بازخوانی دستورات رهبر انقلاب درباره تدابیر لازم برای انتفاع ایران از بازگشت آمریکا به برجام
گروه سیاسی: مذاکرات جدید وین تحت عنوان نشست کمیسیون برجام برای تعیین وضعیت توافق هستهای در حالی جریان دارد که وضعیت پیرامونی برجام شبیه آنچه در سالهای 92 تا 94 نمایان بود، نیست. تنها متغیر اصلی در میانه مذاکرات فعلی، مساله لغو تحریمهای ضدایرانی و نحوه چگونگی آن است؛ چه اینکه اساسا دولت سیزدهم مذاکرات کنونی را مذاکرات برای رفع تحریمها خوانده تا نشان دهد تنها موضوعی که برای کشورمان درجه بالایی از اهمیت را دارد و برای آن بر سر میز مذاکرات در هتل کوبورگ حاضر شده، برداشتن تحریمها و راستیآزمایی ایران است و بازگشت به برجام به خودی خود و بر خلاف دیدگاه رایج در دولت روحانی، ماهیت اساسی و اصالت وجودی ندارد.
به گزارش «وطنامروز»، با درک این موضوع مسالهای که باید جایگاه اصلی را در محورهای مذاکراتی تیم ایرانی در وین و دستور کار برجامی دولت سید ابراهیم رئیسی نشان دهد، شروط رهبر انقلاب برای بازگشت آمریکا به توافق و برداشتن تحریمها و تضمینهایی که در این باره واشنگتن باید بدهد بویژه شروط رهبری پس از روی کار آمدن دولت بایدن در آمریکاست.
«وطنامروز» شنبه 13 آذرماه گزارش مبسوطی در این باره نوشت. در آن گزارش آمده بود: حداقل از سال گذشته به این طرف، شرایط و متغیرهای برجامی به نفع ایران و به ضرر طرف بدعهد غربی تغییر کرده است. ایران از سال گذشته با شتاب بخشیدن به توسعه برنامه هستهای و گستردهتر کردن ابعاد این برنامه به پشتوانه سرعت بخشیدن در پیادهسازی برنامههای توسعه و تحقیق، به سرعت زمان را به ضرر واشنگتن کرد. این تغییر فاز در تهران در حالی شکل گرفت که دولت حسن روحانی با راهبرد «حفظ برجام به هر قیمت» سیاستی در پیش گرفته بود که با عناوینی نظیر «صبر راهبردی» یا «فرصت به دیپلماسی» آن را پیش میبرد. اتخاذ این سیاست مشت ایران را برای طرف غربی باز کرده و بازیخوانی برجامی دولت مستقر در ایران را برای آمریکا و متحدانش آسان کرده بود. تبدیل برجام به یک موضوع حیثیتی از سوی دولت دوازدهم یک فرصت طلایی برای غرب مهیا کرد. تروئیکای اروپا از یک سو هیچ فشاری برای عمل به تعهدات خود احساس نمیکرد و از طرف دیگر ایران علاوه بر تحمل نتایج خروج ترامپ از برجام- که روحانی از آن با عنوان خروج یک مزاحم از توافق استقبال کرد!- و فشار تحریمی سنگین کارزار فشار حداکثری همچنان به طور کامل به تعهدات خود عمل میکرد و همچنان برنامه هستهای ایران زیر محدودیتهای استثنایی و شدیدترین نظامات راستیآزمایی قرار داشت؛ هدیهای به واشنگتن برای پاره کردن توافق!
سیاست برجامی دولت سابق با ادراکسازی برای طرف مقابل که ایران به خاطر آسیب ندیدن برجام هر کاری میکند، کشورمان را وارد یک تنش امنیتی کرد که منجر به حملات خرابکارانه علیه زیرساختهای هستهای در نطنز و کرج شد. در این میان تیم «حسن روحانی- محمدجواد ظریف» تمام امید خود را متوجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و پیروزی جو بایدن برای زنده نگه داشتن برجام کرده بود. وزیر وقت امور خارجه در آن روزها میگفت مشخص است بایدن با ترامپ فرق دارد و حسن روحانی راهحل احیای برجام را به سادگی خطخطی کردن یک کاغذ توسط رئیسجمهور جدید آمریکا میدانست. جو بایدن البته مثل روحانی فکر نمیکرد و تا امروز از رقم زدن این اتفاق به غایت ساده خودداری کرده است. با این تفاسیر از زمستان گذشته و مشخص شدن سکاندار جدید کاخ سفید که برای ایران پیششرط میگذاشت، رهبر حکیم انقلاب به این سیکل معیوب خاتمه دادند و از زمانی که بایدن در اتاق بیضی خود مستقر شد شروط ایران را روی میز گذاشتند. مهمترین گزارهای که حضرت آیتالله العظمی خامنهای تاکید داشتند برای طرف غربی و برخی جریانات داخلی تفهیم شود، این است که حفظ برجام ذاتا برای ایران ماهوی نیست و فقط لغو تحریمها برای کشورمان موضوع اصلی است. بازخوانی شروط معظمله برای تیم فعلی مذاکرهکننده ایران نقشه راه آینده را ترسیم خواهد کرد.
