امیررضا احمدی: برای کشف بعضی ستارهها لازم نیست حتما تلسکوپهای پیشرفته داشته باشیم، یا به آسمان صاف در شبهای کویر خیره شویم؛ کافی است سرمان را بچرخانیم تا نور درخشش آنها را ببینیم و از جلوهشان لذت ببریم. «کامران قاسمپور» یکی از همین ستارههاست. قهرمان کشتی آزاد ایران و دلاور جویباری هیچوقت منتظر سرنوشت نماند تا برایش تعیین تکلیف کند، بلکه آستینهایش را بالا زد و سرنوشت را دنبال خودش کشاند. درست وقتی همه نگاهها به سمت حسن یزدانی خیره شده بود، او توانست با درخشش در مسابقات جهانی نروژ در وزن ۹۲ کیلوگرم، نام خودش را در دنیای کشتی فریاد بزند؛ قهرمانیای که البته به این راحتیها هم به دست نیامد؛ هر قطره عرق که قاسمپور هنگام 4 میخ کردن کاکس آمریکایی روی تشک میریخت، با مقاومتی افسانهای به دست آمده بود که فقط مختص خود او است. کامران در نوجوانان جهان نقره گرفت و در امیدها طلا اما هر بار که میخواست دوبنده تیم ملی بزرگسالان را بپوشد، به سدی محکم به نام حسن یزدانی خورد. ناامیدی اما در دایره لغات این پسر معنایی نداشت و تلاش، تنها سوخت پروازش بود؛ او آنقدر تلاش کرد، جنگید و عرق ریخت تا در وزنی بالاتر توانست بر بام دنیا بایستد. مدالی خوشرنگ که مزد تمام زحماتش در این سالها بود، مزد تمام دویدنها و نرسیدنها، پاداش تمام جنگیدنها و پشت خط ماندنها. او حالا در حالی لقب بهترین زیرگیر دنیا را در کارنامه خود میبیند که سبک کشتیاش بیشترین ویژگیهای کشتی ایرانی را در دل خود دارد و معجونی از زیرگیریهای ناب را پیش روی ما میگذارد تا ما را به دوران ستارگانی مانند رسول خادم و اکبر فلاح و علی دبیر ببرد. او فقط مسیر جنگیدن را بلد است و از جویبار تا اسلو، نشان داد چگونه با همین «اسم رمز» میتواند بلندترین قلهها را فتح کند و تاریکترین شبها را به درخشانترین صبحها پیوند بزند. او محبوب این روزهای ورزش اول ایران است؛ ستاره درخشان کشتی، بدون هیچ توضیح اضافهای؛ جسور، بیباک، تکنیکی و جنگجو؛ مثل بهترین زیرگیر دنیا، کامران قاسمپور.