فرزانه غلامیتبار: مجموعه «شخصیتهای مانا» در انتشارات سوره مهر با هدف ارائه الگوهای موفق، به زندگی شخصیتهای نیکنامی میپردازد که در عرصه دانش، فرهنگ، سیاست و اجتماع در ایران معاصر زیسته و درگذشتهاند. این مجموعه برای عموم مخاطبان بویژه جوانان و دانشگاهیان تهیه و توسط تعدادی از نویسندگان توانای کشور بازنویسی شده است. یکی از این کتب، زندگی «نصرالله مردانی» است که توسط علی تقوی، دکترای زبان و ادبیات فارسی جمعآوری شده است.
این کتاب درباره زندگینامه نصرالله مردانی (۱۳۲۶ در کازرون- ۱۳۸۲ در کربلا) چهره ماندگار ادبیات ایران در سال ۱۳۸۲ و شاعر ایرانی است. اشعار مردانی بیشتر حماسی و انقلابی است. اشعار او آمیزهای از لطافت و استقامت بود و به همین دلیل توانست حماسه و غزل را که همواره در ۲ نقطه متضاد و مقابل هم قرار داشتند، با هم درآمیزد. با تقوی در رابطه با نگارش کتاب و نحوه ارتباط برقرار کردن مخاطب صحبت کردیم و از او پرسیدیم که دیدگاهش به ادبیات چگونه است. او معتقد است از دیرباز، در میان هنرهای هفتگانه، همواره ادبیات جایگاه ممتازی داشته است. از این رو مایه مباهات بسیاری از ملتها، ادبیات و متون فاخری است که جمعی از شاعران و نویسندگان فرهیختهشان از خود به یادگار گذاشتهاند. در گستره ادبیات فارسی نیز متونی ارزشمند به نظم و نثر در انواع ادبی پدید آمده است که شهرت و آوازهای جهانی یافتهاند. با هر بار خواندن این متون دریچه نویی از معرفت به روی مخاطب گشوده میشود. متأسفانه در دهههای اخیر، آنگونه که باید به ادبیات و فرآیند آفرینش ادبی توجه نشده است و گاه متون ادبی، فارغ از آن اندیشهها و عواطف ناب انسانی، در چنبره نوجوییهای افراطی، صورت تفنن به خود گرفته است.
***
* درباره تحقیقات و نگارش کتاب «نصرالله مردانی» توضیح بفرمایید.
زندهیاد نصرالله مردانی از شاعران صاحبسبک شعر انقلاب اسلامی به شمار میرود. او در نخستین دفترهای شعری، با تسلط بر زبان و تصویرگریهای شاعرانه، جانی دوباره بر پیکره شاخه سنتی شعر انقلاب دمید و جمعی از شاعران جویای نام را به راه و اسلوب خود کشاند. در کتاب «نصرالله مردانی» که از مجموعه کتابهای شخصیتهای مانا به شمار میرود و نشر سوره مهر آن را امسال منتشر کرده است، ضمن رعایت جانب ایجاز، نخست به وقایع و رویدادهای مهم زندگی مردانی و سپس به آثار او پرداخته شد. این کتاب در ۳ فصل به نگارش درآمده: در فصل نخست، در ۴ بخش خطوط اصلی و مهم زندگی مردانی بیان میشود. در فصل دوم، دفترهای شعری مردانی به ترتیب زمان انتشارشان معرفی میشود. در فصل پایانی نیز در ۴ بخش، اشعار مردانی از منظرهای معنا، صور خیال، موسیقی و زبان نقد و تحلیل میشود. بیگمان برای بررسی دقیق و موشکافانه تمام جوانب و زوایای سرودههای یک شاعر، بیش از اینها باید سخن گفت و نوشت اما در همین حد و حدود هم کوشش شد بایستههای لازم درباره زندگی، سبک شعری و آثار مردانی به طرزی موجز نوشته شود تا اگر مجالی برای علاقهمندان فراهم شد، درباره هر یک از این موضوعات بیشتر بیندیشند و قلمفرسایی کنند.
