عباس اسماعیلگل: سریالهای تلویزیونی همیشه جزو پرمخاطبترین برنامههای شبکههای مختلف سیما بودهاند که مخاطبان با هر طیف و نگرشی براساس سلیقه خود دنبالکننده سفت و سخت آنها میشدند اما در چند سال اخیر از یک سو با هجوم سریالهای شبکه نمایش خانگی با رنگ و لعاب لاکچری و پرهزینه و از سوی دیگر به دلیل افت محسوس سطح کیفی سریالهای برخی شبکههای پرمخاطب، دیگر از آن استقبال بالا از سریالهای تلویزیونی خبری نیست، مگر در چند مورد خاص که تعدادی از سریالها با استقبال بالای مخاطبان مواجه بودهاند. بدون شک یکی از چالشهایی که سازندگان سریالهای تلویزیون طی چند سال اخیر با آن دست و پنجه نرم کردهاند، رقابت نابرابر با سریالهای شبکه نمایش خانگی است؛ جایی که ستارههای سینما با دریافت دستمزدهای نجومی جولان میدهند. البته نمیتوان دلیل کاهش مخاطب سریالهای رسانه ملی را تنها سریالهای نمایش خانگی دانست و نباید از افت شدید کیفیت کار گروه فیلم و سریال یکی، دو شبکه صداوسیما براحتی گذشت؛ شبکههایی که روزگاری پرمخاطبترین و بهترین سریالهای تلویزیون را روی آنتن میبردند، چند سالی است جز یکی، دو سریال، مابقی آثارشان از کممخاطبترین سریالهای تلویزیون به شمار میروند که امیدواریم با حضور رئیس جدید سازمان، سریالسازی در صداوسیما به لحاظ کیفیت به ریل سابق خود بازگردد.
اما اگر بخواهیم درباره کیفیت آثار نمایش خانگی منصفانه قضاوت کنیم باید گفت در سالیان اخیر تعداد انگشتشماری از سریالهای نمایش خانگی به لحاظ کیفی یک سر و گردن از بسیاری از سریالهای شبکههای مختلف تلویزیون بهتر بوده است اما طی چند سال اخیر غالب سریالهای نمایش خانگی بهرغم هزینههای نجومی به لحاظ کیفی از شرایط مناسبی برخوردار نیستند. برخی از این سریالها نه تنها از سطح کیفی قابل قبولی برخوردار نیستند بلکه تماشای برخی سکانسهای آن توهین به شعور مخاطب تلقی میشود.
از میان حجم انبوه سریالهای ایرانی نمایش خانگی که این روزها در پلتفرمها به نمایش گذاشته میشود، سریال «جزیره» نمونهای از آن دست سریالهایی است که اندک مخاطبان با تماشای آن اقرار میکنند که سطح محتوای سریالهای تولیدات مراکز استانی صداوسیما -آن هم با بودجه اندک- به مراتب بهتر از اینگونه سریالهاست؛ آثاری چون «جزیره» بهرغم هزینههای بالایی که برای جذابیت بصری آثارشان انجام میدهند اما عملا به لحاظ فیلمنامه حرفی برای گفتن ندارند. نقد و بررسی اینگونه آثار که به لحاظ فیلمنامه تهی به نظر میرسند کار به مراتب سختتری نسبت به نقد سریالهای پرمحتوا برای منتقدان و اهالی رسانه محسوب میشود زیرا مجموعه نمایشی که حرفی برای گفتن ندارد نهایت تجزیه و تحلیلی که به لحاظ محتوایی بتوان به آن وارد کرد در چند سطر خلاصه میشود. درباره «جزیره» مهمترین بخش آن مربوط به کاراکترهای غیرواقعی و عجیب سریال است، به عنوان مثال کاراکتر اصلی سریال «جزیزه» که روایتگر زندگی شغلی و خصوصی دختری به اصطلاح خبرنگار و مطالبهگر است، تصویری کاملا مضحک و غیرواقعی از خبرنگاران نشان میهد و هر کسی که فقط یک ماه تجربه کار خبرنگاری در کشور داشته باشد به فضای نامانوس و عجیبی که نویسندگان «جزیره» برای کاراکتر خبرنگار سریال ترسیم کردهاند پی میبرد. سیروس مقدم در مسند کارگردان به همراه نویسندگان سعی کردهاند خبرنگاری جسور، مطالبهگر و اجتماعی را در کارشان نشان بدهند اما به خاطر ضعف عمده نویسندگان، کاراکتر خبرنگاری فضول، بیادب، گستاخ، بهانهگیر و لوس را ترسیم کردهاند که برای آقایان سریال دلبری هم میکند.
اما نکته دوم و مهمی که درباره ضعفهای اساسی «جزیره» باید گفت مربوط به حضور امیر مقاره، خواننده گروه ماکان بند به عنوان نقش نخست مرد سریال جزیره است، البته باید گفت در سینمای ایران برخی خوانندههای مطرح پاپ به طور جدی وارد عرصه بازیگری شدهاند که بهرغم آنکه چندین تجربه بازیگری در کارنامه خود دارند؛ غالبا آثارشان جایی در سینمای بدنه ندارد و در دستهبندیهای فیلمهای تجاری قرار میگیرد اما این روزها ایفای نقش بهنام بانی در فیلم «گشت ارشاد 3» و حضور عجیب خوانندههایی چون آرش عدلپور و رضا یزدانی در سریالهای نمایش خانگی حسابی خبرساز شده است.
