می وزد از دور باد، باز شده دور دود
ساز زند آسمان دود دورودود دود دورود
دود که مغرور شد باد به او زور شد
مشکیِ بد دور شد، «آبیِ زیبا، درود!»
آمده *lord of the winds چاره کند کار را
داد به ما طرح باد، سود در این طرح بود
شیوه نو زاده شد، کار همه ساده شد
باد فرستاده شد،حل شد مشکل چه زود
تا به هوا حکم داد، شد همه جا پر ز باد
دود هم از پا فتاد گشت سیاه و کبود
ناجی ما بادِ او، باد فرستاده او
البته دامادِ او مشورتش مینمود
از همگان بهتر او، هست درایت در او
کاش نیفتد بر او چشم بخیل و حسود
دست زند بر دعا، باد وزد در هوا
به به ازین ایده ها، مغز که نه، کوه کود
آی مدیر جدید، طرح جدیدی رسید
دود شود ناپدید با شکر و فست فود
*ارباب بادها