مهدی طاهرخانی: به نفع فوتبال و همچنین به نفع پرسپولیس است که در هر بازی از جمله داربی، گل اول را خیلی زود بخورد. تازه بعد از این گل، پرسپولیس با کنار گذاشتن احتیاط بیجهتش، همانی میشود که باید. اما این اتفاق در این بازی رخ نداد. نیمه اول به معنای واقعی کلمه افتضاح بود اما با آغاز نیمه دوم، پرسپولیس دقیقا همانی شد که همه انتظار داشتند. پاسکاریهای متوالی و نفوذهای صحیح. 3 موقعیت خوب هم ایجاد شد؛ اولی را وحید امیری با ضربه سر بیرون زد، دومی را باز هم امیری بود که نتوانست با یک ضربه خوب دروازه حسینی را فتح کند و در صحنه سوم امیری پاس خوبی را به کمال داد و پاس کامیابینیا در آستانه رسیدن به عیسی، توسط گلر استقلال دفع شد. از دقیقه 75 به بعد، باز هم همان جریان ترس به رگهای قرمز تزریق شد. استقلال هم ترجیح میداد جلو نکشد. با این وجود خط دفاع قرمزها روی آفسایدگیری اشتباه مهلکی را انجام داد. بازیکنی مثل دانشگر که اصولا نه استیل و سرعت مدافع راست را دارد و نه قابلیت بازی در آن منطقه، به واسطه آفسایدگیری اشتباه و ناهماهنگ، براحتی از کمند ترابی، آقایی و حتی عبدی عبور کرد. پاس بدی را فرستاد که برای هیچ کس بود اما فرجی بیجهت ژستد را زد؛ کاملا بیجهت و بدون دلیل. وقتی اکثر کارشناسان داوری میگویند آن صحنه پنالتی بود، باید ما هم قبول کنیم پنالتی بود. به همین راحتی فرجی یک هدیه ناب به تیمی داد که موقعیت خوبی برای گلزنی نداشت. درباره زوج دفاعی نعمتی و فرجی حرف زیاد است. آنها هنوز با متر و معیار شهرخودرو بای میکنند. اشتباهات عجیب و سردرگمی باورنکردنی هنگام بازیسازی از آنان دیده میشود. شاید این دو بعد از یک فصل و فرو ریختن ترسشان زوج خوبی شوند اما امروز چنین چیزی را دست کم در بازیهای مهم از آنان نمیبینیم. این در حالی است که اسدی مدافع به مراتب با کلاستری است و زوج او و سیدجلال شاید دقیقا ساخته شدهاند برای چنین بازیهای مهمی. البته بعید است دیگر یحیی دست به این زوج بزند و باید او این ریسک را به جان بخرد؛ یا این دو کاملتر میشوند یا یحیی و تیمش تاوان سختی را در ادامه خواهند داد.
به واسطه همان یک حادثه پنالتی که داور آن را ندید، فرهاد مجیدی حالا همه قصور فنیاش را گردن داور میاندازد اما باید پذیرفت استقلال در نیمه دوم، عملا جریان بازی را به هافبکهای پرسپولیس باخت. حتی اگر پنالتی گرفته میشد و آبیها برنده میشدند، نمیشد ادعا کرد این برد روی بازی فنی و حساب شده بوده و آبیها استحقاقش را داشتهاند. اگرچه داربی از آن بازیهایی است که هواداران تنها برد میخواهند حتی به این سر و شکل اما برای آسیبشناسی باید واقعیت را کامل دید و اسیر فضای احساسی نشد.
درباره استقلال و کورس قهرمانی؛ آنها با این روند کار بسیار سختی را پیش رو دارند. ورا و فرای ایرادات فنی، این مجموعه مهاجم قاتل در خط حمله ندارد و در ادامه این معضل بهای سنگینی برایشان دارد.
درباره پرسپولیس؛ این تیم برای قهرمانی چارهای ندارد جز بسط و گسترش بازیاش به همان 25 دقیقه ابتدای نیمه دوم.
و نکته مهم؛ بیرون گذاشتن مهدی عبدی آن هم در داربی هیچ توجیه فنی ندارد. تصور کنید عوض وحید امیری، این عبدی بود که صاحب آن ۲ موقعیت میشد. قرار نبود مهدی جای وحید باشد اما جای عیسی یا عالیشاه چطور؟
خوششانسی قرمزها در این است که سپاهان 4 گل در سیرجان خورد و این یعنی امسال قرار نیست یک تیم خرجش را از بقیه جدا کند. رقابت برای قهرمانی همانند فصل قبل احتمالا تا هفته سیام و دقایق آخر ادامه خواهد داشت، مگر آنکه یک تیم در نیمفصل دوم با خریدهای خوب، فرارش را شروع کند.
