توافق جناحی دولت روحانی با آمریکا منجر به تعطیلی برنامههستهای ایران و باقی ماندن تحریمها شد دولت جدید از مطالبه مردمی لغو واقعیتحریمها کوتاه نیاید
یونس مولایی: آغاز دور جدید گفتوگوهای ایران و 1+4 هرچند نخستین گام جدی برای دیپلماسی دولت سیزدهم بهحساب نمیآید اما نمیتوان از اهمیت آن در قضاوت تغییر رویه سیاست خارجی دولت چشمپوشی کرد. 6 ماه پیش در ایام انتخابات ریاستجمهوری بود که حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی در سومین مناظره تلویزیونی به لزوم وجود یک دولت مقتدر برای ثمربخشی برجام اشاره کرد و گفت: «ما به برجام که با ۹ بند رهبری آن را تایید کردند متعهدیم اما برجام را شما (کاندیداهای همسو با دولت وقت) نمیتوانید اجرا کنید، برجام نیاز به یک دولت مقتدر دارد».
با این اوصاف آغاز دور جدید مذاکرات و تغییر تیم مذاکرهکننده ایرانی را میتوان آزمونی حیاتی برای اثبات این وعده دانست. تاکید بر لغو تحریمها در عالم واقع و تضمین طرف آمریکایی برای عدم تکرار عهدشکنی تجربه شده در دولت ترامپ را میتوان محور اصلی گفتوگوهای جدید دانست. در این فضا البته روایت غالب رسانههای غربی و رسانههای غربگرا و اصلاحطلب داخلی بر این موضع تاکید داشت که مطالبات ایران زیادهخواهانه است و مانعی مهم در برابر توافق احتمالی به حساب میآید. این جنگ رسانهای البته در حالی است که تجربه خروج یکطرفه آمریکا از تعهدات برجامی در اردیبهشت سال97 عملا سختگیری ایران نسبت به بایستههای بازگشت آمریکا به برجام را گریزناپذیر کرده است.
* پرونده ملی و نسخههای جناحی
یقینا یکی از بزرگترین مخاطرات سیاسی برای هر کشوری را میتوان در پیوند خوردن منافع و مصالح ملی به دستاوردهای جناحی گروههای فعال دانست، در همین زمینه تجربه دولت روحانی و باز شدن پای مساله مذاکرات هستهای به میدان انتخابات ریاستجمهوری سال92 را میتوان شاهدمثالی از این امر دانست بهگونهای که عملا دولت سابق حیات و ممات سیاسی خود را در پیوند با نتیجه مذاکرات تعریف میکرد؛ پیوندی که عملا بیشترین خسارت را نیز برای منافع ملی ایران داشت. نیاز دائمی روحانی به برجام باعث میشد چه در انعقاد این توافق، چه در مواجهه با نقض مکرر آن و در نهایت چه در مواجهه با خروج یکطرفه آمریکا از برجام، رئیسجمهور وقت تمام اهتمام خود را بر زنده نشان دادن این توافق بگذارد بهگونهای که حتی پس از خروج آمریکا و مشخص شدن بیثمری برجام نیز روحانی هیچ نسخهای برای مواجهه با این شرایط نداشت.
با چنین نگاهی یقینا نخستین انتظار از تیم جدید مذاکرهکننده و دستگاه سیاست خارجی دولت سیزدهم آن است که پرونده هستهای و مذاکرات ایران با 1+4 را با چشماندازی ملی در راستای تامین منافع ملی و نه جناحی پیگیری کند. در این میان طبیعی است رسانههای جریان غربگرا تمام اهتمام خود را بر حمله به سیاستهای دولت جدید معطوف کنند و کماکان با عینک منافع جناحی خودشان به این مساله ورود کنند. لغو تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان و بالا بردن هزینه تکرار نقض عهدهای برجامی از سوی غرب مهمترین محورهایی است که میتواند منافع ملی و مطالبات عمومی مردم از تیم مذاکرهکننده را برآورده کند. به عبارت دیگر هر قدر نگاه سیاسی روحانی به مذاکرات هستهای ایران باعث میشد به وعدههای حداقلی و نتایج کوتاهمدت برای جلو بردن پروژه داخلیاش قناعت کند، تیم فعلی باید به دنبال آن باشد تا این بار تحریمهای غرب نه روی کاغذ که در عالم واقع لغو شود و بیشترین امکانهای اقتصادی برای کشورمان تامین و تضمین شود. قرار گرفتن پرونده هستهای در موضع اصولی و ملی برای تامین منافع مردم میتواند بیشترین حمایت عمومی را نیز با خود به ارمغان آورد. وارد کردن منافع مردم به مذاکرات میتواند به مثابه مانعی برای عدم تجربه مجدد نتایج مذاکرات در دوره قبلی باشد. از همین رو رویکرد سیاست خارجی دولت سیزدهم بیش از هر چیز باید به سمت ملی کردن دیپلماسی حرکت کند و برخلاف میراث جناحی روحانی در عرصه سیاست خارجی به جای زدوبندهای غیرملی با طرف غربی، لغو قطعی تحریمها را به عنوان شاخص هرگونه تعامل نهایی با طرف مقابل لحاظ کند.
