مهدی طاهرخانی: اگر میخواهید یک فرد به اصطلاح «سوپر فوتبالی» همانهایی که زندگی، برایشان فوتبال نیست بلکه فوتبال خود مساله زندگی است را به مرز جنون برسانید، بگویید: «داربی هم یک بازی است شبیه دیگر نبردها در دل لیگ که ۳ امتیاز دارد. نه بیشتر نه کمتر، پس بیجهت حرص نخور!» از لحاظ ریاضی بله اما از حیث شیمی، فیزیک، تاریخ و حتی زیست نه! این یک نبرد معمولی نیست، اصلا بازی نیست، بلکه برای خودش یک سوپر لیگ 90 دقیقهای است که پتانسیلش را دارد تا ابد به خاطر فلان اتفاق رخ داده درونش در اذهان ماندگار شود، آن هم تا آخر عمر. مثال میخواهید؟ عدد 6. ایمون زاید. 4 برد متوالی. آی بدو آی بدوی شیث رضایی. آن ضربه سر و گل پیروز قربانی. پس برای کم کردن هیجان این نبرد، توصیه میکنم هرگز نباید سراغ این دست محاسبات دمدستی و پوچ رفت. حالا این پتانسیل به خودی خود انبار دینامیت را بگذارید کنار وضعیت ۲ تیم در جدول. آنها در شرایطی روز شنبه ساعت 16:15 برای نودوهفتمین مرتبه در تاریخشان رودرروی هم قرار میگیرند، که همین ۳ امتیاز میتواند آیندهشان را تا حد زیادی مشخص کند. البته کاری به تساوی که از قضا احتمالش بسیار زیاد است نداریم. فقط به برد و باخت نگاه میکنیم.
* شروع متفاوت سرخابیها
در این سو پرسپولیس را داریم؛ تیمی که پس از شکست نوبرانه برابر آلومینیوم در اراک، این پرسش را تداعی کرد که آیا قادر به پر کردن جای ۳ بازیکن از دست رفتهاش هست یا خیر؟ این تیم ستون فقرات خود را در 3 خط اصلی از دست داد؛ کنعانی در دفاع، احمد نور در میانه میدان و مغانلو در رأس. مگر به همین سادگی است که با چند خرید داخلی جای آنهایی را که رفتند پر کنید؟ مگر کنعانی و شجاع یکشبه تبدیل به این مدافعان کم اشتباه و ملیپوش شدند که انتظار دارید فرجی و نعمتی ناگهان در همان حد ظاهر شوند؟ پس قرار نیست یحیی چوب جادویی دربیاورد و یکشبه بازیکن بسازد. پرسپولیس بعد از تغییر سیستم و بازگشت به دفاع 4 نفره و همچنین میدان دادن مجدد به کامیابینیا و نیمکتنشین کردن صحیح اسدی، باز هم مدعی شماره یک شد. از این رو باید آنها را در «دوره گذار» دانست.
* خارجیهایی که خوبند اما در گلزنی کمی عجول
اما در آن سو استقلال وضعیتی کمی وارونهتر دارد. مجیدی و آجورلو بسیار خوب شروع کردند اما ناگهان 4 تساوی متوالی و تقریبا باور نکردنی از راه رسید، البته با یک تفاوت بزرگ نسبت به سال گذشته. تیم مجیدی از حیث مهره کاملا بالانس است.
۲ مهاجم خوب خارجی دارد که تنها ضعفشان دیر آپدیت شدن با لیگ ایران است. در کیفیت یامگا و ژستد تردید نکنید. بله! این ۲ در ۲ بازی قبل (منهای پیکار با گلگهر که اجازه حضور نداشتند) صاحب چند موقعیت عالی شدند که باید گفت تنها به واسطه بد شانسی و کمی عجول بودن، پایشان به گلزنی باز نشد.