از سویی حضور خوانندهها در عرصه سینما، اتفاق جدیدی نیست و برخی خوانندههای مطرح دنیا هم تجربه بازیگری در سینما را دارند که گاهی میتوانند یک بازیگر حرفهای باشند و استعدادشان را به رخ بکشند و گاهی تنها به دلیل نامآشنا بودن در موسیقی روی پرده سینما ظاهر میشوند. در سینمای ایران نیز برخی خوانندههای نوظهور پاپ به طور جدی وارد عرصه بازیگری شدهاند که بهرغم آنکه چندین تجربه بازیگری در کارنامه خود دارند اما غالبا آثارشان جایی در سینمای بدنه ندارد و در دستهبندیهای فیلمهای تجاری قرار میگیرد. تجربه امیر مقاره در «جزیره» هم از این قاعده مستثنا نیست و واقعا سطح بازیگری وی در جزیره آنقدر دم دستی است که جای هیچ صحبتی درباره جزئیات بازی و نقش این خواننده در این سریال را نمیگذارد. در پایان باید گفت اینکه خوانندههای نوظهور پاپ به واسطه دیده شدن بیشتر در سریالهای نمایش خانگی به ایفای نقش میپردازند، جدا از لطمات فنی که به کیفیت آثار وارد میکند، فضای هنری سریالها و فیلمهای سینمایی را هم بشدت مخدوش میکند. باید از کارگردانانی چون سیروس مقدم و بازیگران حرفهای چون محمدرضا فروتن، حمید فرخنژاد و ... سوال کرد: آیا نباید به خاطر همکاری با اینگونه نابازیگران در سریالهای آبکی، کمی به فکر اعتبار هنریتان باشید؟ البته شاید برخی از این هنرمندان در جواب این سوال، اینگونه توجیه میکنند که فضای حرفهای سینما میطلبد تجربههای مختلفی را داشته باشیم.
***
فیلمهای روی پرده چقدر فروختهاند؟
فیلم تازه اکران شده «جنایت بیدقت» به کارگردانی شهرام مکری پس از 3 روز به فروش ۳۲ میلیون تومان رسید. به گزارش «وطنامروز»، هفته گذشته آخرین ساخته شهرام مکری به چرخه اکران فیلمهای سینمایی اضافه شد که با نمایش در ۲۹ سالن به رقم فروش ۳۲ میلیون و ۶۳۰ هزار تومان رسید. «بندر بند» ساخته منیژه حکمت، دیگر فیلم جدیدی است که از دهم آذرماه اکران شده و تاکنون نزدیک به ۶۰ میلیون تومان فروش داشته است. «رمانتیسم عماد و طوبا» به کارگردانی کاوه صباغزاده که از سوم آذرماه روی پرده رفته تاکنون ۱۳۱ میلیون تومان بلیت فروخته است. «شهر گربهها» ساخته سیدجواد هاشمی پس از حاشیههای فراوانی که منجر به اصلاح فیلم شد، تاکنون بیش از یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان فروش داشته است. فیلم «آتابای» نیکی کریمی هم که با استقبال خوبی در این روزها مواجه شده، از سوم آذرماه تاکنون بیش از ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان فروش داشته است. فیلم «منصور» به کارگردانی سیاوش سرمدی که روایتی از زندگی شهید ستاری است، از ۱۹ آبانماه اکران شده و تاکنون نزدیک به ۲میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان بلیت فروخته است. «قهرمان» ساخته اصغر فرهادی پس از حدود یک ماه و نیم اکران در سینماها با حدود ۴۰۰ هزار نفر مخاطب بیش از ۹ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان فروش داشته است. «گشت ۳» به کارگردانی سعید سهیلی نیز که این روزها فروش خوبی دارد و تعداد مخاطبانش در حال نزدیک شدن به یک میلیون نفر است، بیش از ۲۱ میلیارد تومان فروش داشته است. «حکم تجدیدنظر» به کارگردانی محمدامین کریمپور هم که از ۲۶ آبان روی پرده رفته تاکنون ۲۵۰ میلیون تومان بلیت فروخته است. کمدی «آپاچی» به کارگردانی آرش معیریان از ۲۶ آبان تاکنون فقط ۳۴۰ میلیون تومان فروش داشته است. «تومان» به کارگردانی مرتضی فرشباف هم پس از گذشت حدود یک ماه و نیم از شروع نمایش حدود ۱۲۳ میلیون تومان فروش داشته است. پرفروشترین فیلم سال تاکنون «دینامیت» مسعود اطیابی است که بیش از ۳۰ میلیارد تومان بلیت فروخته است. آمار این گزارش طبق اطلاعات ثبت شده در سامانه سمفا تا ساعت ۱۰:۳۰ شنبه ۲۰ آذرماه است.