران را زیر نظر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار می‌دهد و در عین حال اعلام می‌کنند تعهدی به آن نخواهند داشت. این تفاوت رویکرد از جایی نشأت می‌گیرد که رژیم صهیونیستی اعتقاد پیدا کرده ‌است می‌تواند همگام با جامعه جهانی بوده و ایران را وادار به پذیرش محدودیت‌های هسته‌ای کند و در عین‌ حال از گزارش‌ها و اطلاعات محرمانه آژانس نیز برای خرابکاری‌های هسته‌ای در داخل تاسیسات ایران استفاده کند؛ بنابراین می‌توان به‌ جرأت بیان کرد نقش مخرب رژیم صهیونیستی در مذاکرات همچنان ادامه دارد و البته این رژیم نه برای مذاکرات، بلکه برای فردای به نتیجه رسیدن مذاکرات نیز برنامه دارد و آن ادامه دادن فعالیت‌های خرابکارانه در داخل ایران است. 
۶- چین و روسیه: از همین ابتدای کار مشخص است چین و روسیه چه اهدافی را در مذاکرات فعلی در وین دنبال می‌کنند. بزرگ‌ترین نگرانی چین و روسیه درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران، خارج شدن این فعالیت‌ها از دید بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است. از همین‌ رو آنها انتظار دارند مذاکرات سریع‌تر به نتیجه رسیده و بازرسان آژانس بتوانند دیدی صددرصدی به فعالیت‌های هسته‌ای ایران داشته باشند. در عین‌ حال این ۲ کشور تلاش دارند مانع ایجاد بحرانی دیگر در شورای امنیت درباره مساله هسته‌ای ایران شوند. حل‌وفصل ماجرای تقابل ایران و غرب در مساله هسته‌ای می‌تواند چین را برای رسیدن به اهداف اقتصادی‌اش در منطقه کمک کند. چین در عین ‌حال از این مذاکرات برای پیشبرد اهداف خود در رویارویی با آمریکا نیز بشدت استفاده خواهد کرد. صحبت‌های اخیر مذاکره‌کنندگان چینی درباره انتقادشان نسبت ‌به ارائه تکنولوژی زیردریایی هسته‌ای به استرالیا در همین راستا ارزیابی می‌شود. اما نقش مثبت چین و روسیه در این نکته است که آنها بارها اعلام کرده‌اند آمریکا کشوری است که از برجام خارج شده است و خودش هم باید به برجام بازگشته و آن را دوباره احیا کند. بنابراین همکاری با ایران در مسیر گفت‌وگو برای لغو تحریم‌ها (و نه گفت‌وگو برای مذاکرات هسته‌ای) در همین راستاست و باعث می‌شود موضع ایران در مذاکرات نیز تقویت شود. 
پژوهش دقیق و شناخت انگیزه‌ها و برنامه‌های هر کدام از کشورهای شرکت‌کننده در مذاکرات هسته‌ای می‌تواند به مسؤولان مذاکره‌کننده ایران کمک کند که با هر کدام دیالوگ خاص خود را داشته باشند و به بهترین نحو ممکن بتوانند از سیاست‌های ایران در این مذاکرات دفاع کنند. 
اگر ایران بداند تا چه حد می‌تواند به چین و روسیه برای تقویت مواضعش اتکا کند و یا اینکه تا چه حد می‌تواند به کارشکنی انگلیس و رژیم صهیونیستی در این مذاکرات اعتقاد داشته باشد، می‌تواند به تیم سیاسی مذاکره‌کننده کمک کند که مواضع دقیق‌تری در مقابل هر کدام از این دولت‌ها داشته باشد. ایران در عین‌ حال با دانستن اهداف و منافع ملی هر کدام از کشورهایی که قرار است با آنها بر سر یک میز بنشیند، می‌تواند از موضع قوی‌تری در مذاکرات حضور پیدا کند. تحلیل چیدمان و آرایش نیروهای سیاسی در مذاکرات فعلی نشان می‌دهد ایران بهترین فرصت برای پیش بردن منطق خود در مذاکرات را در پیش دارد و با توجه به اینکه قدرت‌های جهانی هنوز روایت آمریکا درباره خروج از برجام و دلایل آن را نپذیرفته‌اند، می‌تواند منطق خود را در مذاکرات حاکم سازد؛ این اقدامی است که شاید در چند سال آینده یا حتی در چند ماه آینده سخت‌تر شود، زیرا دستگاه رسانه‌ای و دیپلماتیک آمریکا بشدت فعال است تا روایت خود را در کل دنیا جا بیندازد. اگر تاکنون روایت‌های طرفین در مذاکرات هسته‌ای مهم بود، در مذاکرات وین شاهد «جنگ روایت‌ها» هستیم و تا فرصت همچنان وجود دارد، باید روایت ایران درباره خروج آمریکا از برجام به روایت غالب تبدیل شود.

Page Generated in 0/0067 sec