رهبر انقلاب 19 دی 99 درباره شروط برجامی در دیدار مجازی با مردم آذربایجان شرقی گفتند: «من درباره این مسأله برجام، 3-2 نکته را عرض میکنم. نکته اول این است که بحث میکنند که آمریکا برگردد به برجام یا برنگردد. ما هیچ اصراری نداریم، هیچ عجلهای نداریم که آمریکا به برجام برگردد؛ اصلا مسأله ما این نیست که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد. آنچه مطالبه منطقی ما و مطالبه عقلانی ما است، رفع تحریمهاست؛ تحریمها باید برداشته بشود. این حق غصبشده ملت ایران است؛ چه آمریکا، چه اروپا -که آویزان به آمریکا و دنبالهرو آمریکاست- وظیفه دارند این حق ملت ایران را ادا کنند. اگر تحریمها برداشته شد، خب! آن برگشت آمریکا به برجام معنایی خواهد داشت - البته مسأله خسارتها هست که جزو مطالبات ما است و در مراحل بعدی دنبال خواهد شد- اما چنانچه تحریمها برداشته نشد، برگشت آمریکا به برجام ممکن است حتی به ضرر ما تمام بشود؛ به نفع ما که نیست، [بلکه] به ضرر ما هم ممکن است باشد. البته بنده به مسؤولان، هم در قوه مجریه و هم در قوه مقننه، گفتهام در این زمینهها با دقت و رعایت کامل ضوابط پیش بروند و عمل کنند».
ایشان سپس یک ماه بعد در بهمن سال گذشته در شرایطی که آن ایام مقامات دولت جو بایدن بازگشت آمریکا به برجام را مشروط به برداشتن گام اول از سوی تهران با بازگشت به محدودیتهای برجامی میکردند، در دیدار فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش شروط ایران را تکمیل کرده و راهحل را لغو همه تحریمها و راستیآزمایی ایران عنوان کردند. رهبر انقلاب در این زمینه فرمودند: اگر بخواهیم منطقی و مستدل صحبت کنیم، آمریکا و ۳ کشور اروپایی که همه تعهدات برجامی را زیر پا گذاشتند، دیگر حق ندارند برای برجام شرط و شروط تعیین کنند. آنها به تعهدات برجامیشان هیچ عمل نکردند؛ یک برهه بسیار کوتاهی در اول کار بعضی از تحریمها را - نه همه تحریمها را- موقتا تعطیل کردند، دوباره برگشتند و بعد تحریمها را افزایش هم دادند؛ شاید ۲ برابر، ۳ برابر تحریمها را زیاد هم کردند. بنابراین آنها حق ندارند در این زمینه شرط و شروط معین کنند. آن طرفی که حق دارد برای ادامه کار برجام شرط معین کند ایران است. علت هم این است که ایران از اول به تمام تعهدات برجامی خودش عمل کرد، جمهوری اسلامی به تمام تعهدات برجامی عمل کرد؛ آنها نقض کردند. ما حق داریم برای ادامه برجام شرط بگذاریم و این شرط را هم گذاشتیم و گفتیم و هیچکس هم از آن عدول نخواهد کرد؛ و آن این است که اگر میخواهند ایران به تعهدات برجامی -که چند تعهد آن را لغو کرده- برگردد، باید آمریکا تحریمها را کلا لغو بکند؛ آن هم نه به زبان و روی کاغذ که بگوید لغو کردیم؛ نه! باید در عمل تحریمها را لغو کنند و ما راستیآزمایی کنیم و احساس کنیم که درست تحریمها لغو شده، آن وقت ما هم به این تعهدات برجامی برمیگردیم؛ این سیاست قطعی جمهوری اسلامی است و مورد اتفاق مسؤولان کشور هم هست و از این سیاست بر نخواهیم گشت.
رهبر انقلاب اسلامی فروردین سال جاری در آغاز مذاکرات وین هدف آمریکاییها از تأکید و اصرار بر مذاکره را تلاش برای تحمیل یک حرف باطل دانستند و افزودند: منطق جمهوری اسلامی مبنی بر اینکه اول باید آمریکا تحریمها را بردارد زیرا به آنها اطمینانی وجود ندارد و قبلا بارها نقض عهد کردهاند، بهگونهای است که حتی بعضی مذاکرهکنندگان اروپایی نیز قبول دارند و در جلسات خصوصی آن را تصدیق میکنند، اگر چه در مقام تصمیمگیری تسلیم آمریکاییها هستند و از خود استقلالی ندارند.