داربی برای مجیدی بسیار حیاتی است، چرا که تیم او از لحاظ خلق موقعیت و در پرس قرار دادن تیمهای مقابل، عالی کار کرده و تنها مشکل بزرگش از دست دادن ۲ مهاجم گلزن سابقش است. بدونشک رفتن قائدی و شیخ 80 درصد توان هجومی و گلزنی آبیها را کاهش داده است. فصل قبل در روزهایی که بعضا استقلال خوب هم بازی نمیکرد روی خلاقیت این ۲ به گل میرسید و کار را تمام میکرد اما حالا آنها نیستند و هوادار باید فرصت دهد تا جانشینانشان آماده گلزنی شوند اما در فوتبال یک اصل مهم و حساس داریم، آنها تا زمان خاصی فرصت برای گلزنی دارند. اگر مجیدی و تیمش در داربی ببازند، فشار به وجود آمده بابت این شکست موجب میشود کار همه برای بازگشت بسیار سخت و حتی نشدنی شود. از این رو استقلال حق باختن ندارد. به هیچ عنوان.
شاید همین موضوع و وضعیت ۲ تیم، که یک شکست میتواند سکته بدی را در روند رو به رشدشان ایجاد کند، موجب شود هر ۲ مربی بهگونهای به همان تساوی راضی شوند، چرا که با همان یک امتیاز میشود پروژه موجود را ادامه داد اما باخت و عواقبش، وضعیت غیرقابل پیشبینیای را در برابر آنان قرار میدهد.
* زور کدام بیشتر است؟
در این باره حقیقتا پیش بینی در عین ساده بودن، بسیار سخت است. استقلال به واسطه حضور پرتعداد بازیکنان کناریاش هنگام حمله، در خلق موقعیت یکی از بهترینهای لیگ تا هفته هفتم بوده است. بهترین ورژن آنها را در آبادان دیدیم. درست است تنها یکبار موفق به گلزنی شدند اما اگر کمی تنها کمی خوششانس بودند براحتی بیش از 3 یا 4 گل میزدند. اگر وریا غفوری به صورت آماده به داربی برسد زوج او با یامگا روز بسیار سختی را برای دفاع چپ پرسپولیس خلق میکند و با توجه به ناآماده بودن تکراری این روزهای سعید آقایی (که مشخص نیست چه زمانی میخواهد باور کند یک فوتبالیست حرفهای است و باید حرفهای زندگی کند)، شاید یحیی مجبور شود قید امیری (شاهمهره خود در خط میانی و حمله را بزند) و شبیه داربیهای گذشته، وحید را دفاع چپ بگذارد تا زوج او و ترابی، ماموریت مهار این منطقه و همچنین پدافند را داشته باشند. البته این تنها یک حدس است و شاید یحیی به آقایی و همکاری او با علی نعمتی دلخوش کند. در هر صورت اگر استقلال قصد غافلگیری قرمزها را دارد باید همین منطقه را، مسیر اصلی ضربه دانست. فراموش نکنید امیری در 18 قدم خودی بعضا بیمحابا بازی میکند و با توجه به آسانگیری موعود بنیادیفر در گرفتن پنالتی، شاید یک اتفاق ویژه در این مورد رخ دهد. باید دید یحیی برای مهار قدرت استقلال و عقیم کردن زوج وریا و یامگا دل به چه حربهای میبندد.
* از عبدی تا ترابی
اما در این سو برگ برنده قرمزها چیست؟ آنها یک مهدی عبدی جوان دارند که استقلالیها به هیچ وجه خاطره خوشی از او در ذهنشان حک نشده است؛ مهاجمی که با خونسردی مادرزادیاش میتواند یکتنه همه معادلات را بر هم بزند. اما فوتبال بازی گروهی است. موتور قرمزها را باید مهدی ترابی دانست؛ بازیکنی که آمادگی او و وحید امیری، یعنی امضا پای قهرمانی سرخها. اما در 7 هفته گذشته مهدی ترابی روی هم رفته 7 حرکت مهم انجام داده است؟
شاید بهترین عملکردش مربوط به پاس گلی بود که مقابل نفت مسجد سلیمان به عبدی داد. با این وجود مهدی ترابی هیچ شباهتی به آن وینگر بیرحم فصل گذشته و فصول قبلتر ندارد. دقیقا شده همان بازیکن بیکیفیت و ضعیف لیگ ستارگان قطر که پارسال در چنین روزهایی باشگاه العربی قطر، قید پولش را زد و به او گفت فقط برو تا جا برای بازیکن خوب خارجی جدید برایم باز شود. چه توهینی بالاتر از این برای سوپرستارهای که کیروش در 18 سالگی دست روی او گذاشت و گفت او یکی از بهترینهای فوتبال ایران خواهد شد و حقیقتا شد.
