مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا اعتراف کرد تحریمها علیه ایران فرسوده شده و دیگر نتایج مدنظر واشنگتن را تأمین نمیکند
گروه سیاسی: توافق هستهای میتواند تنها آغاز و بخش سادهتر چالش ایران برای جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا باشد. این را نشریه آمریکایی «نیویورکر» در گزارشی مفصل درباره برنامه هستهای و موشکی ایران بتازگی نوشته است. به گزارش «وطنامروز»، موضوع قابل تامل اما در این گزارش اعتراف یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکاست که بیان میکند تحریمها علیه ایران فرسوده شدهاند بدون آنکه نتایج مدنظر واشنگتن را داشته باشند. مقام وزارت خارجه آمریکا که نیویورکر اشارهای به نام او نکرده گفته گزینههایی نظیر تحریمها فرسوده شدهاند. او اضافه کرد: «تحریم، به وضوح نتایجی را که همه ما میخواستیم به بار نیاورد».
به بیان دقیقتر، مسالهای که این مقام آمریکایی دست روی آن میگذارد، نمایانگر وضعیت پیچیده و دشواری است که دولت بایدن با آن مواجه شده است و آن چیزی جز «گزینههای پوچ» در برابر ایران نیست. بایدن اگرچه با شروع دولتش، کارزار فشار حداکثری علیه ایران را از دونالد ترامپ به ارث برد اما مشخصا میراث ترامپ برای رئیسجمهور بایدن تبدیل مجدد برجام به یک «مکعب روبیک» دیگر بود. قسمت بدتر این بود که افراط ترامپ در استفاده از اهرم تحریمها ذیل پروژه فشار حداکثری منجر به «حساسیتزدایی» از این اهرم کلیدی واشنگتن شد و زیادهروی دولت ترامپ در حرکت به سمت نقطه نهایی تحریمها، آن را بیخاصیت کرد و نتوانست به نتایج بزرگی نظیر «فروپاشی اقتصاد و ساختار حکومتی ایران» برسد که مثلث ترامپ، مایک پمپئو و جان بولتون با همراهی بنیامین نتانیاهو، با این هدف پروژه بلندپروازانه و غیرواقعبینانه فشار حداکثری را کلید زده بودند.
چالش دولت بایدن و تیم سیاست خارجیاش که عمدتا از معماران برجام محسوب میشوند در حال حاضر این است که کاخ سفید عملا هیچ گزینهای برای فشار به ایران و وادار کردن تهران به بازگشت به محدودیتهای استثنایی و سنگین توافق 2015 مقابل خود نمیبیند. قمار ترامپ با اهرم در دست آمریکا تابآوری تهران را افزایش داد و ایران را در مسیر بازدارندگی هستهای و تکمیل یک برنامه غنیسازی «گستردهتر و پیشرفتهتر» قرار داد. برای درک این شرایط باید به اظهارات رئیسجمهور دموکرات آمریکا در رم و اجلاس G20 مراجعه کرد؛ جایی که جو بایدن گفت: ما هنوز گرفتار قضاوتهای بد رئیسجمهور ترامپ در زمینه خروج از برجام هستیم.
اظهارنظر این مقام وزارت خارجه آمریکا درباره فرسودگی تحریمها و از کار افتادن آنها از این جهت حائز اهمیت است که مقامات دولت بایدن همزمان با مذاکرات وین در چند نوبت ادعا کردهاند دولت بایدن قصد دارد در صورت شکست مذاکرات، تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال کرده یا تحریمهای گذشته را سختگیرانهتر اجرا کند. فراتر از اینها، برخی دولتمردان آمریکایی مثل آنتونی بلینکن، وزیر خارجه و رابرت مالی نماینده ویژه در امور ایران و رئیس تیم آمریکایی در وین، با اظهار نظر درباره ضرورت «پلن بی» به سیاست ارعاب روی آوردهاند.
