مهدی جابری: کودکان امروز رنج تنهایی کوتاهمدت و بلندمدت را به جان خریدهاند تا پدران و مادرانشان رفاه، آرامش و آسایش بیشتری داشته باشند!
بسیاری از خانوادههای ایرانی از زمانی که با گوشی تلفن همراه، شبکههای اجتماعی، حیوانات خانگی و رسانههای غیررسمی آشناتر و صمیمیتر شدند، تعداد اعضای خود را اندک و محدود کردند.
«پیج» جای «بچه» را گرفت؛ شبکه اجتماعی بر خلاف معنای ظاهریاش، شبکهای از انسانهای تنها ایجاد کرد و تبدیل به شبکههای انفرادی شد؛ خانوادهها به جای گرفتن دست کودکشان در بوستان و خیابان، پابهپای سگ، گربه، همستر و حیوانات زبانبسته شدند تا عناصر حیاتوحش در جمعیت انسانها اخلال ایجاد کنند.
این روزها شبکههای اجتماعی سرشار از محتوا، تصاویر و تبلیغاتی است که کاملا به طور غیرمستقیم، ما را به فرار از ازدواج، نداشتن فرزند یا در بهترین حالت، به تکفرزندی تشویق میکنند. از آنجا که هدف اصلی شبکههای اجتماعی ایجاد سرگرمی موقت به اندازه چندثانیه و گذشتن از زمان حال بدون اندیشیدن به آینده است، اکثر مخاطبان و فعالان این شبکهها به این نتیجه میرسند که اگر ازدواج نکنند، تفریحات و سرگرمی بیشتری خواهند داشت؛ یا در صورت ازدواج، اگر فرزند نداشته باشند، زمان بیشتری برای تفریح و گردش دارند و در نهایت اینکه اگر ازدواج کردهاند و اکنون فقط یک فرزند دارند، در بهترین شرایط ممکن هستند و نباید به هوای فرزند بیشتر، از خوشیها و لذتهای امروزشان چشمپوشی کنند.
اما اگر تاثیرپذیری مردم و خانوادهها از تبلیغات هر لحظه و هر روز شبکههای اجتماعی و رسانههای غیررسمی را نادیده بگیریم، آیا میتوان همه تقصیر را به گردن مردم انداخت؟ آیا شرایط اقتصادی آنقدر مهیا و مناسب بوده است که بتوانیم از مردم انتظار داشته باشیم در اندیشه فرزندآوری و پیروی از سیاستهای جوانی جمعیت باشند؟
واقعیت این است که حتی مخارج، هزینهها و شرایط عرضه و تقاضای کشور در هر زمینهای بویژه در تهران و شهرهای بزرگ به گونهای در سالهای اخیر تنظیم شده است که معمولا جوابگو و متناسب خانوادههای ۲ یا ۳ نفره است.
اکثر صنایع تولیدی بویژه آنهایی که در زمینه تامین خوراک و مایحتاج روزانه مردم فعال هستند، قیمت محصولاتشان را طوری تنظیم کردهاند که برای هر وعده غذایی و اقلام سفره خانوادهها مبلغ مشخصی را از مردم دریافت کنند، بنابراین چندان تفاوتی ندارد که شما برای وعده غذاییتان فستفود در نظر بگیرید یا اینکه بخواهید خودتان آشپزی کنید یا حتی غذای نیمهآماده بخرید. شما با هر تصمیمی، در بهترین حالت میتوانید هزینه ۳ نفر را تامین کنید، چون تولیدکنندگان اینطور برنامهریزی کردهاند!
اگر مستاجر باشید و صاحبخانه قبلی جوابتان کرده باشد، فقط برای ۲ یا ۳ نفر میتوانید به دنبال مسکن اجارهای باشید. یک جستوجوی ساده در سامانههای آنلاین رهن و اجاره نشان میدهد در توضیح خانههای 200 تا 400 متری نوشته است: «فقط برای زن و شوهر جوان بدون فرزند». در بهترین حالت میتوانید صاحبخانه آیندهتان را قانع و راضی کنید که جمعیتتان در یک سال آینده بیشتر از همین ۳ نفری که هستید نخواهد شد! در غیر این صورت باید با صاحبخانه قبلی توافق کنید و مبلغ زیادی را بابت جمعیت ۳ یا ۴ یا 5 نفرهتان به او پرداخت کنید تا برای تمدید اجارهنامه به مدت یک سال دیگر رضایت بدهد.
خانوادههای با جمعیت بیش از ۲ نفر، حتی برای استفاده از خدمات تاکسی و خودروی آنلاین هم محدودیت دارند. این سامانهها سفرهایشان را بر اساس جمعیت ۳ نفر تنظیم کردهاند. شما اگر یک خانواده ۴ یا ۵ نفره باشید و درخواست سفرتان را ثبت کنید، آقا یا خانم راننده پس از شمارش تعداد نفرات، قاطعانه و با عصبانیت از شما میخواهد با دست خودتان سفرتان را لغو کنید!
البته در میان این مثالها و نمونهها اشارهای به هزینههای مسافرت و تفریحات فرهنگی و اجتماعی نداریم، چون وارد بحثی میشویم که نمیتوان بسادگی آن را جمع کرد؛ از همان قدم اول برای رزرو تور و هتل که فقط برای ۲ یا ۳ نفر تعریف شده است تا هزینههای رستوران و کافه و مرکز خرید.
اینها فقط بخش کوچکی از واقعیتهای تلخ جمعیتی از نظر اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. مشکلات و معضلات مرتبط با پیری جمعیت و تکفرزندی در صورتی حل میشود که فرهنگ و نگاه حاکم بر جامعه نیز اصلاح شود. ما اگر میخواهیم رقم 120 هزار میلیارد ریالی که در بودجه سال 1401 برای جوانی جمعیت در نظر گرفته شده است به ثمر بنشیند، چارهای نداریم جز اینکه در زمینه فرهنگسازی هم کار کنیم. البته نه از این کارهایی که در حد همایش و سمینار و برنامههای سرد و نچسب است. ادبیات و محتوای ما در زمینه جمعیت باید مثل شبکههای اجتماعی ـ که البته دوست دروغین خانوادهها هستند ـ به ذائقه و سلیقه مردم نزدیک باشد تا دوست واقعی خانوادهها شویم و مسیرشان را از بیفرزندی یا تکفرزندی به سمت بهتری ببریم.