ترابی به واسطه سبک زندگی و عقایدش، فاصله زیادی با هرگونه حواشی خارج از فوتبال دارد. از این رو باید مشکل او را در جاهای دیگری جستوجو کرد. او شاید به واسطه تجربه تلخ قطر و همچنین نیمکتنشینی محض در تیم ملی، از بعد روانی آن اعتماد به نفس سابق را از دست داده است. بازیکنی که با قدرت بدنی مثالزدنی و تکنیک ناب، هیچ توپی را براحتی از دست نمیداد، حالا مبدل به یک بازیکن ایستا با سر پایین شده که تنها نوع رد شدن را در لایی زدن میبیند و همین موجب شده پرسپولیس بارها از منطقه او دچار ضدحمله شود. بازی با نفت آبادان و آن ضربه تک به تکی که شروین بزرگ در دقیقه 94 برابر لک از دست داد خاطرتان هست؟ ترابی چند ثانیه قبلش سعی کرد لایی بزند که توپش لو رفت و داشت به همین راحتی تبدیل به گل تساویبخش میهمان میشد.
اگر مهدی ترابی در روز داربی همان ستاره سابق باشد، آن وقت شاید شاهد بالانس قدرت در سمت راست استقلال و چپ قرمزها باشیم. از سوی دیگر باید جنگ میانه میدان را هم مهم دانست. استقلال دست پرتری را در میانه میدان دارد اما شانس خوب گلمحمدی، رسیدن کمال کامیابینیا به شرایط بازی است اما باید دید مصدومیت اخیر به او اجازه حضور در میدان را میدهد یا نه. اگر چه اسدی طی ۲ بازی گذشته به یک نیمکتنشین محض مبدل شده اما یادمان نرود این بازی بعضا به یک جنگ تمامعیار در میانه میدان تبدیل میشود و شاید یکی از سورپرایزهای یحیی ولو در نیمه دوم حضور اسدی باشد.
* کلام آخر
این بازی برای هر ۲ مربی از اهمیت ویژهای برخوردار است. آنها میدانند مواهب نباختن چقدر در ادامه مسیر برایشان سودآور است، از این رو پیشبینی میشود اگر روی اتفاق خاصی یکی از ۲ تیم به گل نرسد، آنها سعی میکنند دست به ریسک نزنند و جریان را همانگونه که هست ادامه دهند. مگر اینکه یکی از آنها به گل زودهنگام دست یابد و دیگری رو به فوتبال انتحاری بیاورد که در این صورت خوش به حال هواداران فوتبال که دستکم بازی مهیجی را میبینند، در غیر این صورت شاهد تجمع فراوان در میانه میدان هستیم و ۲ تیم چشم به ضدحملات یا ضربات ایستگاهی میدوزند.
پس دعا کنید تا قبل از دقیقه 10 یکی از دروازهها به هر ترتیبی باز شود و گل مساوی هم دستکم 50 دقیقه دیگر به ثمر برسد. آن وقت فارغ از اینکه طرفدار قرمز یا آبی هستید، دستکم شاهد یک بازی پر موقعیتتر خواهیم بود، در غیر این صورت همان سناریوی آخرین بازیشان در داربی حذفی را پیش رو داریم. همان تساوی تکراری و سپس ضربات پنالتی. البته در بازی روز شنبه خبری از این ضربات نیست.