در همین زمینه، نیویورکر در همین گزارش خود مینویسد جو بایدن غیر از دیپلماسی گزینههای پیشگیرانه چندانی در اختیار ندارد، چرا که گزینه نظامی هم گزینهای جذاب یا گزینهای که در درازمدت اثربخش باشد، نیست. این رسانه آمریکایی میافزاید: بایدن تلاش کرده از گزینه ارعاب هم علیه ایران استفاده کند. ماه اکتبر، یک بمبافکن B-1B از داکوتای جنوبی به منطقهای در مجاورت ایران پرواز کرد و توسط جنگندههای مصر، اسرائیل، عربستان سعودی و بحرین در سراسر خاورمیانه اسکورت شد. طبق نوشته نیویورکر، حتی مقامهای ارشد آمریکا هم درباره کارآمدی چنین تاکتیکهایی تردید دارند و مقامهای آمریکایی میپذیرند که چنین پروازهایی بیشتر برای اطمینانبخشی به متحدان آمریکا در منطقه کارآیی دارند تا ترساندن ایران.
به همین منظور است که دنیس راس، دیپلمات کهنهکار آمریکایی که در دولتهای کلینتون، بوش پسر و اوباما فعالیت کرده به دولت بایدن «دکترین ترس» را تجویز کرده است. او چند ماه قبل توئیت کرد: «برای اینکه به دیپلماسی شانس بدهیم، باید ترس ایران از خودمان را برگردانیم».
راس اخیرا این ایده را بسط داده و تبدیل به یک مانیفست در برابر غنیسازی 60 درصد ایران کرد. او در بیانیهای مشترک، برخی مقامات ارشد دولت اوباما مثل «دیوید پترائوس» فرمانده سابق ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا و رئیس سابق آژانس اطلاعات مرکزی (CIA) و «لئون پانهتا» وزیر سابق دفاع و دیگر رئیس سابق CIA را با خود همراه کرد که انستیتو سیاست خاور نزدیک واشنگتن آن را بتازگی منتشر کرده است. در بخشی از این یادداشت آمده است: «به خاطر اینکه تلاش دیپلماتیک ما برای حل این بحران نتیجهبخش باشد، معتقدیم احیای هراس ایران اهمیت اساسی دارد تا بداند مسیر هستهای فعلیاش منجر به استفاده آمریکا از قوه قهریه علیه این کشور خواهد شد. چالش این است که چگونه آمریکا اعتبار تهدید خود را در چشم رهبران ایران احیا خواهد کرد. نحوه بیان هم مهم است - از جمله عباراتی مشخصتر و مستقیمتر از فرمول «همه گزینهها روی میز است»- ولی کافی نیست. در این چارچوب، ما معتقدیم مهم است دولت بایدن گامهایی را بردارد که ایران باور کند اصرار بر رفتار فعلیاش و نپذیرفتن یک راهحل دیپلماتیک معقول، تمام زیرساخت هستهای این کشور را که با مشقات فراوان طی ۳ دهه گذشته ایجاد شده، در معرض خطر قرار خواهد داد. چنین گامهایی میتواند شامل سازماندهی مانورهای نظامی سطح بالا از سوی ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا باشد که احتمالا با همکاری متحدان و شرکای منطقهای شکل خواهد گرفت و آنچه را در این گونه عملیاتهای مهم باید انجام شود، شبیهسازی میکند؛ از جمله تمرین حملات هوا به زمین علیه اهداف مستحکم ایران».
ساعت هستهای برای دولت آمریکا به سرعت در حال حرکت است و متغیر «زمان» به ضرر آمریکا و شرکای اروپایی در حال سپری شدن است. توسعه برنامه هستهای ایران و برنامه غنیسازی 60 درصد با اورانیومهای پیشرفته IR-6 برگی بود که ایران پس از سپری کردن فشار تحریمی آمریکا رو کرد و عقربههای ساعت را به ضرر آمریکا و تروئیکای اروپا به حرکت در آورد. از همین رو است که مقامات غربی رو به موضوعی آوردهاند که تحت عنوان «جنگ ادراکی» یا Cagnitive Warfare شناخته میشود. طرف غربی تلاش میکند با گفتن جملات تهدیدآمیز و هشدارگونهای از این دست که «فرصت مذاکرات رو به اتمام و زمان برای رسیدن به توافق محدود است» و «با پیشرفتهای هستهای ایران و کاهش زمان گریز هستهای، ارزشهای عدم اشاعهای برجام در حال از بین رفتن است» از تکنیکهای جنگ شناختی بهره برده تا به این وسیله فشار را بر مذاکرهکنندگان ایرانی افزایش دهد تا نتیجه مذاکرات را به نفع خود رقم زده و بار دیگر «در غلتان» هستهای را از دستان ایران خارج کند. چیزی که روشن است اضطرار و نیاز طرف غربی به توافق است. زمان برای آمریکا و متحدان برجامیاش رو به اتمام است!