ایشان با اشاره به مذاکرات وین در آن روزها نیز گفتند: آمریکاییها در این مذاکرات، بر سر موضع عنادآمیز خود محکم ایستادند و یک قدم هم جلو نیامدند. رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: آمریکاییها در زبان و وعده میگویند تحریمها را برمیداریم اما تحریمها را برنداشتند و برنمیدارند، ضمن آنکه شرط هم میگذارند و میگویند که باید در همین توافق جملهای بگنجانید که بعدا درباره برخی موضوعات صحبت شود، اگرنه توافقی نخواهیم داشت. حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای فرمودند: آنها میخواهند با گذاشتن این جمله، بهانهای برای دخالتهای بعدی خود درباره اصل برجام و مسائل موشکی و منطقهای فراهم کنند و اگر ایران حاضر به بحث درباره آنها نشود بگویند توافق را نقض کردهاید و توافق، بیتوافق. ایشان با تأکید بر اینکه آمریکاییها کاملا ناجوانمردانه و خباثتآلود برخورد میکنند، افزودند: آمریکا هیچ ابایی از نقض قول و تعهدات خود ندارد، همانطور که یک بار توافق را نقض کردند و کاملا هم بیهزینه بود. رهبر حکیم انقلاب در ادامه گفتند: اکنون هم که به آمریکاییها گفته میشود تضمین دهید که توافق را در آینده نقض نخواهید کرد، میگویند تضمین نمیدهیم. تیم مذاکرهکننده ایرانی با کاربست این شروط، مذاکرات موفقتری در ادامه خواهد داشت. دولت سیزدهم البته با اقداماتی که پیش از شروع مذاکرات در گستردهتر کردن سبد دیپلماسی انجام داد، این پیام را به طرف مقابل فرستاد که برای ایران برجام همه چیز نیست و گزینههای جایگزین وجود دارد؛ چه اینکه منابع غربی هم از جمعبندی خود از مذاکرات روزهای گذشته در هتل کوبورگ گزارش دادهاند ایران توافقی میخواهد که تحریمها را لغو کند اما خود را به خاطر برجام نمیکشد. اهمیت شروط کاربردی رهبر انقلاب در اینجاست که محرکهایی که در اختیار آمریکا جهت فشار وارد کردن به ایران قرار داشت کارآیی خود را از دست داده است. از همین روست که ایشان در سخنرانی اول سال 1400 گفتند: آمریکاییها میگویند شرایط تغییر کرده و توافق قبل باید تغییر کند، قبول داریم؛ شرایط تغییر کرده اما به نفع مردم ایران!
* پیشینه تضمین و راستیآزمایی
برجام در فضایی شکل گرفت که دولت روحانی با شکل دادن جنگ روایتها سعی در تحریف مذاکرات و توجیه نقصهای یک توافق معمول داشت. در شرایطی که محمدجواد ظریف هر توافقی را بهتر از عدم توافق روایت میکرد، رهبر حکیم انقلاب بهمن سال 93 در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بیان کردند: «معتقدیم توافق نکردن بهتر است از توافق بد، توافقی که به ضرر منافع ملی است، توافقی که موجب تحقیر ملت بزرگ و باعظمت ایران است». بنابراین آنچنان که مشاهده میشود توافقی که منافع ملی ایران و رفع تحریمها را به دنبال نداشته باشد مردود است. با این حال مساله تضمین و راستیآزمایی موضوعی نیست که رهبر معظم انقلاب فقط طی چند ماه گذشته به آن پرداخته باشند، بلکه در حین مذاکرات برجامی در دولت روحانی بویژه در فرمانی که مهرماه 94 به رئیسجمهور سابق صادر کردند بحث تضمین به برداشتن تحریمها توسط دولت اوباما و اجرای متناظر توافق بخوبی دیده میشود.
* گرفتن تضمین قوی از آمریکا برای لغو تحریمها
رهبر حکیم انقلاب 29 مهر 94 در فرمان اجرایی به رئیسجمهور که در آن شروط نهگانهای را برای پذیرش برجام قرار دادند، بیان کردند: «از آنجا که پذیرش مذاکرات از سوی ایران اساسا با هدف لغو تحریمهای ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است و اجرایی شدن آن در برجام به بعد از اقدامهای ایران موکول گردیده، لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلف طرفهای مقابل، تدارک شود که از جمله آن اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا مبنی بر لغو تحریمهاست». این در حالی است که دولت قبل از اجرای دستور صریح رهبر معظم انقلاب استنکاف کرد و بدون دریافت تضمین قوی و کافی مبادرت به انجام تعهدات هستهای کرد.