***
وقتی مربیان ترسو در رأس داربی هستند
چه خوشایندمان باشد چه نباشد، داربی نماد لیگ برتر فوتبال ایران است اما نمیدانیم باید بنویسیم این از خوشبختی فوتبال ایران است که داربی پایتختش، نماد بازیهای لیگ است یا شوربختی؛ بازیای که برایش دعواها میشود اما داخلش طبلی توخالی بیش نیست. درست است که در ۲ بازی اخیر برخی کارشناسان اعتقاد داشتند پنالتیهای استقلال گرفته نشده و این تیم از داوری ضرر کرده است اما فارغ از این مسائل، فرهاد مجیدی باید از خودش سوال کند آیا این همان تیمی است که در ابتدای فصل وعده داد همه از بازیاش لذت خواهند برد؟ مجیدی از اینکه رسانهها و پیشکسوتان به او تاختهاند که چرا با استفاده از اشتباهات داوری میخواهد فرار به جلو کند ناراحت شده اما او نمیگوید وقتی کلامی درباره مسائل فنی مسابقه مهم فوتبال ایران صحبت نمیکند و میگوید درباره صحنه دقیقه 87 حرف میزند، طبیعتا مخاطبان او را به فرار به جلو متهم میکنند. سرمربی استقلال که در نشست خبری قبل از بازی مدعی بود یک امتیاز به درد هیچ تیمی نمیخورد، باید از خود سوال کند آیا تیمش به شکلی بازی کرد که برای 3 امتیاز برنامه داشته باشد؟ اگر مجیدی منطقی باشد قطعا پاسخ این سوال خیر است. شاید اگر در داربی 97 امین قاسمینژاد در پرسپولیس حضور داشت، نتیجه به شکل دیگری رقم میخورد. بازیکنی که 90 دقیقه با حسرت بازی را تماشا کرد اما فرصت به او نرسید. شبی که قاسمینژاد با استقلال قرارداد بست او در آستانه پیوستن به پرسپولیس بود اما بعد از این انتقال جنجالی، برادر سرمربی استقلال که اکنون همکار او در این تیم است، با افتخار به خبرنگاران گفت داربی را از پرسپولیس بردیم. ای کاش از برادران مجیدی سوال شود عامل برد داربی شنبهشب کجا بود؟ اینکه بازیکنی مثل قاسمینژاد فصل گذشته ستاره یک تیم شهرستانی میشود اما در استقلال فرصت عرضاندام پیدا نمیکند، بدون شک دلایلی دارد که تنها کادر فنی استقلال باید پاسخگوی آن باشد.
* این پرسپولیسِ قهرمان بود؟
چند داربی اخیر که یحیی گلمحمدی، سرمربی آن بوده نشان داده برای بازی بزرگی مثل داربی احتیاط برای او حرف اول را میزند. پرسپولیس یحیی در داربی در شروع بازی هیچ نشانی از چهره قهرمان و برنده 5 دوره مسابقات لیگ برتر نداشت. حملات استقلال در دقایق ابتدایی روی این حرف صحه میگذارد اما گل محمدی با گذشت یک نیمه در رختکن اشتباهاتش را اصلاح کرد و پرسپولیس نیمه دوم را بهتر از رقیبش آغاز کرد. اگرچه گلمحمدی معتقد بود در این گونه بازیها فرصت زیاد نصیب بازیکنان نمیشود و مهاجمان این تیم باید از تک فرصتها استفاده میکردند اما تجربه نشان داده هر وقت احتیاط کنار گذاشته شده، نتیجه داده است. سرمربی پرسپولیس فراموش نکند سرمربی تیمی بوده که در این چند فصل حتی در داربی بازی ۲ - ۲ را هم تجربه کرده است.
* پرسپولیس همچنان بدون تمرکز
صحبتهای یحیی گلمحمدی در نشست خبری بعد از داربی نشان میدهد این تیم هنوز نتوانسته تمرکز کافی داشته باشد. سرمربی قرمزپوشان اشاره کرد باشگاه 15 درصد مطالبات بازیکنان را پرداخت کرده اما وی تاکید کرد مشکلات هنوز هم هست و بموقع در موردش حرف میزند. اینکه در این باشگاه چه میگذرد و چرا باید قهرمان 5 دوره لیگ به جای اینکه این روزها همه حواسش برای دفاع از عناوین قهرمانیاش باشد، به فکر حل شدن مشکلات خارج از مستطیل سبز است، در نوع خودش جالب و قابل سوال است و اینکه چرا وزارت ورزش نسبت به شرایط مدیریتی پرسپولیس سکوت میکند هم عجیب است.