«نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار»
چه کنم بعد الف شاد اِرور داد! ارور!
مهدی احمدلو و حافظ
نت داغان بیابانپرورم کرد
نبودِ علم بیبال و پرم کرد
ریاضی، هندسه، جبر و حسابان
خودِ من حل نکردم، مادرم کرد
حسن اویسی و بابا طاهر عریان
قطع شد نت وسط درس، از این رو دیگر
«نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار»!!
مهدی احمدلو و حافظ
درس مجازی اَر بود زمزمه محبتی
دستبهآب هم بَرد طفل، موبایل خویش را
محمدعلی جعفری ندوشن و نظیری نیشابوری
«به دانش گرای و بدو شو بلند»
اگر البته شاد یاری کند!
فرشته پناهی و فردوسی
ای تن جزع مکن که مجازی است این جهان
چون دانشی که کسب بگردد درون شاد
حسن اویسی و مسعود سعد سلمان
هرگز وجود حاضر غایب شنیدهای؟
اسمم توی کلاس و خودم غرق واتساپ
محمدعلی جعفری ندوشن و سعدی
سعدی بشوی لوح دل از نقش غیر «شاد»
زیرا اینستا هر چه که دارد جهالت است
فرشته پناهی و سعدی
گوشی به دست زیر پتو با نِتی قوی
آموزشی مجازی و آنلاینم آرزوست
رضا حسین پور و مولوی
«دست از طلب ندارم تا کام من برآید»
یا شاد وصل گردد یا جان من درآید
فرشته پناهی وحافظ
چای در دستم و پیژامه به پا در شادم
مخلص مبلم و از میز و کلاس آزادم
حسن اویسی و حافظ