مهدی جابری: کلیدواژه «شاخص» این روزها فقط برای بورس و طلا و ارز نیست، چرا که شاخص آلودگی هوا از نظر اجتماعی بیشتر روی «بورس» است! خانوادههایی که دانشآموزی دارند که باید هفتهای یک یا ۲ بار در مدرسه حضور داشته باشد، اخبار شاخص آلودگی هوا را بیشتر از بورس و دلار پیگیری میکنند. آنهایی که همراه با پدر و مادر سالمند یا بیمار حساس زندگی میکنند، حواسشان بیش از هر چیز به عددی است که شاخص آلودگی هوا را نشان میدهد. شاخص آلودگی هوا مانند دلار با چند بار بالا و پایین شدن، خیلیها را تا مرز سکته برده، ضربان قلب خیلیها را متوقف کرده و زندگیهای زیادی را تحت تاثیر قرار داده است. این شاخص اجتماعی، میلیونها شهروند را در شهرهای بزرگ درگیر خود کرده و راه فراری برای آنها نگذاشته است.
این روزها به رسم سالیان گذشته، کیفیت هوای برخی شهرها از جمله تهران آزاردهنده و حتی غیرقابل تحمل است. آنطور که شرکت کنترل کیفیت هوای تهران گزارش داده، امسال فقط ۲ روز هوای پاک داشتهایم و مابقی روزها یا قابل قبول بوده یا ناسالم به رنگ نارنجی و قرمز.
کمکاریها و بیبرنامگیهای سالهای اخیر نمیتوانست نتیجهای غیر از همین آسمان غیرشفاف و دودآلود داشته باشد. یادمان نمیرود چند سال اخیر را با چه شرایط زجرآوری از نظر آلودگی هوا پشت سر گذاشتیم و اظهارات غیرکارشناسی مقامات دولت از جمله رئیسجمهور وقت و مدیران سابق سازمان محیطزیست، بیش از کیفیت هوا روی اعصاب مردم بود.
واقعیت این است که هر سال با آلوده شدن هوا، بحثها و تحلیلهای کارشناسی و غیرکارشناسی بالا میگیرد اما بهبود موقت شرایط، موجب فراموشی اصل موضوع میشود.
ما در روزهایی که شاخص آلودگی هوا عدد بالاتری را نشان میدهد، بیش از هر زمان دیگر یک دروغ ۳ کلمهای را تکرار میکنیم: «قانون هوای پاک»! نه قانون محکمی است، نه هوای مطلوبی وجود دارد و نه پاک است! همچنین آن 23 سازمان که در قانون هوای پاک مسؤولیت دارند، فقط عنوانش را یدک میکشند و حقوقش را در جیب میگذارند!
فلان خانم و آقای مسؤول در فلان سازمان، ساعتها و روزهای متعددی را در جلساتی سپری میکند که با عنوان هوای پاک برگزار میشود اما امسال فقط ۲ روز هوای پاک داشتهایم. آیا حقوق و مزایایی که اینچنین شامل حال افراد و سازمانها میشود حلال و پاک است؟ آیا در شرایطی که مردم هوای آلوده را تنفس میکنند، این لقمهها و نانها پاک است؟
بنابراین اگر آقایان و خانمها در این 23 سازمان مسؤول در زمینه هوای پاک، از کمکاری فاصله بگیرند، مسؤولیتپذیر باشند، عادت فریب و دروغ سالهای اخیر را کنار بگذارند و مانند رأس دولت، مردمی شوند، آن وقت میتوان امیدوار بود هوا هم صاف و پاک شود. آن زمان است که میتوان مدعی شد «قانون هوای پاک» یک دروغ ۳ بخشی و
۳ کلمهای نیست.
«مسؤولیتپذیری» یکی از مهمترین کلیدواژهها و راهبردهایی است که برای مقابله با آلودگی هوا و اجرای قانون هوای پاک به کار میآید. تا زمانی که این سازمانها و مدیرانشان احساس مسؤولیت واقعی و غیرشعاری نداشته باشند، عدد شاخص همین است که روی صفحه تلفنهمراه و کامپیوترهایمان میخوانیم و میبینیم؛ عددی که در میانه کمکاریها در رقص است!