با این وجود رهبر معظم انقلاب حتی خواستار تضمین گرفتن از اتحادیه اروپایی و اعلام کتبی این اتحادیه برای رفع تحریمها هم شده بودند. علاوه بر اینها رهبر حکیم انقلاب به الزامات فنی و سیاسی برجام هم اشاره کرده و بیان میکنند: محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است، دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعددی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه به لحظه، میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آینده کشور منتهی شود. وجود پیچیدگیها و ابهامها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلفات و فریبکاری در طرف مقابل بویژه آمریکا، ایجاب میکند یک هیأت قوی و آگاه و هوشمند، برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است، تشکیل شود.
رهبر معظم انقلاب همچنین 2 تیرماه در دیدار مسؤولان نظام درباره اجرای متناظر برجام و منوط کردن توافق به راستیآزمایی آژانس به عنوان نماینده طرف مقابل درباره تعهدات ایران میفرمایند: لغو تحریمها منوط به اجرای تعهدات ایران نیست. نمیشود بگویند شما رآکتور آب سنگین اراک را خراب بکنید، سانتریفیوژها را به این تعداد کاهش بدهید، این کارها را بکنید، آن کارها را بکنید، بعد که کردید، آن وقت آژانس بیاید شهادت بدهد، گواهی کند که شما راست میگویی و این کارها را انجام دادهاید بعد ما تحریمها را برمیداریم، نه این را ما مطلقا قبول نداریم. لغو تحریمها منوط به اجرای تعهداتی که ایران میکند، نیست. اجرائیات لغو تحریم با اجرائیاتی که ایران به عهده میگیرد، باید متناظر باشند.
تاکید رهبر حکیم انقلاب بر راستیآزمایی و تضمین آمریکا برای بازگشت به برجام از آنجا اهمیت دارد که این رفتار را آمریکاییها عینا در قبال برجام به کار گرفته بودند، آن هم در شرایطی که دولت روحانی بنا را بر اعتماد به قول اوباما و جان کری گذاشته بود. در آغاز مذاکرات در دولت دوازدهم، باراک اوباما و تیم مذاکرهکننده آمریکایی با مقایسه مناسبات ایران و آمریکا در آن مقطع با روابط آمریکا و شوروی در دوره رونالد ریگان، از این عبارت معروف ریگان استفاده میکردند که «اعتماد کن ولی راستیآزمایی هم بکن» (Trust but Verify). با این وجود پس از مدتی که مذاکرات پیش رفت جان کری، وزیر خارجه دولت اوباما و رئیس تیم مذاکرهکننده آمریکایی با حذف کلمه «اعتماد» عبارت جدیدی براساس همان الگوی ریگانی مطرح کرد با این عنوان که «تست کن و راستیآزمایی هم کن». پس از آن بود که آمریکاییها رسما اعلام کردند «مساله اصلا اعتماد نیست، بلکه فقط راستیآزمایی، راستیآزمایی، راستیآزمایی است»
(not Its about Trust. Verify, Verify, Verify) در یک نمونه دیگر پس از توافق لوزان باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا درباره بازرسیها از ایران میگوید: «در مجموع، آنچه شاهدیم این است که تنها پروتکل الحاقی که آژانس بر کشورهایی که مظنون به داشتن سابقه مشکلدار در برنامه هستهای هستند اعمال کردهاند، نیست، بلکه از آن هم فراتر رفتهایم و ایران تحت نوعی سازوکار بازرسی و راستیآزمایی خواهد بود که پیش از این هرگز اجرا نشده است».
بنابراین همانطور که مشاهده میشود تاکید رهبر حکیم انقلاب بر راستیآزمایی توسط ایران و امکان احیای برجام فقط به شرطی که رفع تحریمها را به طور عینی و نه فقط روی کاغذ، شاهد باشیم، یک رویکرد عقلانی و عملگرایانه است که تیم مذاکرهکننده ایرانی در دولت سیزدهم با عمل به آن میتواند منافع ملی از دست رفته را از توافق بازیابی شده تحصیل کند. اتفاقا این همان موضوعی - تاکید بر تضمین و راستیآزمایی توسط ایران- است که طرف آمریکایی را بسیار آزار داده و نگاهی به مواضع دولتمردان آمریکایی نسبت به شروط واقعبینانه رهبر معظم انقلاب چه در زمان برجام و چه در مقطع فعلی بخوبی گویای آن است.
در نهایت قابل ذکر است که عدول و تنزل از هدف رفع کامل و موثر تحریمها نه تنها انتفاع ایران از برجام را منتفی میکند، بلکه موجب خواهد شد هزینههای سنگین اقتصادی و امنیتی ناشی از احیای توافق به کشورمان تحمیل شود.