printlogo


کد خبر: 241797تاریخ: 1400/9/30 00:00
سومین سکته بایدن در آمریکای لاتین

حنیف غفاری*: آنچه این روزها در آمریکای لاتین رخ می‌دهد، به هیچ عنوان برای بایدن و همراهانش در کاخ سفید لذتبخش نیست! گابریل بوریچ، نامزد سوسیالیست و چپ‌گرای انتخابات ریاست‌جمهوری شیلی، پیروزی تاریخی و بزرگی را در سانتیاگو به دست آورد. «گابریل بوریچ» ۳۵ ساله رهبر پیشین جنبش دانشجویی شیلی با کسب ۵۶ درصد آرا، موفق شد «خوزه آنتونیو کاست» نامزد جریان محافظه‌کار افراطی (‌مورد حمایت غرب) را شکست دهد. او به این ترتیب جوان‌ترین رئیس‌جمهوری تاریخ شیلی و یکی از جوان‌ترین رهبران جهان خواهد بود. ائتلاف احزاب چپ شیلی با عضویت حزب کمونیست این کشور در حالی در انتخابات ریاست‌جمهوری به پیروزی دست یافت که این دوره از انتخابات به دلیل فضای دوقطبی و برنامه‌های کاملا متضاد «بوریچ» و «کاست» از زمان بازگشت دموکراسی به شیلی در سال ۱۹۹۰ بی‌سابقه محسوب می‌شد. این پیروزی در سایه مشارکت 55 درصدی به دست آمد؛ مشارکتی که از زمان لغو قانون مشارکت اجباری در انتخابات ریاست‌جمهوری شیلی (سال 2012 میلادی) بی‌‌سابقه است. 
بدون‌شک بازنده اصلی انتخابات اخیر شیلی، کاخ سفید است. از زمان حضور جو بایدن و دموکرات‌ها در معادلات قدرت تاکنون، این سومین شکست سیاسی آمریکا در آمریکای مرکزی و جنوبی محسوب می‌شود. در انتخابات ریاست‌جمهوری پرو، «پدرو کاستیلو» نامزد حزب سوسیالیست که از مخالفان مداخله‌گرایی و سیاست‌های امپریالیستی واشنگتن به شمار می‌آید، به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد. کاستیلو که در یک روستا معلم بود، ۵۱ سال دارد و در یک خانواده کشاورز متولد شده است. او که سال ۲۰۱۷ اعتصابات معلمان را رهبری کرده بود، به عنوان کاندیدای حزب چپ‌گرا و مارکسیست – لنینیست «پروی آزاد» در انتخابات شرکت کرد. 
پیروزی کاستیلو در دور اول انتخابات در ماه آوریل 2021 برای آمریکا غیرمنتظره بود. اندکی بعد در حالی که دولت آمریکا و متحدان اروپایی آن در شوک ناشی از شکست طرفداران و مهره‌های خود در انتخابات ریاست‌جمهوری پرو به سر می‌بردند، دانیل اورتگا، رئیس‌جمهور چپ‌گرای نیکاراگوئه با کسب 76 درصد آرا، بار دیگر در مسند قدرت ابقا شد. رهبر 75 ساله ساندینیست‌ها پس از پیروزی مجدد در انتخابات، از سوی آمریکا و اتحادیه اروپایی تهدید شد اما تجربه زندگی سیاسی اورتگا مملو از همین تهدیدات غرب است! 
اکنون، دولت بایدن با سومین شکست خود در آمریکای لاتین مواجه شده است. پیروزی چپ‌گرایان در انتخابات ریاست‌جمهوری شیلی معنایی به جز تکمیل «حلقه سوسیالیست‌ها» در آمریکای مرکزی و جنوبی ندارد. از سال 2000 میلادی تاکنون، دولت‌های بوش پسر، اوباما، ترامپ و بایدن یک هدف‌گذاری یا استراتژی واحد در آمریکای لاتین داشته‌اند و آن انهدام شبکه سوسیالیستی و چپ‌گرای شکل‌گرفته در این حوزه جغرافیایی مهم است. مقامات آمریکایی معتقدند تا زمانی که چپ‌گرایان در هاوانا، کاراکاس، لاپاز و دیگر مراکز سیاسی آمریکای لاتین قدرت را در دست دارند، امکان استفاده از ظرفیت‌های ژئوپلیتیک آمریکای لاتین به سود منافع غرب وجود نخواهد داشت. از این رو تحریم‌ها و تهدیدات کاخ سفید (فارغ از اینکه دموکرات‌ها یا جمهوری‌خواهان بر سر کار باشند) علیه کشورهای مخالف امپریالیسم آمریکا در آمریکای جنوبی تمامی نداشته است. مقامات آمریکایی و شرکای اروپایی واشنگتن تصور می‌کردند تحریم‌ها، منجر به فروپاشی شبکه سوسیالیستی شکل‌گرفته در آمریکای لاتین خواهد شد. مرگ هوگو چاوز و فیدل کاسترو و کودتا در بولیوی علیه اوو مورالس، رئیس‌جمهور سابق این کشور در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، امید جریان‌های غرب‌گرا در آمریکای جنوبی و مرکزی را درباره حلول روح غرب‌زدگی در کالبد اجتماعی- سیاسی آمریکای لاتین دوچندان کرد. 
به نظر می‌رسد این بار نیز محاسبات آمریکا و اتحادیه اروپایی در آمریکای لاتین شکست خورده است. اکنون دیگر نمی‌توان صرفا کشورهای ونزوئلا، کوبا، نیکاراگوئه و بولیوی را کانون‌های مبارزه با سیاست‌های غرب در این منطقه دانست. پرو و شیلی نیز به دیگر اجزای زنجیره سوسیالیسم در آمریکای لاتین تبدیل شده‌اند. فراتر از آن، مقامات آمریکایی شدیدا نگران انتخابات ریاست‌جمهوری برزیل هستند؛ انتخاباتی که می‌تواند حکم تیر خلاص را به میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری سیاسی و اجتماعی در آمریکای مرکزی و جنوبی داشته باشد. بر اساس نتایج آخرین نظرسنجی‌های صورت‌گرفته، لولا دا سیلوا، رئیس‌جمهوری پیشین سوسیالیست برزیل با کسب ۴۱ درصد آرا در مقابل ژائیر بولسونارو، رئیس دولت کنونی این کشور با ۲۳ درصد آرا در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۲ برزیل پیروز خواهد شد. پیروزی سوسیالیست‌ها در برزیل، ضربه بسیار مهلکی را بر پیکره کاخ سفید وارد خواهد کرد. بدون‌شک آنچه در گذشته، حال و آینده آمریکای لاتین رخ داده و خواهد داد، مصداق عینی شکست تمام‌عیار آمریکا در این حوزه جغرافیایی غنی و مهم محسوب می‌شود. در زمانی نه‌چندان دور، استراتژیست‌هایی نظیر برژینسکی و کیسینجر تاکید داشتند آمریکای لاتین حکم حیاط خلوت راهبردی واشنگتن را دارد و از این رو، باید از شکاف بین نسل‌ها در این منطقه در مسیر حذف انگیزه «مقابله با مداخله‌گرایی غرب» استفاده کرد؛ خواسته‌ای که شاهد تحقق برعکس آن هستیم!
* دکترای روابط بین‌الملل

Page Generated in 0/0059 sec