* با توجه به سابقه نگارش شما در این زمینه، رابطه جوانان امروز با شاعران معاصری همچون «مردانی» چگونه است؟
ماندگاری و مانایی سرودههای شاعران در گستره زمان و تعلق خاطر و انس مردم با آنها، به عوامل بسیاری بستگی دارد. آن دسته از شعرهایی که در پاسخ به شرایط سیاسی و اجتماعی سروده شده و رنگ و بوی شعار گرفتهاند، با تغییر اوضاع، رفتهرفته از اذهان محو خواهند شد و برای نسلی دیگر چندان جاذبه نداشته باشند اما آن شعرهایی که حاصل باریکخیالیها و نکتهسنجیها در خلوتهای ناب شاعرانه است و شاعر از ساحت تقلید فراتر رفته و به سبک و اسلوب ویژه خود دست یافته است، میتواند محل رجوع علاقهمندان واقع شود تا با خوانش آن، لذت ببرند. گستره معنایی و دایره عواطف سرودههای مردانی متنوع است و از منظری میتوان آن را در ۵ مقوله شعر آیینی، شعر انقلاب، شعر جنگ، شعر عارفانه و شعر طبیعت دستهبندی کرد. بیگمان شعرهای متعددی از این شاعر در هر یک از مقولهها، هنوز هم میتواند برای بخشی از جوانان نسل امروز تازگی داشته باشد و در ذهن و ضمیر آنان جاگیر شود.
* قالبی که عشق در آن بازتاب زیادی داشته، غزل است. امروز غزل فرم باب شده است؛ نظرتان در این باره چیست؟
شکل و فرم غزل که در آغاز بیشتر محملی برای تغزلهای شاعرانه بود، همواره از سدههای گذشته برای حیات خود پذیرای تغییراتی شده است. در دوره معاصر، این فرآیند متأثر از جریانها و نحلههای شعری شتابی بیشتر گرفت و شاعران بسیاری در ساحت صورت و معنای غزل، نوآوریهایی را رقم زدند. در این میان، شاید نام ۲ شاعر بیش از دیگران تکرار شده است: سیمین بهبهانی و حسین منزوی که هر یک به گونهای خود را «نیمای غزل» میدانستند. جریانهایی با عناوین غزل فرم، غزل پستمدرن و جز آنها، که عمدتا از دهه 70 شکل گرفتهاند، اغلب صورت افراطگونه آن نوآوریهایی است که پیشتر آزموده شده بود.
* دیدگاهتان به ادبیات چگونه است؟
از دیرباز، در میان هنرهای هفتگانه، همواره ادبیات جایگاه ممتازی داشته است و اگر خلاقیت و خیالورزی را وجه مشترک و عامل مهم در آفرینش آثار هنری بدانیم، بدرستی به بهترین وجه این عامل در ادبیات و انواع متون ادبی میتواند به جلوه درآید. از این رو مایه مباهات بسیاری از ملتها، ادبیات و متون فاخری است که جمعی از شاعران و نویسندگان فرهیختهشان از خود به یادگار گذاشتند. در گستره ادبیات فارسی نیز متونی ارزشمند به نظم و نثر در انواع ادبی پدید آمده است که شهرت و آوازهای جهانی یافتهاند. با هر بار خوانش متونی چون شاهنامه فردوسی، حدیقه سنایی، خسمه نظامی، مثنوی مولوی، بوستان سعدی و غزلیات حافظ، دریچه نویی از معرفت به روی مخاطب گشوده میشود. متأسفانه در دهههای اخیر، آنگونه که باید به ادبیات و فرآیند آفرینش ادبی توجه نشده است و گاه متون ادبی، فارغ از آن اندیشهها و عواطف ناب انسانی، در چنبره نوجوییهای افراطی، صورت تفنن به خود گرفته است.
* شعری از «مردانی» در خاطر دارید که بخواهید آن را تقدیم خوانندگان کنید؟
مردانی در ۲ غزل «شتاب سکوت» و «فریاد سکوت»، با تکرار واژه سکوت در ردیف هر بیت، مخاطب را به اندیشیدن در راز سکوت دعوت میکند. این ابیات از غزل «فریاد سکوت» است:
فریاد که پایان من آغاز سکوت است
یعنی که ازل تا به ابد راز سکوت است
رفتیم و رسیدیم به سرچشمه خورشید
آنجا که افق گستره باز سکوت است
از نای زمان در سفر باد شنیدیم
بس ناله بیداد که دمساز سکوت است
آن سوی عدم در گذر واقعه دیدیم
غوغای شدن معنی ایجاز سکوت است
آنجا که پر از سیپر سیمرغ فروریخت
جاییست که جان بر سر پرواز سکوت است
بر بام سحر کوکب شبخیز فلک گفت
در اوج سما زهره همآواز سکوت است
با پشت دوتا، رقص تو ای پیر، عجب نیست
تا چنگ تو در پنجه پرناز سکوت است
هر نغمه که برخاست از آن چنگ خوشآهنگ
در خلوت دل همنفس ساز سکوت است