* مذاکره با اصل اقتدار
رئیسجمهور از زمان انتخابات بارها بر تغییر مشی سیاست خارجی دولتش بر اساس تعامل از موضع اقتدار تاکید کرده است؛ متغیری که در ادبیات دولتمردان نیز میتوان رد آن را پیدا کرد. در این فضا تغییر مشی کشورمان در یک سال گذشته به سمت در پیش گرفتن استراتژی «مقاومت فعال» را میتوان مهمترین سرمایه تیم مذاکرهکننده در مواجهه با فشارهای غرب دانست.
از زمستان سال گذشته با اجرایی شدن قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» مصوب مجلس شورای اسلامی، ایران گامهایی جدی برای تغییر موازنه با طرف آمریکایی برداشته است بهگونهای که از یک سو رساندن سطح غنیسازی به 20 و سپس 60 درصد و خروج از پروتکل الحاقی و نظارتهای حداکثری آژانس بینالمللی انرژی اتمی و از سوی دیگر بازسازی مجدد تاسیسات اراک و تولید اورانیوم فلزی به عنوان گزینههایی برای گامهای بعدی باعث شد پس از 5/2 سال از خروج بیهزینه دولت آمریکا از برجام، بازگشت به این توافق تبدیل به یک اضطرار سیاسی برای این کشور شود، البته این تغییر استراتژی هیچگاه از سوی دولت روحانی مورد پذیرش قرار نگرفت بهگونهای که وی تا آخرین روز روی کار بودن دولت دوازدهم، قانون هستهای مجلس را به مثابه عاملی بازدارنده برای موفقیت گفتوگوهای وین مورد شماتت قرار میداد.
در چنین فضایی بهرهگیری حداکثری از دستاوردهای هستهای کشورمان و خارج شدن ایران از موضع انفعال در برابر تحریمهای آمریکا، به عنوان یک سرمایه غنی باید از سوی تیم مذاکرهکننده فعلی به کار گرفته شود. افزایش بازدارندگی توان هستهای کشورمان عملا عقبنشینی را برای طرف غربی گریزناپذیر کرده و میتوان از این طریق هدف اصلی مذاکرات یعنی لغو تمام تحریمها را به صورت قطعی پیگیری کرد. برای نمونه جمعهشب آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در یک کنفرانس خبری اظهار داشت: با خروج واشنگتن از برجام نه ایران، بلکه آمریکا منزوی شده است. وی در ادامه گفت: به نفع همه است پرونده هستهای ایران با دیپلماسی حل شود.
اعتراف بلینکن نشان از این واقعیت دارد که اکنون گذر زمان و به موازات آن افزایش توان هستهای ایران به ضرر آمریکاست، از سوی دیگر نیاز انتخاباتی دولت بایدن به حلوفصل پرونده هستهای ایران اضطرار غرب را برای عقبنشینی در برابر مطالبات بحق جمهوری اسلامی افزایش داده است. در این موقعیت یقینا پیگیری مذاکرات از موضع اقتدار و تاکید بیش از پیش نسبت به تغییرناپذیر بودن موضوع لغو تحریمها میتواند مسیر مذاکرات را به سمت تامین حداکثری منافع مردم ایران هدایت کند.
