مهدی طاهرخانی: دروازهبان پرسپولیس طی چند هفته اخیر اشتباهات متعددی داشته و حالا در جواب نقد افرادی که از او انتقاد کردهاند، با استفاده از بریده یک موسیقی، واژه سخیف «دلقک مجازی» را به کار برده است. حامد لک با این روند دقیقا پا در مسیری میگذارد که پیش از این امثال پیام صادقیان و رضا حقیقی گذاشتند. او اگر میخواهد عاقبت به خیر شود، بهتر است کمی تامل کند. یکی، دو سال از حضور لک در پرسپولیس گذشته و این حرفها هم برای الان نیست، دیگر بوی نا گرفته و طبیعتا تکراری است اما لک باید خیلی چیزها را بداند. اینجا نه صباست نه ماشینسازی و نساجی و نه هیچیک از آن تیمهای روزگار دور و نزدیکش. اینجا هوادار نه دشمن او است و نه کسی مزد بگیر این و آن تا علیه او چیزی بنویسد. اینجا پرسپولیس است، تیمی همانند استقلال با میلیونها هوادار که ساکنان این سیاره فرضی قرمز، بعضا از«نان» شبشان زدند تا «نام» تیمشان چو روز بدرخشد. «دلقک مجازی» در عالم مجازی کم نداریم، بر منکرش لعنت اما هر منتقدی را دلقک خطاب کردن کدام راه است که او پیش گرفته؟
آن که امروز میبیند دروازهبان پرسپولیس با آن اشتباهات زنجیروار، روی اعصاب هواداران رژه میرود، نه دلقک است و نه مجازی. کاش ویروس منحوس کرونا نبود تا تکتکشان هر هفته به ورزشگاه آزادی میآمدند و به لک میگفتند چقدر واقعی هستند. آیا لک آخرین بازی فصل قبل مقابل پیکان را به خاطر دارد؟ همان شبی که جام برای پنجمین بار متوالی توسط کاپیتان جلال بالا رفت. خاطرش هست چرا کریم باقری در جشن جام نبود و در واقع به شکلی قهر کرد؟ یادش است در همان بازی مهم و سرنوشتساز مقابل پیکان نزدیک بود شوخی شوخی طی یک اشتباه بزرگ بازی با پا، یک گل کاملا جدی و شوکهکننده بخورد؟ قرار شد بازی با پایش را قوی کند و با چشمان باز از دروازه خارج شود اما متاسفانه تنها عضلات زبانش را قوی کرد و ادب را گره کور زد و با پرتاب بلند دست، به ناکجاآباد انداخت!
نیش و کنایههای رقبا جای خود، تکلیفشان روشن و نیتشان هویداست اما صحبت از هواداران خودی پرسپولیس است؛ آنهایی که به وقتش از او حمایت کردند و در همه رأیگیریهای AFC سمت و سوی او و
همبازیهایش را گرفتند. در بازی با تیم هوادار، اگر در آن صحنه چشم بسته توپ را مشت نمیکرد، میدید چگونه بازیکن حریف با دست، دروازهاش را باز کرد؛ جایی که باید فریاد میزد و همه را آگاه میکرد، سکوت کرد تا به همین راحتی آن گل زده شود.
بازی با پیکان را مجددا ببیند؛ به نظرش پنالتی سختگیرانهای بود؟ بله! شاید کمی سختگیرانه بود اما حقیقتا پنالتی بود. تازه باید متشکر هم باشد که داور به واسطه خروج اشتباهش پنالتی گرفت و گل را قبول نکرد، چرا که چند ثانیه پس از خروج اشتباه او بازیکن پیکان دروازه خالی از دروازهبان را گشود که از شانس خوب لک، داور نقطه پنالتی را نشان داد تا او یک فرصت داشته باشد آن اشتباه را با گرفتن پنالتی جبران کند که آن هم
نشد.
در آن صحنه منجر به پنالتی، چشمانش را بست و مثل همیشه اول کارش را انجام داد و بعد فکر کرد. به همین راحتی فشار کشنده اول بازی را مجددا با همه قوا به تیم و به میلیونها هوادار بازگرداند.
اگر برای حامد لک این ابتدای راه بود، به حساب جوانیاش میگذاشتیم، اگر نخستین بارش بود، با دیده اغماض از آن عبور میکردیم اما بپذیرد «چوب خط» این اشتباهات بچگانه دیروقتی است پر شده است.
دستکم در میان هواداران پرسپولیس او نه سوژه خنده هواداران است و نه کسی با انتقاد از گلر ثابت تیمش حقیقتا لذت میبرد. برای او یک پیشنهاد داریم؛ همانند ماههای اول حضورش در پرسپولیس باشد: بیحاشیه، کماشتباه، سر به زیر و مهمتر از همه دوستداشتنی. اگر هم غیر از این فکر میکند، هیچ اصراری نداریم، فقط برود و پایان کار امثال سوشا مکانی، پیام صادقیان و رضا حقیقی شاندیز را ببیند.