***
باقری: ایران در صورت پذیرش ۲ پیشنهاد قبلی، پیشنهاد سوم را ارائه میکند
معاون سیاسی وزیر خارجه درباره مذاکرات وین با بیان اینکه طرفهای اروپایی لزوم ایجاد مکانیسم راستیآزمایی را تأیید کردند، در پاسخ به لفاظیهای صهیونیستها علیه جمهوری اسلامی هشدار داد آنها باید خواب حمله به ایران را ببینند و هرگز از چنین خوابی بیدار نخواهند شد. علی باقری در مصاحبه با شبکه الجزیره در پاسخ به سؤالی درباره ۲ سند ارائه شده از سوی ایران به طرفهای برجام گفت: همانطور که میدانید این گفتوگوها 6 دور در وین در سال جاری در (بهار و تابستان) برگزار شد و در نهایت پیشنویسهای اسناد ارائه شد. ما به عنوان نمایندگان دولت ایران و مذاکرهکنندگان جدید ایران، نظرات خود را درباره پیشنویسها بویژه پیشنویسهایی که درباره رفع تحریمهای غیرقانونی و ظالمانه و فعالیتهای هستهای ایران بود، گسترش دادیم و پیشنویس این اسناد را به طرف مقابل ارائه کردیم. وی در پاسخ به سؤالی درباره جزئیات پیشنویس جدید ارائه شده از سوی ایران گفت: درباره پیشنویس ارائه شده درباره تحریمها و موضوعات هستهای، نکته مهم این است که 2 طرف درباره اساس مذاکرات که همان توافق هستهای ۲۰۱۵ است و آنچه ما ارائه کردیم، توافق داشتند. یکسری اشکالات و اشتباهاتی بود که در متن برجام وجود داشت و ما یکسری اصلاحات ارائه کردیم. باقری بار دیگر بر لزوم رفع تحریمهای غیرقانونی علیه جمهوری اسلامی ایران تاکید کرد و گفت: این مساله درباره تحریمها هم صدق میکند، تمام تحریمهایی که در تناقض یا ناسازگاری با مفاد برجام وضع شده است، باید فورا رفع شود. همه تحریمهای هستهای و همه تحریمهایی که از طریق کارزار به اصطلاح «فشار حداکثری» اعمال شده، باید فورا لغو شود. مذاکرهکننده ارشد ایران درباره ضمانتهایی که ایران درخواست داده تا طرفهای مقابل به منظور تضمین پایبندی طرفهای مقابل به مفاد برجام ارائه کنند، گفت: مسائل مربوط به راستیآزمایی و ضمانتهایی که باید ارائه شود، مسائل و مباحث بسیار جدی است که در سند سوم وجود دارد و ارائه میشود.
دیپلمات ایرانی سپس تصریح کرد: فعالیتهای هستهای ایران در چارچوب توافق هستهای و توافقات پادمانی انجام میشود و واضح است که اگر طرفهای برجام به تعهداتشان ذیل این توافق پایبند باشند، ما نیز همانند آنها عمل میکنیم و به طور کامل به تعهداتمان ذیل برجام پایبند خواهیم بود. باقری درباره تلاشهای آمریکا برای انزوای اقتصادی ایران گفت: در سالهای گذشته، آمریکا از تمام تلاش خود برای مسدود کردن ارتباطات اقتصادی ایران با جهان استفاده کرد اما ما نشان دادیم میتوانیم تلاشهای آنها را ناکام بگذاریم و اقتصاد خود را در مسیر مثبتی ادامه دهیم. معاون سیاسی وزیر امور خارجه ادامه داد: اما این به مفهوم آن نیست که آمریکا به اقتصاد و مردم ایران خسارت وارد نکرده است، بنابراین یکی از موضوعاتی که در مذاکرات به دنبال آن هستیم، جبران خساراتی است که ایالات متحده به مردم ما وارد کرده است و این موضوعی است که در سند سوم به آن پرداخته شده است. باقری در پاسخ به آخرین سؤال خبرنگار الجزیره درباره میزان خوشبینی ایران درباره رسیدن به توافق گفت: ما به واسطه عزم جدی خود و رویه منطقیای که در مذاکرات در پیش گرفتهایم درباره آینده و موفقیت مذاکرات خوشبین هستیم اما زودباور نیستیم، زیرا به طرف مقابل اعتماد نداریم. وی در پایان گفت: واضح است مذاکرات و توافق برای آنهایی است که با یکدیگر اختلاف نظر دارند و اینطور نیست که تمام اختلافات رفع خواهد شد و واضح است که هرکس بر اساس منافع خود وارد میز مذاکره میشود.